شعارهای سرکوبگرانه طالبان علیه زنان؛ بازتاب خشم و تمسخر مردم
پس از موج تازه بازداشت زنان در کابل، وزارت امر به معروف طالبان دیوارهای شهر را با شعارهایی درباره پوشش زنان پوشاند. این شعارها که اغلب برگرفته از ادبیات رژیم ایران هستند، با واکنش و تمسخر گسترده شهروندان، بهویژه زنان، در شبکههای اجتماعی روبهرو شدهاند.
بهاران لهیب
کابل- پس از بازداشتهای اخیر زنان، دیوارهای کابل با شعارهایی درباره پوشش زنان از سوی وزارت امر به معروف طالبان پوشانده شده است. این شعارها همگی بازتابی از سیاستهای سرکوب و تحقیر زناناند. به گفته شاهدان، بخش زیادی از این شعارها برگرفته از ادبیات رژیم آخوندی ایران است؛ یکی از این شعارها که گفته میشود کاملاً به زبان رژیم ایران نوشته شده و طالبان نیز آن را در شهر کابل درج کردهاند، چنین است: «خواهرم! رنگ خونام را به حجاب تو به امانت گذاشتهام!» رژیمی که در ابتدای روی کار آمدن طالبان از آنان حمایت کرده بود. اکنون، با هر موج تازه بازداشت گروهی زنان، این جملات بر در و دیوار شهرهای افغانستان، بهویژه کابل، نقش میبندند؛ گاه به شکلی که گویا زنان افغانستان خود به این باورها پایبند هستند.
با این حال، مردم این شعارها و رفتار طالبان را به تمسخر میگیرند و آن را تنها ابزاری برای سرکوب میدانند. در این میان، ملاهایی که برای جلب رضایت طالبان تلاش میکنند، در خطبههای نماز جمعه از این سیاستها دفاع کرده و با نگاهی تحقیرآمیز، بهویژه نسبت به زنان، سخن میگویند.
زمانی که شماری از زنان از شکنجههای طالبان در زندان پرده برداشتند، از جمله برهنهکردن اجباری، «یحیی عنابه»، یکی از ملاهای ولایت پنجشیر، در سخنرانی خطاب به طالبان گفت: «این زنان باید در چهارراهیهای کابل در ملأ عام برهنه شوند.»
در اوج دستگیریهای، چند هفته پیش، «محمود ذاکری» ملا امام مسجد عبدالرحمن در کابل، در تأیید بازداشتها و سیاست امر به معروف طالبان گفت: «زنان باید در تاریکترین گوشه خانه باشند و بدون محرم شرعی از خانه بیرون نروند. تمام بدن و صورتشان باید پوشیده باشد و تنها با یک چشم راه را ببینند.»
این اظهارات ملاهای منصوب طالبان با موجی از تمسخر و انتقاد در شبکههای اجتماعی، بهویژه در میان زنان، روبهرو شد. بسیاری بر او لعنت فرستادند و برخی نوشتند: «اگر آب و هوا در دست طالبان بود، حتماً میگفتند زنان نفس نکشند که ما تحریک میشویم.»
شماری از زنانی که از قید طالبان آزاد شدهاند، همچنان با مشکلات جسمی و روحی دستوپنجه نرم میکنند و برخی نیز دست به خودکشی زدهاند. در بازداشتهای چند هفته قبل، بنا به گزارشها، تعدادی از زنان ناپدید شدند و شماری دیگر که با قید ضمانت آزاد شدند، به حالت عادی بازنگشتهاند. بنا به روایت یکی از باشندگان غرب کابل، یکی از زنان نزدیکانشان در موج اخیر دستگیریها توسط امر به معروف طالبان بازداشت شد و بيست و چهار ساعت بعد، جسد شکنجه شدهاش را به خانوادهاش تحویل دادند و در ضمن آنان را تهدید کردند که در مورد این جنایت سخنی نگویند.
همچنان بر اساس گزارشهای مستند منتشرشده توسط سازمان دیدبان حقوق بشر و منابع رسانهای بینالمللی همچون گاردین و زن تایمز، سیاستهای طالبان به خصوص «امر به معروف» تنها به صدور شعارها و تهدیدات زبانی محدود نمیشود، بلکه به شکل مستقیم منجر به بازداشت، شکنجه و حتی مرگ زنان شده است. در گزارش گاردین (۲۰۲۳) آمده است که دستکم دهها زن در کابل و ولایات دیگر به اتهام «بدحجابی» یا «حضور در اعتراضات» بدون حکم قضایی بازداشت و در بازداشتگاههای طالبان تحت شکنجههای شدید قرار گرفتهاند. این شکنجهها شامل ضربوشتم با کیبل، شوک الکتریکی، شلاقزدن به کف پا، محرومیت از آب و غذا، و برهنهکردن اجباری بوده است.
سازمان عفو بینالملل در گزارش سال ۲۰۲۴ خود تأکید میکند که این اقدامات طالبان، مصداق بارز جنایت علیه بشریت است؛ زیرا به صورت سیستماتیک، گسترده و با هدف سرکوب یک قشر مشخص از جامعه (زنان) صورت میگیرد. این سازمان همچنین خاطرنشان کرده که شعارهای تحقیرآمیز و دیوارنوشتههای طالبان بخشی از یک سیاست هماهنگ روانی برای ایجاد رعب و سلب اراده زنان در پیگیری حقوقشان است.
پس از این بازداشتها و روایتهای دردناک، زمانی که شعارهای سرکوبگرانه بر در و دیوار شهرها، بهویژه کابل، نوشته شد، زنان در واکنش، طالبان را افرادی «عصر حجر»، «قرونوسطایی»، «توهینکننده به حقوق انسانی زنان» خواندند و به آنان لعنت فرستادند.
با وجود این همه سرکوب، زنان در چهارمین سالگرد حاکمیت طالبان همچنان اعتراضات مدنی خود را ادامه دادند. شعارها و سخنان تحقیرآمیز طالبان علیه زنان، هرچند در ظاهر برای تحمیل پوشش و محدودیتهای شرعی بیان میشود، در عمل به ابزاری آشکار برای سرکوب، تهدید و تحقیر زنان افغانستان تبدیل شده است.
کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که استفاده طالبان از ادبیات تحقیرآمیز و اجبارآمیز علیه زنان، نه تنها نشانهای از ضعف مشروعیت آنان است، بلکه بیانگر هراس این گروه از حضور و نقشآفرینی زنان در جامعه میباشد. به باور آنان، این گونه سیاستها در بلندمدت نهتنها زنان را خاموش نخواهد کرد، بلکه موج جدیدی از مقاومت و نافرمانی مدنی را در میان نسل جوان برخواهد انگیخت؛ نسلی که با وجود تمام محدودیتها، پیوسته در جستجوی آزادی و برابری است.