قدرتمندترین زنان تاریخ

ریاست بر امپراتوری‌ها، پشت سر گذاشتن رقبای مرد، از بین بردن انتظارات جنسیتی از جملە موفقیت‌های زنان قدرتمند تاریخ است.

مرکز خبر - تاریخ همیشە شاهد وجود زنانی قدرتمند بودە است کە با وجود جوامع سنتی، قوانین مردسالارانە و شرایط نابرابر موفقیت‌های بسیاری کسب کردەاند و توانستەاند بە عنوان قدرتمندترین زنان تاریخ نام خود را بە یادگار بگذارند. هرچند تاریخ نوشتە شدە بە دست مردان یا آنان را نادیدە گرفتە و یا تنها با نام اعضای مرد خانوادە آنها را معرفی کردە است. در اینجا شما را با برخی از زنان قدرتمند تاریخ بیشتر آشنا می‌سازیم.

 

ملکه دواگر سیکسی

در فاصله‌ی سال‌های ١٨۶١ و ١٩٠٨، ملکه دواگر سیکسی بر سلسله‌ی چینگ چین تسلط داشت. سلطه‌ی او بسیار قابل‌توجه است، زیرا او در ابتدا به عنوان یکی از چندین صیغه‌ی رده پایین امپراتور شیانفنگ وارد دربار شد.

 سیکسی برخلاف بسیاری از زنان مانچویی دیگر در خاندان امپراتوری، به دلیل مهارت‌اش در خواندن و نوشتن چینی معروف بود. این مهارت به او فرصت‌های متعددی برای کمک به امپراتور بیمار در اداره‌ی ایالت چین داد. امپراتور شیانفنگ در مناسبت‌های مختلف، از سیکسی می‌خواست تا یادبودهای کاخ را برای او بخواند و دستورالعمل‌های مختلفی بر روی یادبودها بگذارد. در نتیجه، سیکسی از امپراتور بیمار به خوبی از امور دولتی و هنر حکومتداری را آموخت.

جایگاه او با به دنیا آمدن پسرش ارتقا یافت و پس از مرگ شیانفنگ، جانشین‌های شاه را، که برای حکومت تا زمان به بلوغ رسیدن پسرش تعیین شده بودند، را از کنار گذاشت.

در این دوره، که با نظارت سیکسی پیش می‌رفت، دولت چین وارد یک دوره‌ی موقت احیاء شد. شورش بزرگ تایپینگ (١٨۵٠-١٨۶۴)، که چین جنوبی را ویران کرده بود، و همچنین شورش نیان (١٨۵٣-١٨۶٨) در استان‌های شمالی، سرکوب شد. مدارس زیادی برای مطالعه‌ی زبان‌های خارجی باز شد، یک سرویس گمرکی مدرن ایجاد شد، زرادخانه‌هاب بسیاری به سبک غربی ساخته شد، نخستین دفتر خدمات خارجی چینی نصب شد و در داخل دولت نیز، تلاش‌های بسیاری برای پایان دادن به فساد دولتی و استخدام افراد بااستعداد انجام شد.

وقتی پسر سیکسی در هجده‌سالگی درگذشت، او برادرزاده‌ی چهارساله‌ی خود را به عنوان امپراتور جدید منصوب کرده و تسلط خود را به عنوان یک نایب‌السلطنه‌ی قدرتمند بر این سلسله ادامه داد.

هنوز بحث‌های زیادی پیرامون دوران سیکسی وجود دارد و بسیاری او را یک حاکم مستبد می‌دانند. اما آنچه مسلم است این است که او یکی از قدرتمندترین زنانی بوده که تا بحال روی زمین زندگی کرده‌اند.

 

کاترین کبیر

کاترین کبیر، او از سال ١٧۶٢ تا ١٧٩۶ ملکه‌ی روسیه بود. کاترین کبیر در واقع روس نبود و حتی در ابتدا به او کاترین نمی‌گفتند. او سوفی فون آنهالت زربست بود، دختر یک شاهزاده‌ی کاملا بی‌پول پروست. اما به مرور زمان در روسیه در مسیر عظمت قرار داد.

او پس از مرگ همسرش اصلاحات بسیاری را در نظامِ اداری، قضایی و آموزشی روسیه به وجود آورد، سیستم گسترده‌ای در ارتش شکل داد و به سواستفاده‌های بسیاری رسیدگی کرد. کاترین قدرت خودمختاری را از اربابان گرفت و قوانین فئودال را سختگیرانه‌تر پیش برد. او سرزمین روسیه را با هدف تقویت دولت مرکزی به ۵۱ ایالت تقسیم کرد و آکادمی دوشیزگان اشرافی را تأسیس کرد تا دختران اربابان بتوانند به خوبی تحصیل کنند.

 قلمرو روسیه در طول سلطنت او گسترش یافت، مناطقی مانند کریمه و لیتوانی توسط روسیه اشغال شده و علم و هنر رونق بسیاری گرفت. و او برای رهبری تأثیرگذار در دوران خود بود.

 

زنوبیا

امپراتوری پالمیرن یک دولت جداشده از امپراتوری روم در خاورمیانه بود که تنها برای چند سال در اواخر قرن سوم وجود داشت. اما هنوز به لطف ملکه‌ی کاریزماتیکش، سپتیمیا زنوبیا، به یادگار مانده است.

زنوبیا همسر دوم اودیناتوس بود که با مرگ همسرش در سال ۲۶۷ میلادی فرماندهی شورش داخلی را به دوش کشید و به زودی بر قلمرو آسیایی روم و مصر نیز دست یافت. اگرچه زنوبیا در حقیقت فقط یک نایب‌السلطنه برای پسر جوانش بود، اما کنترل تمامی امپراطوری را به دست گرفت، علیه اربابان رومی خود قیام کرد، گستاخانه قلمرو خود را گسترش داد و حتی به مصر حمله کرد.

امپراتور روم اورلیان سرانجام پالمیرا، مقر قدرت زنوبیا در سوریه امروزی را تسخیر کرد و او را به اسارت گرفت. منابع در مورد سرنوشت زنوبیا متفاوت است. او ممکن است سر بریده شده باشد، از گرسنگی جان داده یا به دلایل طبیعی مرده باشد.

اما سرنوشت او هرچه که بود، او همواره در سوریه یک شخصیت افسانه‌ای باقی خواهد ‌ماند: ملکه شورشی که امپراطوری بزرگی را تاسیس کرد و جرات کرد روم را به چالش بکشد.

 

ماریا ترزا

بین سال‌های ١٧۴٠ و ١٧٨٠، ماریا ترزا فرمانروای کشورهای هاپسبورگ از جمله اتریش، مجارستان و کرواسی بود که در سراسر اروپا پراکنده شده بودند بود. قدرت و اراده‌ی او از همان ابتدا همگان را شگفت زده کرد و سرانجام بحث و جدل پیرامون مرگ او در سراسر اروپا موجب جنگ شد.

ماریا ترزا علاوه بر مقاومت در برابر درگیری‌های متعدد و حفظ تسلط خود بر اکثر مناطق تحت تسلط‌اش، در مورد همه چیز از آموزش گرفته تا مراقبت‌های بهداشتی، اصلاحات اساسی بسیاری به کار برد. برای مثال او شخصاً استفاده از علم جدید واکسیناسیون را در کشور مطرح کرد.

او شانزده فرزند به دنیا آورد که بسیاری از آنها در زمان جنگ و در موقعیت‌های تهدید‌آمیز به دنیا آمدند. ماریا ترزا یک بار گفت که اگر باردار نمی‌شد، حتما خودش به جنگ می‌رفت. ادعایی که کاملا قابل باور بود زیرا در طول دوران پر فراز و نشیب‌اش در قدرت همواره سرسخت و قدرت‌مند ظاهر شده بود.

 

نفرتیتی

نفرتیتی، یکی از نمادین‌ترین و شناخته‌شده‌ترین فرمانروایان زن دوران باستان است. او در اواسط قرن چهاردهم قبل از میلاد، در کنار همسرش، فرعون آخناتون، فرمانروایی مصر را بر عهده داشت.

اگرچه میزان قدرت شخصی نفرتیتی قابل بحث است، اما حکاکی‌های تصویر او از همسرش بسیار بیشتر بوده و او حتی سوار بر ارابه‌ها و در حال سلاخی زندانیان به تصویر کشیده‌شده است. این نقش‌ها همگی گواهی بر قدرت او در میان خاندان سلطنتی هستند.

او در طول سلطنت خود نقشی اساسی در شکل‌دادن مجدد ایمان مذهبی در مصر باستان ایفا کرد و پرستش خدای خورشید آتن را بالاتر از تمامی خدایان دیگر قرار داد. عموماً تصور می‌شود که نفرتیتی پس از مرگ آخناتون به تنهایی به عنوان فرعون حکومت را ادامه داد و اگر چنین بوده باشد، میزان واقعی تأثیر او ممکن است حتی بیشتر از آن چیزی باشد که برخی از مورخان به طور سنتی تصور کرده‌اند.

 

مارگارت تاچر

اگرچه او ممکن است به اندازه‌ی سایر زنان ذکرشده در این دو بخش قدرتمند نبوده باشد، با اینحال نمی‌توان انکار کرد که مارگارت تاچر یکی از مهم‌ترین رهبران دوران مدرن بوده است.

او که کار خود را به عنوان یک شیمیدان آغاز کرد، «سرسخت، لجباز و خودباور» توصیف‌شده و با همین ویژگی‌ها توانست در یک موقعیت تحقیقاتی بسیار سخت موفق شده و سپس در تشکیلات سیاسی به پیش رانده شود. او در سال ١٩٧٩ رسما اولین نخست وزیر زن بریتانیا شد.

دوران تصدی او یکی از بحث‌برانگیزترین دوره‌ها در تاریخ کشور بوده است. این دوره با خصوصی‌سازی گسترده، اعتصاب معدنچیان در اواسط دهه ١٩٨٠ و جنگ فالکلند شناخته می‌شود. در همین سال نیز در کنفرانس حزب محافظه‌کار در هتل‌اش توسط جمهوری اسلامی ایران تقریبا ترور شده و هدف بمب‌گذاری قرار گرفت.

خودباوری سرسختانه‌ی تاچر که همواره مورد تحسین قرار گرفته بود، لقب زن آهنین را برای او به ارمغان آورد و تا زمانی که در سال ١٩٩٠ از سمت خود کنار رفت، طولانی‌ترین دوره‌ی کاری یک نخست وزیر را در قرن بیستم در بریتانیا به خود اختصاص داد.