زندانیان سیاسی زن در زندان‌های ایران با شرایط ناهموار و غیربهداشتی

کمیتەی تحقیقاتی جامعەی زنان آزاد شرق کوردستان در گزارشی کە در نتیجەی مصاحبە با تعدادی از زندانیان سیاسی زن در ایران تهیە شدە است، بە شرایط زندانیان سیاسی در زندان‌های ایران پرداختە است. این زندانیان سیاسی کە در دهەی شصت و تعدادی نیز در سال‌های اخیر در زندان‌های ایران بودەاند شرایط خود را در زندان و پس از آزادی نیز بیان کردەاند.

 

شهلا محمدی

زندان بە مکانی محصور گفتە می‌شود کە هدف از ساخت آن محصور ساختن کسانی است کە بە انجام اموری می‌پردازند کە برخلاف قوانین و عرف جامعە است. دولت‌ها و رژیم‌های دیکتاتور قوانینی خلق کردەاند کە می‌تواند هر شخصی را با هر عقیدە و اعتقادی بە حبس محکوم کند، این رژیم‌ها قوانینی خلق کردەاند کە نقض آشکار قوانین بین‌المللی و حقوق بشر است اما بە دلایلی در سطح جامعەی بین‌الملل از آن چشم پوشی می‌شود.

ایران نیز از جملە کشورهایی است کە دولت‌ها و رژیم‌های حاکم بر آن قوانین خاص خود را داشتەاند و هموارە این قوانین را برای محدود ساختن ملیت‌های مختلف از جملە کسانی کە مخالف آنان بودەاند بە کار گرفتەاند. از اوایل حکومت جمهوری اسلامی  پس از پیروزی انقلاب ملت‌های ایران، بار دیگر زندان‌ها در خدمت این رژیم بودە و هموارە تعداد زندانیان سیاسی در این زندان‌ها در حال افزایش بودە است.

زندان‌هایی با شرایطی غیرانسانی و غیربهداشتی کە مکانی برای ایجاد انواع بیماری‌ها بودە است، علاوە بر شرایط غیربهداشتی شکنجەهای جسمی و روحی زنان نیز از مواردی بودە است کە باعث شدە زندانیان پس از بیرون آمدن از زندان سال‌ها با انواع بیماری‌های جمسی، عفونی، مقاربتی و شرایط روحی نامناسب زندگی کنند.

زنان بە دلیل شرایط روحی و بهداشتی خاص خود، بیشترین شکنجە روحی، روانی و جسمی را در زندان‌های ایران متحمل می‌شوند. این شکنجەها با هدف بی ارادە نمودن آنان صورت می‌گیرد.

علاوە بر زندانیان سیاسی، بە طور کلی کسانی کە در زندان‌های ایران هستند با شرایط نامناسب غیرانسانی روبرو هستند کە نە تنها زندان باعث اصلاح آنان نمی‌شود بلکە زندان بە مکانی برای شکنجە‌ی روحی و جسمی آنان تبدیل شدە است. زنانی کە در این زندان‌ها هستند دچار انواع بیماری‌های مقاربتی شدەاند، کودکانی کە با مادران خود در زندان‌ها نگەداری می‌شوند بە بزهکاران آیندە‌ی جامعە تبدیل می‌شوند چرا کە بدون در نظر گرفتن شرایط کودکان و اصل تفکیک‌سازی زندانیان سلول‌ها و بندهای زندان آمیختەای از زندانیان با انواع جرایم از جملە، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، قتل و بدهکاری و ... است.

وضعیت زندان‌‌های ایران در اوایل دهەی شصت در نامناسب‌ترین و غیرانسانی‌ترین شرایط خود بودە است. در این سال‌ها بیشترین موارد محکومین بە زندان، زندانیان سیاسی بودند کە تعداد بسیاری از آنان را زنان تشکیل می‌دادند. بە طوری کە در سال‌های ١٣۶٠ تا ١٣۶۴ بیش از ١١ هزار زندانی در زندان‌های رژیم ایران بودەاند کە ١۵٠٠ نفر از آنان زن و ۴٧ نفر از این زنان حاملە بودند، ١٨٧ تن ١٨ سال و ٩ نفر نیز کمتر از ١٨ سال سن داشتند.

کمیتەی تحقیقاتی جامعەی زنان آزاد شرق کوردستان، در گزارشی بە مصاحبە با تعدادی از زندانیان سیاسی زن در زندان‌های ایران پرداختە است کە این زندانیان شرایط خود را در زندان‌های ایران بیان کردەاند.

«کویستان داودی» کە در دهەی شصت کم‌تر از ١٨ سال سن داشتە و در زندان بودە، در مورد وضعیت زندان چنین گفتە است: بعد از بە توپ بستن مجلس توسط مجاهدین خلق شرایط زندان وخیم‌تر و اعدام‌ها آغاز شد. برای ترساندن ما صحنەی اعدام‌ها را بە ما نشان می‌دادند و با آزار و اذیت خانوادەهایمان ما را تهدید می‌کردند. علیرغم  کمبود امکانات خانوادەها از راە دور برای دیدن ما می‌آمدند اما با هدف شکنجە‌ی روحی مانع ملاقات می‌شدند، بی خبری خانوادە از ما باعث آزار روحی ما و خانوادە می‌شد. با وجود اینکە ما سنی مذهب بودیم اما بە زور ما را وادار می‌کردند کە بە مذهب شیعە دربیاییم، بە زور ما را مجبور بە رعایت حجاب می‌کردند. بە دلیل کورد بودنمان و بە بهانەی تحریک دیگر زندانیان ما را بە تک سلول می‌بردند. بە ما می‌گفتند کە کوردها همە کافرند و تنها راە این است کە همە بمباران و شیمیایی کنیم تا نسل شما منقرض شود. تعدادی از مجاهدین بە دلیل فشار تسلیم شدند کە آنها را توابین می‌گفتند، توابین ما را تحت تأثیر قرار می‌دادند تا ما هم تسلیم شویم.

«منصورە باشکندی» زندانی سیاسی دهە‌ی شصت، می‌گوید: قبل از سال ١٣۶٠ من در زندان و بە تهمت پخش روزنامە زندانی شدە بودم، قبل از سال ۶٠ تنها مشکل ما زندانی بودنمان بود و ما سعی می‌کردیم زندان را برای آموزش گروهی، خواندن سرود و ورزش و بازی‌های فکری بە کارگیریم تا بتوانیم با شرایط زندان بسازیم اما پس از خرداد سال ۶٠ شرایط تغییر کرد، شکنجەها آغاز شد و تمام امکانات و مایحتاج ضروری زندان قطع شد. شکنجەها بە گونەای بود کە تعدادی از زندانیان سیاسی جریان چپ مجبور بە نماز خواندن و خواندن سرود "خمینی ای امام" شدند. تجمع‌های سە نفرە ممنوع بود، افراد را در زندان تنها می‌ساختند. شکنجەها تا سال ۶٧ ادامە داشت و پس از آن کشتار دستە‌جمعی در زندان آغاز شد و این جنایت‌ها در تاریخ ماندگار شد.

منصورە شکنجەهای رژیم ایران را چنین توصیف می‌کند: "شلاق زدن بە کف پاها، تجاوز بە زندانیان، بە مدت طولانی زندانیان را در سالن‌های شکنجە نگە می‌داشتند تا بە صدای التماس دیگر زندانیان را کە شکنجە می‌شدند بشنوند، زندانیان را مجبور بە نگاە کردن شکنجەی دیگر دوستان خود می‌کردند، زندانیان را در سلول انفرادی بە مدت یک ماە تا یک سال نگە می‌داشتند تا تسلیم شود. کمبود وسایل بهداشتی و ایجاد مانع برای رعایت بهداشتی فردی، برگرداندن زندانیانی کە دچار بیماری‌های روحی و روانی شدە بودند بە بند بدون تأمین مایحتاج دارویی و خوراکی آنها از جملە شکنجەهایی بود کە ما متحمل می‌شدیم."

مرسدە قائدی، زینب بایزیدی، مهدیە گلرو، فاطمە گفتاری، از جملە دیگر زندانیانی هستند کە هر یک بە تجارب خود در زندان‌های ایران پرداختە و شرایط نامناسب زندان‌های رژیم ایران را توصیف کردەاند.