مبارز عرب در کنار خلق کورد؛ روایتی از وحدت خلق‌ها در روژاوا

فاطمه الجاسم، از خلق عرب، تأکید می‌کند: «بیشتر شهدای کورد در مناطق عرب‌نشین ما به شهادت رسیدند و جان خود را فدای ما کردند.» او با این سخن، همه را به ساختن «کشوری آزاد» فرامی‌خواند.

زینب عیسی

قامشلو - فاطمه الجاسم، زنی از خلق عرب، راهی را که با حفاظت از یک مدرسه در روزهای نخست انقلاب آغاز کرده بود، امروز پس از شهادت همسر و پسرش، در «مجلس خانواده‌های شهدا» ادامه می‌دهد. مسیر او نمادی از مقاومت مادران و وحدت زنان کورد و عرب برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب و ساختن جامعه‌ای دموکراتیک است.

 

آغاز سفری در دل انقلاب

فاطمه الجاسم، آغاز انقلاب روژاوا و آشنایی‌اش با مبارزات زنان را چنین روایت می‌کند: «پیش از انقلاب روژاوا، ما در دمشق زندگی می‌کردیم. با شروع انقلاب در سال ۲۰۱۳، به همراه خانواده به کانتون جزیره و روستاهای اطراف قامشلو آمدیم. در سال ۲۰۱۴، در حومه‌ی قامشلو، جنگ میان «یگان‌های مدافع خلق» و «ارتش آزاد» آغاز شد. آن زمان ما مبارزان «یگان‌های مدافع خلق» را نمی‌شناختیم و از دیگران می‌پرسیدیم این‌ها که با ارتش آزاد می‌جنگند، چه کسانی هستند و چه هدفی دارند. همسایه‌ها و دوستانمان پاسخ می‌دادند که آن‌ها آپوچی هستند. مدتی بعد، ارتش آزاد وارد روستای ما شد و جنگ به آنجا نیز کشیده شد. ما ناچار شدیم روستا را ترک کنیم و به روستای خَزنه پناه ببریم.»

 

شهادت، سرآغاز یک اراده

او به یاد می‌آورد که ساکنان روستای خزنه، که همگی کورد بودند، با آغوش باز از آن‌ها استقبال کردند و پناهشان دادند. پس از ده روز، به قامشلو رفتند. وی می‌افزاید: «در سال ۲۰۱۵، پسرم به «یگان‌های مدافع خلق» پیوست و در سال ۲۰۱۶ در شدادی به شهادت رسید. پس از شهادت او، همرزمانش نگذاشتند احساس کنیم از خلق عرب هستیم. هیچ تفاوتی میان ما و کوردها قائل نبودند و همیشه به ما سر می‌زدند. یک سال بعد، همسرم نیز راه پسرم را در پیش گرفت و به همان یگان‌ها پیوست و در سال ۲۰۱۷ به شهادت رسید. آنجا بود که اراده‌ام برای مبارزه در کنار زنان کورد و پاسداری از دستاوردهای شهیدانمان، استوارتر شد.»

 

تعهدی در سنگرهای گوناگون

فعالیت‌های فاطمه الجاسم در نهادهای اداره خودگردانی، ریشه در آموزه‌های فلسفی رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، دارد. او مسیر خود را چنین شرح می‌دهد: «پس از شهادت همسر و پسرم، تصمیم گرفتم کارم را شروع کنم. یک سال مسئول حفاظت از مدارس کودکان بودم. سپس به عضویت مجلس منطقه‌ی قامشلو درآمدم و پس از چند سال، به شهرداری منتقل شدم. مدتی بعد، به مدت دو سال، مسئولیت ریاست مشترک مجلس طنوریه را بر عهده داشتم. سرانجام، به «مجلس خانواده‌های شهدا» در قامشلو پیوستم و اکنون چهار سال است که در اینجا خدمت می‌کنم. بسیار مفتخرم که این مسئولیت را در کنار زنان کورد بر عهده دارم. آشنایی با مبارزانی که بر اساس فلسفه‌ی «ملت دموکراتیک» مبارزه می‌کنند، علاقه و باور مرا به این راه عمیق‌تر کرد.»

 

مطالعه و مقاومت در خط مقدم

این مبارز توضیح می‌دهد که چگونه در کنار فعالیت‌هایش، به مطالعه‌ی آثار رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، روی آورد: «همیشه از همرزمانم می‌خواستم فرصتی برای شرکت در دوره‌های آموزشی و آشنایی با تاریخ، به‌ویژه تاریخ خلق کورد، برایم فراهم کنند. هرگز مطالعه را کنار نگذاشتم و در هر فرصتی کتاب می‌خواندم. این‌گونه بود که با اندیشه و فلسفه‌ی رهبر آپو آشنا شدم و باوری عمیق به آن پیدا کردم. در سال ۲۰۱۹، پیش از اشغال سریکانی توسط ترکیه، به عنوان سپر انسانی به آنجا رفتم و به‌تازگی نیز با کاروان‌ها خود را به سد تشرین رساندم. در این راه، بسیاری از یارانمان شهید شدند، اما این حملات هرگز اراده‌ی ما را در هم نشکست و ما به مبارزه ادامه دادیم.»

 

ما همه یک روح واحد هستیم

او به مخالفت‌های خانواده‌ی همسرش نیز اشاره می‌کند: «خانواده‌ی همسرم به دلیل ذهنیت مردسالار، با فعالیت من مخالف بودند. اما با پافشاری و اراده‌ی من، این ذهنیت به‌تدریج تغییر کرد و موانع از سر راهم برداشته شد. من هیچ تفاوتی میان زنان کورد و عرب نمی‌بینم. ما با روحیه‌ی رفاقت و در یک جامعه‌ی کمونال با هم زندگی و کار می‌کنیم. ده سال است که در کنار خلق کورد هستم و حتی یک روز احساس نکردم که به دلیل عرب بودنم، تفاوتی وجود دارد. ما همه یک روح واحد هستیم.»

 

پاسداری از خون شهیدان، وظیفه‌ی همگان

فاطمه الجاسم در پایان، همه‌ی خلق‌ها را به اتحاد برای ساختن جامعه‌ای دموکراتیک فرامی‌خواند: «خلق کورد هزاران شهید داد تا سرزمین ما به دست اشغالگران نیفتد و ما در امنیت زندگی کنیم. بسیاری از این شهدا در مناطق عرب‌نشین ما جان خود را فدا کردند. اکنون وظیفه‌ی ما، به‌عنوان خلق‌های عرب، سریانی، ارمنی و کورد، این است که از خون و دستاوردهای آنان پاسداری کنیم و با هم کشوری آزاد بسازیم.»