مادران خاوران، جنبشی دادخواهی با بیش از چهار دهە مبارزە

مادران خاوران بیش از چهار دهە است بە دادخواهی خون بە ناحق ریختەی فرزندانشان برخواستەاند و در طول دوران مبارزاتشان با همەی فشارهای رژیم جمهوری اسلامی اما هیچ‌گاە از مبارزات برحق خود دست نکشیدە و اکنون پرچمدار همەی جنبش‌های دیگر در ایران هستند. مبارزات مادران ایران علیە استبداد رژیم جمهوری اسلامی با فعالیت مادران خاوران آغاز شد اما اکنون مادران جانباختگانی کە در این چهار دهە فرزندانشان را از دست دادەاند نیز بە دادخواهی برخواستە و سیل عظیمی از اعتراضات مادران علیە رژیم ایجاد شدە است.

قسمت اول

 

 

شهلا محمدی

مرکز خبر- در اکثر نقاط جهان هنگامی کە حکومت‌های استبدادی علیە بشتریت اقدام بە جنایت می‌کنند، زنانی کە فرزندانشان را از دست می‌دهند نخستین افرادی هستند کە پرچم دادخواهی در دست می‌گیرند، اکنون نمونەهای این زنان در ترکیە، آرژانتین، روسیە و چندین کشور دیگر وجود دارند کە بە عنوان یک جنبش مدنی فعالیت و مبارزە می‌کنند.

در ایران نیز مادرانی کە در دهەهای مختلف از جملە دهەی، شصت، هفتاد، هشتاد و در همین اواخر و در اعتراضات سال ٩۶ و ٩٨ فرزندانشان را از دست دادند، پشیرو جنبش دادخواهی هستند کە شناختە شدەترین آنها با سابقەی بیش از چهار دهە مبارزە، مادران خاوران هستند.

مادران خاوران، یکی از گروەهای جنبش دادخواهی هستند کە با آغاز کشتار‌های دهەی شصت در ایران، دادخواهی را آغاز کردند. مادرانی کە فرزندان خود را در زندان‌های ایران و تحت سخت‌ترین شکنجەها از دست دادە بودند با گذشت چهار دهە از این واقعە هنوز مبارزە می‌کنند و امیدوارند روزی دادخواهی انجام شود و جنایتکاران در دادگاهی مردمی و عادل بە سزای اعمال خود برسند.

بە منظور بررسی هر چە بیشتر چگونگی مبارزات، اهداف این جنبش و برنامەها و دستاورهای این جنبش گفت‌وگویی ویژە با مرسدە قائدی زندانی سیاسی سابق و از اعضای جنبش دادخواهی و خانوادەی مادران خاوران، همچنین زمان مسعودی کنشگر سیاسی، اجتماعی و از اعضای جنبش دادخواهی انجام دادیم و در آن  بە بررسی هر چە بیشتر اهداف این جنبش و آنچە در این سال‌‌ها و بە ویژە در سال ٢٠٢١ بر آن گذشت پرداختیم.

این گزارش در دو بخش منتشر خواهد شد.

 

پیشینەی جنبش دادخواهی و بە ویژە دادخواهی مادران خاوران چیست و چگونە شکل گرفت؟

مرسدە قائدی: پیشینەی جنبش دادخواهی بە زمان شاە و یا همان دهەی ۵٠ برمی‌گردد کە در آن زمان خانوادەها جلوی دادگاە دادخواهی کردند و دیدار خانوادەها از آنجا آغاز شد. تحصن بزرگی کە در آن هنگام جلوی دادگستری انجام شد و حدود ٢۴٠ خانوادە در این تحصن مشارکت یافتند کە تحصن منجر بە آزادی همەی زندانیان سیاسی دوران شاە شد و در آن زمان کانون وکلای ایران هم همکاری گستردەای با خانوادەها داشت. بعد از انقلاب و بە قدرت رسیدن حکومت جمهوری اسلامی هم سرکوب آغاز شد وبا اینکە در مدت کوتاهی در زندان‌ها باز شدند اما پس از مدت کوتاهی دستگیری‌ها آغاز و زندان‌ها از معترضین پر شدند.

اوج این دستگیری‌ها در ٣٠ خرداد سال ١٣۶٠ رخ داد و همان خانوادەها بار دیگر همدیگر را یافتند و اما شکل گیری خانوادەی خاوران بە خاطر مسئلەی خاوران بود کە از تیر سال ١٣۶٠ کە اولین سری عزیزانمان خاورانی شدند، در ١٢ تیر ماە در باغی کنار خاوران ١٢ نفر از عزیزانمان دفن شدند و پس از آن خاوران آغاز شد.

تشکیل خاوران وقتی همراە با اعدام بودە از همانجا مادران یکدیگر را یافتند و باید گفت کە یکی از مکان‌های بی‌نام و نشان ایران است یعنی در همەی شهرها خاوران داریم، اما خاوران تهران در سال ١٣۶٠ یک تکە زمین بود کە رژیم اسم آن را لعنت آباد گذاشتە بود و بە خانوادەهایی کە عزیزانشان را از دست دادە بودند برای یافتن  گور فرزندانشان آدرس آنجا دادە می‌شد و آنجا شد گلزار خاوران و از همینجا بود کە مادران اعتراض خود را آغاز کردند. از طرفی همین مادران تعدادی از عزیزانشان در زندان بود و تعدادی هم در گورستان خاوران و همین باعث شد کە همان مادران روزهای ملاقات جلوی زندان همدیگر را ملاقات کنند و روزهای دیگر در گلزار خاوران. تعدادی از این مادران فرزندانشان در زمان شاە هم زندانی و یا اعدام شدە بودند در بهشت زهرا بە خاک سپردە شدە بودند اما این دورە در خاوران فرزندان همان مادران بە خاک سپردە شد.

 خانوادەی خاوران قدمت طولانی دارد اما  شکل‌گیری آن بە عنوان جنبش دادخواهی بعد از اولین  کشتار دهەی شصت بود کە تا امروز نیز ادامە دارد.

 

وضعیت جنبش‌های دادخواهی و بە ویژە جنبش دادخواهی مادران خاوران را چگونە ارزیابی می‌کنید؟

زمان مسعودی: در واقع جنبش‌های اعتراضی در ایران در مدت چهل سالی کە از حاکمیت رژیم اسلامی می‌گذرد بە این بالندگی نبودە برای مثال در سال ١٣٩٩ نزدیک بە ١٩٠٠ اعتراض و تحصن و اعتصاب در ایران صورت گرفتە کە این‌ها از اقشار مختلف جامعە از رانندگان، زنان، مالباختگان شورش مردم برای بی آبی و خشکسالی صورت گرفتە است کە اگر بە میانگین آن توجە کنیم یعنی بیش از پنج مورد در روز و این نشان دهندەی آن است کە جنبش اعتراضی ایران در اوج خود است و تفاوت آن با جنبش‌های قبل در این است کە جنبش‌های قبلی اکثرا معترضین خواهان حقوق معوقەی خود بودند اما الان اعتراضات بیشتر بە صورت تعرضی شدە و  معترضین خواهان افزایش دستمزد، اصلاح و بازنگری در قوانین هستند.

در ایران در حالی کە خفقان است و تشکل‌یابی ممنوع است و با وجود این می‌بینیم کە کانون سراسری صنفی معلمان بە وجود می‌آید شورای هماهنگی اعتراضات کارگران نفت، گاز و پتروشیمی وجود دارد و نمایندەی کارگران هفت تپە علنی اعلام می‌کند کە شورای ما دارای هفت هزار عضو است و شعارهای رادیکالی همانند شعار نان، کار، آزادی، حکومت شورایی، در این تظاهرات سر دادە می‌شود بە نظر من در واقع جنبش اعتراضی ایران بە سوی شرایط انقلابی است و مهم‌تر از همە تمرکز آن روی جنبش کارگری است.

در مورد جنبش زنان در واقع در ١۶ اسفند ١٣۵٧ وقتی کە خمینی فریبکار اعلام کرد کە زنان باید با حجاب بە وزارتخانەها بروند درست ٧ مارس ١٩٧٩ بود و فردای آن روز یعنی ٨ مارس ١٩٧٩ زنان بە صورت میلیونی بە خیابان آمدند و بە آن اعتراض کردند، علاوەبر اینکە این اعتراضات از سوی رژیم سرکوب شد بیشتر نیروهای چپ با طرح اینکە اکنون مسئلەی زنان در اولویت قرار ندارد در واقع بە این جنبش پشت کردند و خواستە یا ناخواستە آنها با حکومت‌گران همصدا شدند اما جنبش زنان ایران هیچ وقت تسلیم نشدند. باوجود اینکە در تیر ماە حجاب اجباری در تیر ١٣۵٩ فرمان حجاب اجباری صادر شد ولی ما می‌بینیم کە در شش دی ماە ١٣٩۶ ویدا موحدی روی یک بلندی می‌ایستد و روسریش را چوب می‌کند و هزاران زن دیگر از وی پیروی می‌کنند کە معروف بە دختران انقلاب می‌شوند.

یعنی در فاصلەی این چهل و چند سال زنان در جاهای مختلف، با امکانات متفاوت با این رژیم درافتادند و در واقع اعتراض اصلی زنان بە بی‌حقوقی نیمی از جامعەی ایران است. البتە زنان فقط در جنبش زنان فعال نیستند و خواستەهاشون تنها خواست زنان نیست بلکە در همەی جنبش‌های اجتماعی حضور دارند و مبارزە می‌کنند.

در جنبش کارگری افرادی امثال سپیدە قلیان و در جنبش معلمان، می‌بینم در یزد در اصفهان در خود قم زنی با اینکە حجاب اسلامی هم دارد اما می‌ایستد و اعتراض می‌کند و در واقع زنان در جنبش دادخواهی هم حضور دارند و وجود مادران خاوران نشان از حضور گستردەی زنان در جنبش دادخواهی است.

 

تمرکز فعالیت مادران خاوران و با توجە بە رویدادهایی کە در این سال رخ داد بە ویژە ٢٠٢١ بر چه بودە است؟

مرسدە قائدی: در توضیح سخنان دوستم زمان، درستە کە در آن زمان هشت مارس ۵٧ چپ مواضع متفاوتی داشت اما با توجە بە شعارهای آن زمان می‌دانیم کە بیشتر شعارها رادیکال و چپ بود و فیلم تاریخی کە از فمنیست‌هایی فرانسوی بە جایی ماندە کە مادری با چادر گفتە بود اگر چادر سر فزرندانمان کنید ما از مذهب برمی‌گردیم، نشان از این واقعیت دارد. 

یکی از اتفاقات مهم کە باید بە آن توجە داشت نقش ویژەی زنان در همەی عرصەها بە ویژە در جنبش دادخواهی است، مادران خاوران پرچم دادخواهی را برافراشتند  ولی در ادامە تا بە امروز کە نگاە می‌کنیم با گذشت چهار دهە، مادران در سال‌های ٧٧، ٨٨، ٨۶ و ٩۶ و ٩٨ مادران آمدند وصل شدند و زنان این عرصە رو پیش می‌برند و تحمیلی نیست، مادرانی کە بە طوری از اهداف بچەهاشون حمایت می‌کنند و خواستەهای آنان را انسانی می‌دانند، همانگونە کە مادران خاوران ادامە دهندەی اهداف فرزندانشون بودند. جنبش دادخواهی جنبش سرنگون طلب هستش و پرچمشان همراە با دیگر پرچم‌ها برافراشتە شدە است.

خانوادەهای خاوارن چهار دهە است کە برای حفظ خاوران می‌جنگدند کە اکنون با فوت مادران این وظیفە برعهدەی خواهران، برادران و فرزندان خاوران است، حفظ خاوران مبارزەای بزرگ است. در واقع شاید می‌بینیم کە سنگ قبرها را می‌شکنند ولی با خاوران بی نام و نشانی مواجهیم. شش ماە قبل در حملەای مجدد تلاش شد خاوارن را از بین ببرند و این بار جامعەی بهایی را در برابر خانوادەها قرار دادند کە خوشبختانە هم جامعەی بهایی‌ها و هم خانوادەهای خاوران در کنار هم ایستادند و هر کدام از حق بە حق خود استفادە کردند و حتی از دفن عزیزانشان خودداری کردند.

بە همین دلیل در حین مبارزات خاوران این امر اتفاق افتادە است و اکنون خانوادەهای خاوران حضور همگی در آن برای حفظ این مکان است و این چند امر مبارزاتی دارد، یکی نمایندگی می‌کند سرکوب خونین دهەی شصت را، یعنی ما سند داریم و مکانی بی نام و نشان داریم کە نمادی از دهەی شصت است و یکی نماد کشتار چپ و مارکسیست‌ها است و نمایندگی می‌کند کە چگونە فرزندان ما را در گورهای دستە جمعی در سال شصت و هفت ردیف گذاشتند، یکی از دلایل حفظ خاوران این است کە دادگاهی نبود و دادگاهی یک تا دو دقیقەای بود و بە همین دلیل سال گذشتە کل جنبش دادخواهی سالی پرتلاش و پرقدرتی در برابر رژیم داشت و مادران ایستادەاند و خواستەهاشون رو مطرح می‌کنند.

 

نقاط اشتراک جنبش دادخواهی مادران خاوران با دیگر جنبش‌های دادخواهی در ایران چسیت؟

زمان مسعودی: نقاط اشتراک جنبش دادخواهی و بقیەی جنبش‌های اعتراضی همانند بهاییانن و همە یکی عدم حق حیات است، در واقع اکنون کە داریم در مورد جنبش دادخواهی صحبت می‌کنیم رژیم حق حیات فزرند، پدر، خواهر و برادر، همسر، رفیق و دوست انسان‌ها را گرفتە است و ناشی از این است کە جنبش دادخواهی وجود دارد، بنابراین این جنبش کە عدم حق حیات دارد و اکنون هم آزادی ندارند  کە فعالیت کند هم‌هویت است، معلمی کە بە اندازەی کافی حقوق نمی‌گیرد و هنگامی کە برای اعتراض بە خیابان می‌آید مورد حملە، کتک و زندان قرار می‌گیرد. کودک خیابانی کە حق حیات کودکی از او گرفتە شدە بە جای اینکە بازی کند بە مدرسە برود و کودکی کند اما در خیابان و احتمالا برای تامین مخارج پدر و مادرش ایستادە اونم حق حیات ازش گرفتە شدە، حق حیات کارگران را گرفتەاند و وقتی کارگری بە کمبود دستمزدش اعتراض می‌کند دستگیر می‌شود، علی‌رغم اینکە اعتراض او بە سرمایەداری است کە حقوقش را نمی‌دهد اما با رژیم طرف می‌شود. 

طرفدار محیط زیست، وقتی کە در زندان است بە دلیل اعتراض بە عدم حق حیات کرەی زمین است کە رژیم می‌خواهد آن را از بین ببرد. بە هر حال بە هیچ وجە حق اعتراض نداریم در حالی کە تشکل‌یابی، تجمع و اعتراض از جملە حقوق اولیە است و در صورت هر اقدامی با زندان، شکنجە و اعدام روبرو  خواهند شد.

هرگونە مطالبەای کە ملت ایران دارند با اعتراض، اعتصاب، تحصن و با نامە و هرکاری کە انجام می‌دهند با سرکوب روبرو می‌شوند، نویسندە مترجم، حقوقدان مترقی و هر فردی، در واقع شعار حق نان کار و آزدی در تمام این جنبش‌ها گنجاندە می‌شود کە انسان ایرانی از آن محروم هستند، این‌ها اشتراکات منفی بود کە رژیم آنها را بە وجود آوردە است. اما اشتراکات مترقی‌خواهانەی هم داریم کە همە خواهان دموکراسی و آزادی علیە فقر و سرکوب هستیم.

ما شاهد حضور گستردەی مردم هستیم و همە اشتراکاتی داریم در مورد مادران هم همین است و زنان در تمام جنبش‌ها حضور دارند و در صف اول مبارزە هستند، در جنبش دادخواهی مادران دختران و همسران در صف اول هستند البتە این بە این معنا نیست کە پدرانی کە فزرندانشان را از دست دادەاند حضور ندارند.

چیزی کە جنبش دادخواهی را ویژە کردە است، فقط محدود بە تهران نیست بلکە در همەی جای جهان و ایران وجود دارند بە خاطر از دست دادن پدر، خواهر و برادر اگر بە شیوەی خصوصی عزیزشان را از دست دادە بودند سوگواری شخصی می‌کردند اما وقتی کە فزرندشان بە دست رژیم خونخوار گرفتە شدە و مادران و بستگان دیگری هستند کە بە همین طریق این یک بند مهم است.