نگاهی به پرونده‌های خشونت جنسی در قرون وسطی

در موارد دیگر زنان به علت پیروی نکردن از روندهای پرمانع و دشوار گزارش‌دهی، متهم و زندانی شده‌اند. در سال ۱۲۴۸ میلادی، مارجری دختر اما دی‌لاهوله شهادت داد که مردی به نام نیکولاس چهار سال قبل در یک بعدازظهر تابستانی در فضای باز به او تجاوز کرده است؛ و در آن زمان او باکره بوده است. وی محل دقیق تجاوز را این‌طور توصیف و مشخص کرد: «بین بگنار و باکسفورد در محل خاصی نزدیک جنگل بگنور که به کینگ‌استریت معروف است.» امروز اگر به‌صورت آنلاین این مکان خاص را جستجو کنید، نقشه‌هایی برای پیاده‌روی‌های زیبا در جنگل بگنور در غرب برکشایر پیدا خواهید کرد.

قسمت آخر

 

۸۰۰ سال فرهنگ تجاوز

در موارد دیگر زنان به علت پیروی نکردن از روندهای پرمانع و دشوار گزارش‌دهی، متهم و زندانی شده‌اند. در سال ۱۲۴۸ میلادی، مارجری دختر اما دی‌لاهوله شهادت داد که مردی به نام نیکولاس چهار سال قبل در یک بعدازظهر تابستانی در فضای باز به او تجاوز کرده است؛ و در آن زمان او باکره بوده است. وی محل دقیق تجاوز را این‌طور توصیف و مشخص کرد: «بین بگنار و باکسفورد در محل خاصی نزدیک جنگل بگنور که به کینگ‌استریت معروف است.» امروز اگر به‌صورت آنلاین این مکان خاص را جستجو کنید، نقشه‌هایی برای پیاده‌روی‌های زیبا در جنگل بگنور در غرب برکشایر پیدا خواهید کرد.

مارجری ادعایش در مورد نیکولاس را با شجاعت و اعتمادبه‌نفس پیش می‌برد، مستندات نشان می‌دهند که «او پیشنهاد داده اگر دادگاه صلاح دید ادعایش علیه نیکولاس را ثابت کند.» نیکولاس پاسخ داد که مارجری حمله را به‌موقع گزارش نداده و همچنین جهت طرح شکایت خود در دادگاه ناحیه‌ی مجاور کوتاهی کرده است. هیئت‌ منصفه نتیجه گرفت که خطای مارجری و عدم پیروی از مراحل گزارش و ثبت تجاوز، ادعای تجاوز را بی‌اعتبار می‌کند. علی‌رغم اینکه آن‌ها پذیرفتند که نیکولاس با مارجری رابطه‌ی جنسی داشته و او را وادار به پرداخت خسارت کردند، مارجری به علت گزارش دروغ به زندان محکوم شد.

یک پرونده‌ی ناراحت‌کننده‌ی دیگر مربوط به جوآن سلر ۱۱ ساله از شهر لندن است. در این پرونده داستان به طرز وحشتناکی علیه قربانی چرخیده است. سلر شهادت داده بود که در سال ۱۳۲۱ میلادی در گرگ‌ومیش غروب درحالی‌که چند قدمی بیشتر با خانه‌ی پدرش فاصله نداشته، ریموند دی‌لیموژ با دست چپ او را گرفته است. لیموژ او را به اتاق اجاره‌ای که در طبقه‌ی بالا داشت کشانده و به او تجاوز کرده است. این شهادت به دلیل استفاده‌ی زیاد از اصطلاحات حقوقی، جزئیات دقیق و مفصلی دارد و خواندن آن دردناک است. سلر ادعا می‌کند که لیموژ «برخلاف میلش، وی را بین بازوهایش گرفته بود و او را روی زمین درحالی‌که شکمش رو به بالا بود به پشت خواباند و با دست راستش لباس جوآن دختر یوستاس را تا ناف بالا کشید، او کت آبی‌رنگ و پیراهنی به‌رنگ روشن به تن داشت. لیموژ جنایتکارانه با دو دستش پاها و ران‌های همان زن، جوآن را باز کرده و با دست راستش اندام مردانه‌اش را که فلان قطر و فلان اندازه داشت در جای مخفی همان زن فروکرد...»

سلر اضافه کرد که این تجاوز سبب خونریزی او شد و لیموژ پیش از آن که رهایش کند او را تمام شب در اتاقش نگاه داشت. لیموژ برای دفاع از خود در برابر اتهام تجاوز ادعا کرد سلر در ابتدا به پزشکی قانونی محلی در مورد تجاوز جنسی اطلاع نداده، ظرف ۴۰ روز این کار را انجام نداده و شش ماه صبر کرده تا او را متهم کند و در گزارش‌هایش دو تاریخ متفاوت را اعلام کرده است. جایی ادعا کرده که این اتفاق یکشنبه عصر افتاده و جای دیگر گفته زمان را روز چهارشنبه عنوان کرده است. لیموژ از دادگاه خواست که به دلیل این عدم تطابق شکایت را مردود اعلام کند و در حالی که با اتهامات سنگین مطرح‌شده علیه خود شوخی می‌کرد، گفت: «چون او نمی‌تواند دو بار دوشیزگی‌اش را از دست داده باشد.» هیئت‌ منصفه لیموژ را تبرئه کرده و حکم داد که ۴۰ پوند غرامت به او پرداخت شود، که البته سلر - به‌عنوان یک کودک ۱۱ ساله و فرزند یک زین‌ساز - قادر به پرداخت آن نبود. دادگاه دستور داد سلر دستگیر شود و سپس به دلیل سن پایینش مورد عفو قرار گرفت.

باورهای نادرست درباره‌ی رضایت جنسی و بارداری، نکوهش قربانیان و فرار از مجازات مرتکبان را فراهم کرد. حکم دیگری که برپایه‌ی این باورها صادر شده‌ی پرونده‌ی زنی ۳۰ ساله به نام جوآن است که مردی به نام ای را متهم به تجاوز در سال ۱۳۱۳ کرد. او نوزادی داشت که ادعا می‌کرد حاصل آن تجاوز است. هیئت‌منصفه نتیجه گرفت که این یک «معجزه» بوده «زیرا بچه بدون رضایت هردو طرفین نمی‌تواند به وجود بیاید.» هیئت‌منصفه‌ ای را تبرئه کرده و جوآن را به دلیل گزارش نادرست تجاوز به زندان فرستاد. نظر هیئت‌منصفه بازتابی از یک کتاب حقوقی معروف قرن سیزدهمی بود که ادعا می‌کرد «هیچ زنی اگر رضایت به رابطه‌ی جنسی ندهد، نمی‌تواند باردار شود.»

امروزه اغلب وقتی صحبت از «فرهنگ تجاوز» می‌شود، مردم به‌شدت چهره در هم می‌کشند و به اسم هیستری فمینیستی انکارش می‌کنند. درحالی‌که فرهنگ تجاوز چارچوبی کارآمد برای قابل‌فهم کردن این پرونده‌ها و نتایج آن‌ها است. باوجودی که سیستم حقوقی قرون‌وسطایی تجاوز به عنف را جرم تعریف می‌کرد و برایش مکانیسم‌های پیگرد قانونی و مجازاتی مانند اخته‌سازی، کور کردن یا به دار آویختن، تعیین کرده بود، فرهنگ قرون‌وسطایی - که بر مقاماتی که قوانین را نوشتند و همچنین هیئت‌های منصفه‌ای که آن‌ها را به اجرا می‌گذاشتند، تسلط داشت - خلأهایی را ایجاد کرد که مانع از دستیابی بسیاری از بازماندگان به عدالت شد. آناستازیا پاول و نیکولا هنری جامعه‌شناس، در سال ۲۰۱۴ فرهنگ تجاوز را به‌عنوان مجموعه‌ای از نگرش‌ها، شیوه‌ها و اسطوره‌های فراگیر تعریف کردند که در آن تجاوز قابل‌تحمل، پذیرفته‌شده، اروتیزه می‌شود و در نهایت خشونت جنسی دست‌کم گرفته شده و بی‌اهمیت جلوه داده می‌شود. در یک فرهنگ تجاوز، خشونت علیه زنان در بازنمایی‌های ادبی، سینمایی و رسانه‌ای اروتیک جلوه داده می‌شود. بازماندگان معمولا باور نمی‌شوند یا مورد قربانی‌نکوهی قرار می‌گیرند و مرتکبین به‌ندرت بازخواست می‌شوند یا رفتارهای آن‌ها قابل توجیه یا قابل‌درک تلقی می‌شود.

فرهنگ تجاوز در قرون‌وسطی بر چند باور فراگیر درباره‌ی زنان و رابطه‌ی جنسی استوار بود. از جمله اینکه زنان درباره‌ی تجاوز دروغ می‌گویند؛ آن‌ها به‌صورت طبیعی از مردان حشری‌تر هستند و نمی‌توانند امیال خود را کنترل کنند، اینکه آنان برحسب عادت نظرشان را درباره‌ی رابطه‌ی جنسی تغییر می‌دهند و اینکه تجاوز باید با گریه و زاری، آثار جراحات بدنی، اعتراض و مقاومت آنی، روایت‌های یکسان و منسجم از تروما به مقامات مربوطه به اثبات برسد تا به‌عنوان «تجاوز واقعی» پذیرفته شود.

روش قرون‌وسطایی مجازات بازماندگانی که نتوانسته‌اند از رویه‌های گزارش‌دهی خاص پیروی کنند، امروزه نیز ادامه دارد: مینی‌سریال نت‌فلیکس باورنکردنی (۲۰۱۹)، بر اساس وقایع واقعی، یک زن ۱۸ ساله را نشان می‌دهد که به دلیل وجود تناقض در اظهاراتش برای پلیس، به گزارش دروغ تجاوز جنسی متهم شده است؛ مانند جوآن سلر ۱۱ ساله در ۷۰۰ سال قبل. قاضی در این سریال تلویزیونی، به زن عفو مشروط و او را تحت نظارت قرار می‌دهد، او را وادار می‌کند جلسات مشاوره‌ی روانکاوی بگذراند و وی را ملزم به پرداخت هزینه‌های دادگاه می‌کند. خبرگزاری‌های محلی هویت او را منتشر می‌کنند و ادعا می‌کنند که «وقتی درباره‌ی تجاوز صحبت می‌کند اشک تمساح می‌ریزد.» در‌حالی‌که که پلیس بعداً اعلام کرد که در واقع یک متجاوز سریالی به او تعرض کرده است؛ و وقتی در فوریه ۲۰۲۱ الکسیا اوکازیو کورتز عضو کنگره‌ی آمریکا خودش را به‌عنوان یک بازمانده‌ی تجاوز توصیف کرد کسانی که با نظرات سیاسی او مخالف بودند، افشاگری او را به‌دلیل اینکه «فریب‌کارانه» و «نمایشی» بود نادیده گرفتند. این واکنش‌ها بازتابی است از همان پیش‌فرض قرون‌وسطایی که مدعی می‌شد زنان با هدف فریب دادن دیگران ادعای تجاوز می‌کنند.

هم در آن زمان و هم امروزه، سیستم قضایی و فرهنگ کلان مدعی است که تجاوز جنسی را محکوم و آن را جرم طبقه‌بندی می‌کند؛ اما در واقعیت و عرصه‌ی عمل، خلأ‌های درونی بیشماری وجود دارد که موجب می‌شود این تخلفات تحت پیگرد قرار نگیرند، مجازات نشوند و حتی علیه قربانیان به کار گرفته شوند. به بیان دیگر، فرهنگ تجاوز قرون‌وسطایی تفاوت چندانی با دوران ما ندارد. اما رشته‌های پیونددهنده گذشته و امروز، نباید باعث شود نتیجه‌ بگیریم که تغییر فرهنگ تجاوز تلاشی عبث است. در عوض، این‌رشته‌ها می‌توانند ضرورت تلاش کردن را نشان بدهند و برای ما الهام‌بخش باشند.

 

نویسنده: کریسا هریس

برگردان: رها عسکری‌زاده

منبعAeon