سراب یاوری خشکیده سوژەای جدید برای رانتخواری
سراب یاوری کرماشان برای چندمین سال پیاپی است که در نیمی از سال خشک میشود و امیدی به احیای آن توسط نهادهای حکومتی وجود ندارد.
ژوان کرمی
کرماشان - سراب یاوری، سرابی طبیعی واقع در کیلومتر ۲۱ مسیر کرماشان به روانسر است که یکی از جاذبەهای گردشگری و اکوسیستمی موثر در تعادل طبیعی محیطزیست منطقه بوده است. آبدهی چشمەی این سراب طی سالیان گذشتە در فصول پرآب به ۳۲۰ سانتیمتر مکعب میرسید، اما اکنون در فصول پرآب میزان آبدهی آن به شدت کاهش یافتە و در فصول گرم سال نیز به طور کامل خشک میشود. امسال نیز این سراب وسیع از اوایل خردادماه شروع به خشکیدن کرده و در تیرماه به طور کامل خشک شد. با توجه به شروع جدی بارندگیهای پاییزی از آذرماه، باید شاهد سرابی خشک به مدت سه ماه دیگر نیز باشیم.
این سراب که با شهر روانسر ۴۵ کیلومتر و با شهر کرماشان ۲۱ کیلومتر فاصله دارد، دقیقا کنار جادەی مواصلاتی این دو شهر واقع شده است و چشمەی آن چند ده متر بیشتر با جاده فاصله ندارد و هنگام پر شدن، آب آن به چند قدمی جاده میرسد. این سراب ضمن دارا بودن منظرەی زیبا و دلفریب، منبع آبرسانی به مزارع کشاورزی و باغات نزدیک بوده است و همچنین عشایری که به دامداری میپردازند، دام و احشام خود را در آنجا سیراب میکردند. اما اکنون کشاورزان، باغداران و دامداران شاهد جان دادن سراب یاوری هستند و کاری از دستشان برنمیآید.
نهادهای حکومتی و ادارات مربوطه مانند همیشه علت خشک شدن سراب را خشکسالی (علل طبیعی) و حفر چاەهای غیرمجاز توسط مردم (علل اجتماعی) میدانند. اما فعالان مدنی و مدافعان محیطزیست عنوان میکنند که شمار چاەهای مجاز در منطقه بسیار بیشتر از چاەهای غیرمجاز است و در واقع تعداد چاەهای غیرمجاز و تٲثیرشان بر خشک شدن سراب یاوری، بسیار ناچیزتر از آن است که نهادهای حکومتی عنوان میکنند. آنان اظهار میکنند که واقعیت امر این است که ما با پدیدەی "جواز فروشی" مواجه هستیم و همین ادارات مربوطه، خود جواز حفر چاەها را صادر میکنند. آنان یا برای قانونی جلوه دادن مجوز همیشه توجیهی مییابند. در این میان فساد، روابط، رانت و رشوەخواری بیشترین تٲثیر را بر تکثیر این چاەها در منطقه میگذارند.
اینگونه به نظر میرسد که بر خلاف اظهارات مسئولین، کشاورزان و باغداران کمترین تقصیر را در تکثیر این حفرهای غیرمجاز داشتە باشند، چرا که آنان اولین کسانی هستند که از پیامدهای آن ضررمند میشوند و خالی شدن سفرەهای زیرزمینی و فرونشست زمینها چیزی نیست که آنان خطراتش را درک نکنند. بیشتر این جنایت علیه محیطزیست به فساد و روابطی برمیگردد که رانتخواران با مسئولین و ادارات مربوطه به راه انداختەاند.
ظاهرا در این سیستم همەچیز قابل مبادله و خرید و فروش است، حتی یک بحران محیطزیستی! سیستمی که همەی معایب بحرانساز لیبرالیسم و اقتصاد دولتی را توٲمان در خود دارد. مصداق این قابل مبادله بودن همەچیز این است که چند صباحی است اخباری دربارەی آمادگی یک سرمایەگذار بخش خصوصی برای تبدیل سراب یاوری به دریاچەی مصنوعی منتشر میشود. سوالهای بی پاسخ افکار عمومی این است که اگر معضل بی آبی سراب یاوری قابل حل است، چرا نهادهای حکومتی با تخصیص بودجه آن را حل میکنند؟ این بودجەها کجا صرف میشود که اهمیتش از حل بحرانهای محیطزیستی بالاتر است؟ مردم بر این باورند که این پروژه هم مانند دەها نمونەی دیگر تبدیل به میدانی برای فساد و رانتخواری میشود، سرمایەگذار اندک سرمایەای در آن صرف میکند و تسهیلات و رانتهایی را درخواست کرده و اخذ میکند، نام و اعتبار و سرمایەای اجتماعی برای خود فراهم میکند و در نهایت پروژە را نیمەکاره رها میکند. همان کاری که تاکنون اتفاق افتاده و چند آلاچیقی ساختە شده است، یک جادەی خاکی درست شده است، اما بستر خشکیدەی سراب یاوری را سیل ملخها فرا گرفتە است!