در عجایب بند امیر بامیان فقر بیداد میکند
فروشندگان مجبوراند به دولت مالیات بپردازند و به شکل جداگانه به ملیشههای طالبان هم روزانه مقدار پول باج میدهند تا از مزاحمت آنان در امان باشند. کریمه با کودک شش ماههاش با هزار توهین و تحقیر طالبان روزانه به فروشندگی خود ادامه میدهد.
بهاران لهیب
بامیان - بند امیر یکی از مناطق تفریحی در بامیان میباشد که در سال ۱۳۸۸ پارک ملی اعلام شده است. بند امیر از شش بند آب در دل کوههای بلند و سربه فلک بامیان شکل گرفته است که از سالیان سال به شکل طبیعی وجود دارد.
بند امیر و بتهای بودا بامیان از ساحات مهم گردشگری افغانستان است و سالانه گردشگران زیادی از این ساحات دیدن میکنند.
بند امیر به داشتن بندهای زیبا آب شهرت دارد و این بندهای آب که به شکل جهیلهای طبیعی که در حقیقت دهانههای آتشفشانی بوده واقع شده است و از سالهای متمادی جهانگردان را از کنج و کنار جهان مجذوب خود ساخته است. این بندها به نامهای «بند غلامان»، «بند ذوالفقار»، «بند پنیر»، «بند قنبر»، «بند پودینه» و «بند هیبت» در میان مردمان محل یاد میشود.
اما با وجود این دو مکان زیبا بامیان یکی از فقیرترین ولایات افغانستان به شمار میرود و تعدادی زیادی از مردم این ولایت به کوچکترین امکانات زندگی دسترسی ندارند و هنوز در مغارهها زندگی میکنند.
مردم بند امیر نیز مانند دیگر نقاط بامیان زندگی دشواری را سپری میکنند و از درآمد به دست آمده از این ساحه تفریحی چیزی عاید شان نمیشود و از سالیان سال بدینسو دولتهای پوشالی و ضدمردمی مفاد آن را قاپیدهاند.
با وجود سود فراوان این مکان دیدنی دولت کوچکترین توجه به ساخت و ساز و محیط زیست آنجا نکرده و عبور و مرور از جاده عمومی این ساحه دشوار است. در کنار دولت، اربابهای منطقه سالانه از دولت با پول بیشتر از یک میلیون افغانی این محله را به اجاره میگیرند که بیشترین مفاد را به دست میآورند ولی مردم فقیر منطقه باوجود زمستانهای سرد و تابستانهای سوزان آنجا زندگی بخور و نمیر دارند.
تعداد زیادی زنان دستفروش در این محله به چشم میخورد که با مشکلات فراوان صنایع دستی شان را به فروش میرسانند. این صنایع دستی را دستکول پول، دستکول زنانه، گردنبند، گوشواره، لباس و دوشکهای نمدی (ساخته شده از پشم گوسفند) و بوتهای نمدی تشکیل میدهد.
ما با دو تن از فروشندگان مصاحبههایی را انجام دادیم که از برخورد بد طالبان و گرفتن پول به زور شاکیاند. فروشندگان این محل برعلاوه که مجبوراند به دولت مالیات بپردازند به شکل جداگانه به ملیشههای طالبان هم روزانه مقدار پول باج میدهند تا از مزاحمت آنان در امان باشند.
مادری به اسم کریمه حسینی شش فرزند دارد و با فرزندانش صنایع دستی تهیه شده خود را به فروش میرساند و همسرش از درد شدید کلیه رنج میبرد و بیکار است.
کریمه با کودک شش ماههاش در آفتاب سوزان و خشک برای پیدا کردن لقمه نانی با هزار توهین و تحقیر طالبان روزانه به فروشندگی خود ادامه میدهد.
در یک متر فاصله دورتر زن دیگر با دختر نوجوانش که مانند میلیونها دختر افغان از تحصیل باز مانده صنایع دستی میفروشد. آنان نیز برای امرار معاش مجبور هستند تا با هزار بدبختی کار کنند.
طالبان مانند دیگر ساحات تفریحی در بند امیر نیز قوانین سختگیرانه شان را وضع کردهاند و برای خانوادههای که به تفریح میروند ایجاد مزاحمت میکنند. در آنجا زنان فقط میتوانند با محرم شرعی بروند.
کارمندان «امر به معروف و نهی از منکر» به شکل گروپی گشت میزنند و زنان را از پوشش شان گرفته تا روابط فامیلی مورد بازرسی قرار میدهند. یک سال قبل یک پسر و دختر را از بندامیر دستگیر نموده به جرم رابطه «نامشروع» به شلاق در ملاء عام شلاق زدند.