داغ‌تر از تنور؛ روایت زنان روانسر و جوانرود

زیر سقف‌های کوتاه کپرها و پشت شیشه مغازه‌های کوچک، زنانی ایستاده‌اند که تنورشان فقط نان نمی‌پزد، بلکه روایت‌گر ایستادگی است. آن‌ها بدون وام و ویترین، با دستان آردی‌شان مشاغلی ساخته‌اند که بوی تاریخ، فرهنگ و آینده را توأمان دارد.

شهلا احمدی

روانسر- با توجه به شرایط موجود، که سرکوب جمهوری اسلامی از طریق تدابیر شدید امنیتی و زندانی و اعدام مردم در روژهلات کوردستان پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل شدت گرفته بود، زنانی را مشاهده نمودیم که در دل این بحران، برای گذران زندگی روزمره به حرفه کلانه‌پزی ادامه ‌می‌دهند و تلاش می‌کنند، نیازهای اولیه خود و خانواده‌های‌شان را با دستان خود تأمین کنند.

کلانه‌پزی از حرفه‌های سنتی زنان کورد است که امروزه از دل روستاها به شهرها و فضاهای گردشگری راه یافته است. نان‌هایی چون کلانه، برساق و کولیره، اکنون در بازارها و خیابان‌های کوردستان نیز پخته می‌شوند و به بخشی از فرهنگ غذایی زنده و پرطرفدار بدل شده‌اند.

این حرفه به‌ویژه برای زنان به منبعی مهم و پردرآمد تبدیل شده است؛ کپرها و مغازه‌های کوچک هر روز میزبان مشتریانی هستند که کلانه‌ی داغ را با دوغ محلی میل می‌کنند.

در میان این زنان، آمنه ویسی از روانسر و نرگس محمدی از جوانرود، با تکیه بر تلاش خود و بدون هیچ حمایت رسمی، توانسته‌اند در شرایط سخت، منبع درآمدی پایدار بسازند. آن‌ها تنها نان‌آور خانه‌های‌شان نیستند، بلکه نماد مقاومت، امید و استقلال زنانی‌اند که در سکوت، جامعه را زنده نگه داشته‌اند.

 

آمنه ویسی، زن ۴۵ساله‌ای از روانسر، سال‌هاست که با پخت کلانه و نان محلی در کپر کوچکی میان جاده جوانرود–روانسر، هم کمک‌خرج خانواده‌ است و هم نگهبان سنت‌های آشپزی کوردی. بوی نان داغ و پیاز کلانه، مسافران را به سمت کپر چوبی‌اش می‌کشاند؛ جایی که او و دخترش با دستانی توانمند، نان‌ها را می‌پزند و با کره‌ی محلی و دوغ سرو می‌کنند.

آمنه می‌گوید: «کار ننگ نیست. ما فقط شکم مردم را سیر نمی‌کنیم، دلشان را هم گرم می‌کنیم.» او از روزهای سخت آغاز کارش می‌گوید، از دست‌های سوخته و تلاش بی‌وقفه تا رسیدن به مهارت امروزی‌اش. با وجود استقبال زیاد، هیچ حمایتی از سوی نهادها نداشته است.

آرزوی آمنه راه‌اندازی رستورانی برای ترویج غذاهای اصیل کوردی‌ است؛ رویایی برای زنده نگه‌داشتن طعم و فرهنگ سرزمینش.

 

نرگس محمدی، زن ۴۵ ساله اهل جوانرو، از ۱۴ سال پیش با پخت و فروش «کلانه» و نان و شیرینی‌های محلی، شکم فرزندانش را سیر کرده است. او می‌گوید: در ۳۰ سالگی، همسرم را از دست دادم و با سه فرزند کوچک، مسئولیت تأمین معاش خانواده به دوش من افتاد. از آنجا که در دوران کودکی در خانه مادرم در روستا بودم و همیشه در پخت نان به او کمک می‌کردم، تصمیم گرفتم برای خودم یک مغازه اجاره کنم و کارم را شروع کنم.

او ادامه می‌دهد: شغلم را دوست داشتم و هر روز با عشق کار می‌کردم. این برایم خیلی خوب بود؛ هم از فکر و خیالات دور بودم و هم با درآمدی که داشتم، احساس آرامش می‌کردم. مردم هم خیلی از من استقبال می‌کردند و سفارش‌های زیادی داشتم.

با این حال، نرگس با چالش‌هایی نیز مواجه بوده است. او می‌گوید: گاهی وقت‌ها کسانی پیش من می‌آمدند که با غرور به من نگاه می‌کردند، گویی من از آنها پایین‌تر بودم و من از ته دل ناراحت می‌شدم. اما باز هم دلسرد نمی‌شدم و به شغلم افتخار می‌کردم؛ شغلی که با آبرو بود،فرهنگ کورد را حفظ می‌کرد و یادگار مادرم بود.

نرگس می‌افزاید: اکنون بعد از گذشت ۱۴ سال، زنان زیادی در جوانرو هستند که از همین طریق کمک‌خرج خانواده‌هایشان هستند. ما زنان کورد  با پخت و فروش نان و شیرینی‌های محلی، نه تنها به تأمین معاش خانواده‌مان پرداخته‌ایم، بلکه نقشی مهم در حفظ و ترویج فرهنگ کوردی ایفا کرده‌ایم. ما با استفاده از دستورهای سنتی و مواد اولیه بومی، محصولاتی را ارائه می‌دهیم که یادآور میراث فرهنگی منطقه هستند. این فعالیت‌ها موجب شده تا مشتریان نه تنها از طعم لذیذ محصولات لذت ببرند، بلکه با فرهنگ و سنت‌های کوردی آشنا شوند.