نبود مسکن و فشار حداکثری بر مستاجران
در حالیکە مسکن از نیازهای اولیەی انسان است اما مردم ایران از چنین حقی بی بهرەاند و باید با افزایش تورم در اجارهبها و رهن واحدهای مسکونی سروکلە بزنند، و این وضعیت موجب فشار هرچه بیشتر به اقشار کم درآمد در شهرهای ایران شده است.
هیماراد
سنه – آمار مستاجران ایران ۸.۵ میلیون خانوار تخمین زدە میشود و این در حالی است کە مستاجران بە جای اینکە برای خرید مسکن تلاش کنند و هر روز به هدف خود نزدیکتر شوند اما نه تنها نمیتوانند چنین آیندهنگری داشته باشد بلکە باید کلی تلاش کنند تا بتوانند رهن و اجارهای برای خانههای نه چندان مناسب مهیا کنند. تورم و همچنین وضعیت اجاره و رهن نامتعارف در اکثر شهرها به گونهایست که نە تنها مستاجر نمیتواند برنامهای برای آیندهی خود داشته باشد بلکە با پولی که سال گذشته میشد با آن خانه خرید، اکنون باید در فکر اجارهی خانه باشد.
افزایش چند برابری نرخ اجارهبها نه تنها بالاشهر که پایین شهرها را نیز در برگرفته و اتحادیه یا ارگانی برای نظارت و بررسی این وضعیت اسفناک وجود ندارد.
استان سنه (سنندج) هم از این قاعده مستثنی نیست و در حال رقابت با پایتخت و کلانشهرها است، با توجه به نرخ بیکاری در این شهر و نبود بازار کار، درآمد مردم همچنان پایین است در حالیکه اجارهبها و رهن نسبت به سال قبل سه و چهار برابر شده است.
زنان محلهی حاجی آباد سنه که بسیاری از آنان خود مستاجر هستند هیچ امیدی به آینده ندارند و وضعیت مستاجران را فاجعهبار میدانند آنان با اشاره به اینکه بسیاری از خانهها هیچ امکاناتی ندارد اما اجاره و رهن بالایی دارند و آنها قادر به پرداخت آن نیستند، گلەمند هستند.
س.ر یکی از زنانی کە خود نیز مغازەی خیاطی دارد میگوید: حقوق همسرم را برای اجارە گذاشتەایم و من هم درآمدی ندارم و تنها درآمدی بخور نمیر است. س.ر که دو ماه است صاحبخانه جوابش کرده و به دنبال خانهی اجارهای میگردد اما به دلیل بالا رفتن بیش از اندازهی رهن و اجاره، موفق به پیدا کردن خانه نشده، میگوید: این زندگی نیست که ما داریم.
در کوچههای محلهی حاجیآباد بیشتر ساکنان مستاجر هستند و بیشتر آنان در خانههایی با بافت قدیمی زندگی میکنند که هیچ امکاناتی ندارد اما انگار صاحبخانهها بر سر اجارهبها توافق کردهاند و بدون در نظر گرفتن منطقه، امکانات و بزرگی و کوچکی خانه همگی نرخ اجارهبها را چندین برابر بالا بردهاند.
در این گزارش میدانی حرف تمام زنان در چند نکتە خلاصە میشد؛ همگی چند ماه دنبال پیدا کردن خانه بودهاند یا هستند تا اینکه خانهای با قیمت کذایی و بدون امکانات پیدا کنند اما خیلی از آنها هنوز هم موفق نشدهاند.
آنچە کە سوال برانگیز است عدم پاسخگو بودن ارگان و سازمانهای مختلف است کە مصداق ماهی گرفتن از آب گلآلود است.
در حالیکه شهروندان قشر پایین که بیشترین جمعیت شهری مانند سنه(سنندج) را در برگرفته باید زیر سلطهی قشر بالادست باشند، نبود اتحادیهای برای رسیدگی به اجارهبهای نامتعارف به نفع کدام ارگان و سازمان است که نه تنها جیب ضعیفترین قشر که کرامت انسانی آنها را نیز نشانه گرفته و مردم را به جان هم انداخته است، پر واضح است که چنین وضعیتی به نفع عدهای است که خود باعث و بانی این شرایط هستند.