مبارزات زنان پس از انقلاب از نخستین هشت مارس تا کمپین یک میلیون امضا (۳)

پس از پیروزی انقلاب، افراطیون و گروەهای دینی زمام انقلاب را بە دست گرفتند و نخستین قشری کە از سوی این گروەها مورد هدف قرار گرفتند، زنان بودند. تحمیل حجاب اجباری بر زنان و لغو قانون حمایت از خانوادە نخستین گام علیە زنان برای بە انزوا کشاندن آنان بود.

پس از پیروزی انقلاب، افراطیون و  گروەهای دینی زمام انقلاب را بە دست گرفتند و نخستین قشری کە از سوی این گروەها مورد هدف قرار گرفتند، زنان بودند. تحمیل حجاب اجباری بر زنان و لغو قانون حمایت از خانوادە نخستین گام علیە زنان برای بە انزوا کشاندن آنان بود.

 

شهلا محمدی

مرکز خبر- مبارزات زنان همزمان با مبارزات جهان در ایران ادامە پیدا کرد، زنان بە عنوان نیروی اصلی کە در انقلاب نقش داشتند شناختە می‌شوند. نیروهای چپ و کمونیستی همزمان با دیگر کشورها در ایران نیز فعال شدە بودند و این زمینەی ورود زنان بە عرصەی سیاست و مبارزە را بیشتر مهیا کردە بود.

زنان ایران پیش از انقلاب در فعالیت‌های سیاسی و مدنی فعال شدە بودند، اما نقش آنان محدود و کنترل شدە بود چرا کە بیشتر سازمان‌ها و نهادهای مستقل زنان منحل شدە و بیشتر نهادها تحت کنترل حکومت قرار داشتند، از سویی انقلاب نتیجەی اختلاف طبقاتی بود کە از سوی حاکمیت بر خلق‌های ایران تحمیل شدە بود و خلق‌های ایران خواهان عدالت اجتماعی برای همە بودند. زنان نیز بە این وضعیت آگاە بودند و همزمان با فعالیت فمنیستی خود برای دستیابی بە اهداف ملی و حقوقی خلق‌ها تلاش می‌کردند.

زنان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌های سال‌های قبل از انقلاب نقش داشتند بسیاری از زنان آزادی‌خواە در این سال‌ها بە مبارزات پیوستند و در زندان‌های رژیم پهلوی شکنجە و یا کشتە شدند.

اما پس از انقلاب بار دیگر زنان ایران بە حاشیە راندە شدند و حتی دستاوردهایی کە حاصل سال‌ها مبارزەی این زنان بود یکبارە توسط رژیم آخوندی کە از همان قبل از انقلاب از مخالفین سرسخت حقوق زنان بودند از بین رفت و مرحلەی جدیدی از مبارزات زنان در ایران آغاز شد.

 

نابودی دستاوردهای زنان و لغو قانون حمایت از خانوادە توسط خمینی

بازگشت خمینی بە ایران تغییرات بسیاری در چهرەی اجتماعی ایران ایجاد کرد، انقلاب خلق‌ها توسط همەی اقشار جامعە من جملە سازمان‌ها و گروە چپ ایجاد شد، در سال‌های قبل از انقلاب صدها مبارز چپ و آزادی‌خواە در زندان‌های رژیم پهلوی و یا در اعتراضات خیابانی جان خود را فدا کردند.

علاوەبر روحانیون و چپ‌گراها، گروەها و سازمان‌های بسیاری در انقلاب نقش داشتند و بخشی از انقلاب بودند، اما با در دست گرفتن زمام انقلاب توسط روحانیون همەی اقشار دیگر جامعە بە حاشیە راندە شدند و روحانیون خواهان ایجاد حکومت دینی شدند. نخستین گام عملی روحانیون و شخص خمینی علیە زنان و دستاوردهای آنان بود.

حجاب اجباری و لغو قانون حمایت از خانوادە نخستین حملەی این طیف بنیادگرا بە دستاوردهای زنان بود، رویەای که با الغای قانون خانواده شکل گرفت، با حجاب اجباری، عدم صلاحیت زنان برای قضاوت در دادگاه‌ها، محدودیت زنان در دسترسی به برخی از رشته‌های تحصیلی، عدم دسترسی به بسیاری از مشاغل که «مردانه» محسوب می‌شدند، محدودیت ورود به ورزشگاه‌ها، ممنوعیت آوازخوانی، ممنوعیت دسترسی به بسیاری از مناصب سیاسی، و دیگر محدودیت‌های قانونی و فراقانونی دیگر ادامه یافت و اعتراض زنان اعم از مذهبی و غیرمذهبی نسبت به این تبعیض‌ها نادیده گرفته شد.

در همان آغاز کار یعنی در اسفند سال ١٣۵٧ و تنها یک ماە پس از پیروزی انقلاب زمزمەهای اجباری شدن حجاب در ایران پیچید، نخست از طریق روزنامە و تلویزیون رسمی جرقەهای اجباری شدن حجاب ایجاد شد، روزنامه‌ی‌ اطلاعات در شماره‌ی ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ بە سخنرانی خمينی که در مدرسه‌ی فيضيه‌ی قم و درباره‌ی حدود حجاب انجام شده بود، پرداخت. «زنان اسلامی بايد با حجاب بيرون بيايند نه اينکه خودشان را بزک کنند. کار در ادارات ممنوع نيست اما بايد زنان با حجاب اسلامی باشند.»

خمينی همچنين در اين سخنرانی گفت: «به من گزارش داده‌اند که در وزارتخانه‌ها زن‌های لخت هستند و اين خلاف شرع است... »  پیش از آن نیز تلویزیون رسمی ایران بە ریاست صادق قطب‌زاده اعلام کرده ‌بود؛ «روز هشت مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام می‌شود.»

 

نخستین روز جهانی زن پس از انقلاب روز مخالفت با حجاب اجباری بود

روز هشت مارس سال ۵٧ نخستین اعتراض زنان علیە جمهوری اسلامی و اجباری شدن حجاب شکل  گرفت و زنان بسیاری کە روزنامەی کیهان آن را هزاران نفر اعلام کردە بود از دانش‌آموز، دانشجو، کارمند، فعالان سیاسی و اجتماعی و همەی زنان در آن مشارکت یافتند. نخستین روز جهانی زن پس از انقلاب روز مخالفت با حجاب اجباری بود.

روزنامه‌ی کیهان در بخشی از گزارش خود درباره‌ی تظاهرات زنان در هشت مارس ١٣۵٧ نوشتە بود: ۱۵هزار زن که در دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران جلسه‌ی سخنرانی داشتند به دنبال یک رأی‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست‌وزیری حرکت کردند. زنها شعار می‌دادند: "ما با استبداد مخالفیم"، "چادر اجباری نمی‌خواهیم".

تظاهرات زنان بە خشونت کشیدە شد، گروەهای تندرو وابستە بە روحانیون زنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و این آغاز سرکوب زنان از سوی جمهوری اسلامی بود، هرچند کە روز پس از آن رسانەهای وابستە بە آنان مورد حملە قرار دادن زنان را بە گروەهای طرفدار حجاب نسبت دادند. همانگونە کە اکنون نیز پس از سال‌ها بە خشونت کشاندن تجمعات و اعتراضات را بە اراذل و اوباش نسبت می‌دهند!

بەغیر از تهران در چندین شهر دیگر از جمله سنه(سنندج)، اصفهان، اورمیه، کرماشان و بندرعباس نیز گزارشاتی از تظاهرات زنان در اعتراض به حجاب اجباری منتشر می‌شد و روزهای پس از آن زنان در خیابان‌ها ماندند و بە اعتراضات خود ادامە دادند. تا جایی کە همان روزها آنان را وادار بە عقب‌نشینی کردند و شماری از روحانیون از جملە صادق قطب‌زادە در این مورد گفتە بود، «اسلام هيچ وقت در مورد حجاب به زور و تحميل متوسل نمی‌شود و در اسلام اصلا زور وجود ندارد. وظيفه‌ی اسلام ارشاد مردم از طريق توصيه و نصيحت است.» 

در برخی از ادارات و شرکت‌ها نیز زنان در اعتراض به اجباری شدن حجاب دست از کار کشیدند. زنان کارمند بیمارستان‌های به‌آور و هزارتختخوابی، مخابرات ۱۱۸ و ۱۲۴ و نیز کارکنان زن قسمت فروش هواپیمایی ملی ایران از جمله زنانی بودند کە بە نشان اعتراض اعتصاب کردند.

علی‌رغم همەی مبارزات زنان اما در این روزها گروەهایی کە در پیروزی انقلاب نقش داشتند خواست زنان را بە حاشیە راندند و نە تنها آنان را مورد حمایت خود قرار ندادند بلکە با اعلام اینکە مسائل فقهی بعدها مورد توجە قرار گیرد، زنان را در مبارزاتشان تنها گذاشتند و حکوت و روحانیون نیز توانستند جنبش زنان را سرکوب کنند. بعدها رفتن زنان بدون حجاب بە ادارات دولتی ممنوع شد و تفکیک جنسیت در مدارس و دانشگاەها و ادارات آغاز شد.

زنان از فعالیت‌های اجتماعی محروم شدند. همزمان سرکوب گروەهای منتقد آغاز شد و آغاز جنگ ایران و عراق نیز زنان و مطالباتشان را بە حاشیە راند، زنانی نیز کە فعالیت می‌کردند در بیدادگاەهای رژیم بە اتهام ضد انقلاب"، "محاربە" بە اعدام محکوم می‌شدند.

دهەی شصت تاریک‌ترین روزهای زنانی بود کە روزی برای رسیدن بە اهداف خود با رژیم شاە مبارزە کردە بودند اما اکنون دیگر هم از سوی همرزمانشان بە حاشیە راندە شدە بودند و مطالباتشان بخشی از خواست گروەهای سیاسیشان نبود و هم حاکمیت بر رهبری روحانیون آنچە کە در دوران شاە نتوانستند بر زنان تحمیل کنند را بر آنان تحمیل کردند و زنان را بار دیگر بە گوشەی تاریک خانە بازگرداندند.

حق رای تنها حقی بود کە روحانیون از زنان بازپس نگرفتند، آنچە کە دورانی بە عنوان غرب‌زدگی تعریف کردە بودند اکنون مبارزە برای پیروزی اسلام محسوب می‌شد چرا کە رای زنان بە نفع آنها بود و از طریق رای زنان وابستە بە گروەهای سیاسی خود بە بخشی از اهداف پلید خود کە حذف مخالفان بود رسیدند.

 

کمپین یک میلیون امضا و ازسرگیری مبارزات زنان

کمپین یک میلیون امضا یکی از نخستین حرکت‌های جمعی زنان پس از پایان جنگ ایران و عراق بود. این کمپین پویشی مستقل و اجتماعی بود کە هدف آن جمع‌آوری یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز بود. کمپین بە صورت چهره به چهره و خیابانی از زنان امضا جمع می‌کرد. گروهی از فعالان جنبش زنان پس از تجمع ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ در میدان هفت‌تیر تهران بر آن شده بودند که در ادامه‌ی پیگیری اهدافی که در قطعنامه‌ی آن تجمع اعلام شده بود در جهت تلاش برای تغییر قوانین ناعادلانه و زن‌ستیز در ایران، حرکتی جمعی و هدف‌مند را در دستور کار خود قرار دهند. سیمین بهبهانی شاعر فقید جایزهی سیمون دوبوار را به نمایندگی از این کمپین دریافت کرد.

پس از آن زنان در سطح گروهی و فردی بە ادامەی مبارزات خود پرداختند و اکنون هزاران زن معترض بە قوانین نابرابر در زندان‌های ایران هستند. فعالیت زنان اکنون دیگر تنها محدود بە خواست‌ها و مطالبات زنان نیست. زنان در جنبش‌های کارگری، جنبش معلمان و جنبش‌های فرهنگی و ملی نقش دارند و مبارزە می‌کنند.