بحران بیآبی در جهان مساوی است با گسترش فقر و محرومیت
آب به عنوان منشاء حیات، از شاخصەهای مهمی است که حفاظت از آن زمینەی تداوم حیات در زیست کره است، بحران بیآبی زندگی نسل بشر و همەی موجودات را به مخاطره میاندازد، در نتیجه بحران بیآبی مساوی است با گسترش فقر، محرومیت، از بین رفتن بهداشت و در آخر پایان حیات برای ساکنان زمین.
سارا ارومیه
آب هميشه منشاء چالشهای بزرگ در جهان بەویژه در منطقهی خاورميانه و شمال آفريقا بوده است، رشد سريع جمعیت، بیثباتی منطقهای، سیاستهای دولتها، تغييرات اقليمی و عدم تطابق جغرافیایی و زمانی بین تقاضا و دستیابی به آب شیرین، دلیل عمدهی کم آبی جهانی است که سبب گشته بحران بیآبی در حال حاضر از هميشه ويرانگرتر شود.
خاورميانه و شمال آفريقا نقاط پر رنگ در نقشهی زمين در استفادهی بیرويه از آبهای زيرزمينی میباشند و در بعضی از آنها اين مصرف از نصف ذخاير زيرزمينی آب فراتر رفته است.
ایران در بین کشورهای منطقه با بحران آبی چند برابری دست و پنجه نرم میکند. سیاستهای غلط حکومت ایران در بخشهای مختلف، چون مهندسی، صنعت و کشاورزی عامل اصلی در بحرانی شدن آب محسوب میشود.
کمبود آب شیرین در جهان و عوامل گسترش این بحران
تنها ٠١٤/٠ درصد از کل آب کرەی زمین، شیرین و به آسانی قابل دسترس است. ۹۷ درصد از آب باقی مانده شور و دسترسی به مابقی آن که کمتر از ۳ درصد میباشد، دشوار است. در مقیاس جهانی و از نظر فنی، مقدار کافی منابع آب شیرین وجود دارد، با این حال، بهدلیل توزیع نابرابر آب که با تغییرات اقلیمی تشدید شده، ممکن است بعضی مناطق بسیار مرطوب و بعضی بسیار خشک شده باشند.
عدم تطابق جغرافیایی و زمانی بین تقاضا و دستیابی به آب شیرین، افزایش جمعیت جهان، تغییر الگوهای مصرف، گسترش آبیاری غیر اصولی کشاورزی، افزایش شدید تقاضای آب برای صنعت در دهههای اخیر، بشر را با بحران آب مواجه ساخته است. عواملی مثل تغییر اقلیم، خشکسالی، سیل، جنگلزدایی، افزایش آلودگی، گازهای گلخانهای و استفادهی بیهوده از آب سبب کمبود منابع در جهان شدند.
به علت تنوع هیدرولوژیکی طبیعی، کمبود آب در طول زمان متفاوت است اما بیش از این، تابعی از سیاستهای اقتصادی حاکم و رویکردهای برنامهای و مدیریتی است که سبب گسترش بحران آب در جهان گشته است که اگر به درستی شناسایی نشده و جلوگیری نشود با ادامهی این روند، پیشبینی شده که در سال ۲۰۳۰ تقاضا ۴۰ درصد بیش از منابع آبی موجود در جهان شود.
تاثیر بیآبی بر محیط زیست
کم آبی، اثرات منفی زیادی بر روی محیط زیست، از جمله دریاچهها، رودخانهها، حوضچهها و تالابها و منابع آب شیرین دیگر دارد. پیامد مصرف بیش از حد آب که با کم آبی مرتبط است از چند طریق، از جمله افزایش شوری، مواد مغذی و از بین رفتن دشتهای سیلابی و تالابها، به محیط زیست آسیب میزند.
طی صد سال گذشته، بیش از نیمی از تالابهای زمین نابود و ناپدید شدهاند. این تالابها مهم هستند نه فقط به این علت که زیستگاههای بسیاری از موجودات مانند پستانداران، پرندگان، ماهیها، دوزیستان و بی مهرگان را تشکیل میدهند، بلکه به این علت که آنها تولید برنج و سایر محصولات غذایی را پشتیبانی کرده و فیلتراسیون آب و محافظت در برابر طوفانها و سیلها را انجام میدهند.
پیامد دیگر کم آبی، فرونشست یا فرورفتن تدریجی اراضی است، تحقیقات نشان داده که ۸۰ درصد فرونشستن زمین بهعلت استفاده از آبهای زیرزمینی رخ دادهاند.
تاثیر بیآبی بر انسانها و ارتباط آن با گسترش فقر
امنیت آب به معنی امنیت غذا، بهداشت و تولید انرژی است که امروزه نقش آن در افزایش امنیت غذایی، بسیار مهم است. از اینرو بهرهبرداری بیرویه از منابع آب، سبب تهی شدن ذخایر آبی شده که تهدیدی جدی برای امنیت بلندمدت غذایی انسانها محسوب میشود.
امروزه با توجه به رشد جمعیت، تغییرات آب و هوایی، افزایش رقابت برای بدست آوردن آب و توجه به مسائل زیستمحیطی، امنیت آب به موضوع اصلی در جهان تبدیل شده است. با مروری بر وضعیت منابع آب مشاهده میشود، امنیت آبی نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان در معرض خطر است به طوری که انتظار میرود، جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ دو میلیارد نفر افزایش یابد که بر اساس آن ۴۷ درصد جمعیت جهان تحت فشار شدید بحران آب زندگی خواهند کرد.
نبود امنیت غذایی، فقر و محرومیت را به شدت گسترش میدهد، نان و برنج و سایر غلات قوت غالب مردم در سراسر جهان است، گذشته از تولیدات دامی، میوە و سبزی و سایر اقلام خوراکی که منشا وجود آنها به آب بستگی دارد، جهان با قحطی بیوصفی مواجه خواهد شد و در کنار آن نبود آب که بخش مهمی از ساختار بدن انسان و جانداران را تشکیل میدهد با نبود آب هیچ جایگزین دیگری برای تامین این نیاز از بدن وجود نخواهد داشت. امروزه میلیونها نفر در جهان بویژه کودکان بر اثر تشنگی جان خود را از دست میدهند.
بحران آب در ایران نشات گرفته از سیاستهای عمدی حکومت است
هیدرولوژیستها (متخصصان حوزهی آب) معمولا برای ارزیابی شدت کمبود آب در هر منطقه، از نسبت آب سالم قابل دسترسی بخش بر جمعیت آن منطقه استفاده میکنند. به این ترتیب مناطقی که میانگین دسترسی سالانه به آب برای هر نفر کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد را مناطق دارای ''مضیقهی آبی''Water Stress) ) مینامند. اگر در منطقهای این شاخص به زیر ۱۰۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر سقوط کند، از اصطلاح ''کمبود آب و در صورت سقوط شاخص به زیر ۵۰۰ مترمکعب برای هر نفر از اصطلاح ''بحران آبی'' استفاده میشود، کە ایران در این مرحله قرار گرفتە است.
بررسیها نشان میدهد که جغرافیای منطقه، هدر رفتن آب در کشاورزی، استفادهی غیراصولی از آبهای زیرزمینی، افزایش مصرف آب در واحدهای مسکونی و نبود زیرساخت مناسب در لولهکشی و مهمترین عامل عملکرد غیرمهندسی در سدسازیهای غیراصولی که همگی این عوامل نشات گرفتە از سیاست خود حکومت ایران است، تیشه بە ریشەی منابع آبی زده است.
دولتیشدن منابع آب و صدور مجوز بهرهبرداری از منابع آب توسط دستگاه بوروکراتیک حکومت ایران که دهههاست ناکارآمدی و فساد آن آشکار شده و هرروز فزونی یافته، دارندگان قدرت سیاسی و بالاخص نمایندگان مجلس را برای تحتفشارقراردادن این دستگاه راغب کرده است. این دستگاه بوروکراتیک خود نیز منافع گستردهای در صدور مجوزهای بهرهبرداری، رعایتنشدن حریم قناتها، ساختن سدها و میزان آب جاری در شبکههای آبیاری و سایر سازهها دارد.
نمایش خروج آب از دهانەی سدها و داشتن ذخایر آبی بالا صرفا برای نمایش قدرت در رسانەها منتشر شد و مردم ایران از این همه ذخایر بیبهره ماندند و کشاورزان در سراسر ایران قربانی این سیاستهای کثیف شدند. حکومت ایران با اندوختن آب سدها، آن را برای فروش آب شیرین به کشورهای عربی و سایر کشورها و تولید برق برای کشورهای همسایەی خویش صرف کرد، این درحالیست که پروپاگاندای رژیم در بەراه انداختن انرژی هستەای برای رسیدن به انرژی دهەها ادامه داشت، که عملا هیچ استفادەای از آن در تولید انرژی صورت نگرفت.
بیآبی در ایران به مرحلەی بحرانی رسیده، کشاورزان، دامداران و بسیاری از مردم ایران در روستاها و شهرها از شدت بیآبی به تنگ آمدەاند و اعتراضات برحق آنها با سرکوب مزدوران و نیروهای امنیتی این حکومت جواب داده میشود، اگر بحران آب و گسترش فقر و محرومیت در ایران سیستماتیک نیست پس چە است؟
در ایران کل فرایند سیاسی تصمیمگیری دربارهی مدیریت منابع و حکمرانی آب، به بحثی غیرسیاسی جلوه داده شده است و این فرآیند به بحثی فنی- سازهای تبدیل شده است، گویی بحث دربارهی آب، یک بحث فنی-تخصصی است که فقط در قامت مهندسان باید به آن پرداخت در حالیکه معضل امروز ایران در آب کاملا سیستماتیک است.