زنان در میانەی اسلام و مدرنیت

فروزان احمدنیا

تلاقی اسلام و مدرنیتە چشم انداز پیچیدەای را برای زنان بە نمایش می‌گذارد کە توسط عوامل تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شکل گرفتە است. از نظر تاریخی، نقش زنان در جوامع اسلامی بسیار متفاوت بودە است. متون سنت‌های اولیەی اسلامی حقوق و حمایت خاصی را برای زنان ارائە می‌کند، اما تفاسیر و اجرا در مناطق و دورەها متفاوت است.

 در دوران معاصر زنان در کشورهای دارای اکثریت مسلمان با چالش‌ها و فرصت‌های متنوعی رو بە رو هستند. مسائلی مانند آموزش، اشتغال، مشارکت سیاسی هم تحت تاثیر تعابیر مذهبی و هم شرایط اجتماعی-اقتصادی مدرن قرار دارند. تجربیات زنان مسلمان بستە بە منطقە بسیار متفاوت است برای مثال زنان در اندونزی ممکن است انتظارات فرهنگی و مذهبی متفاوتی را در مقایسە با زنان در خاورمیانە داشتە باشند. جنبش قابل توجە در این زمینە، فمینیسم اسلامی است کە دستش را بر روی آشتی دادن اسلام  با برابری جنسیتی گذاشتە. فمینیست‌های اسلامی استدلال می‌کنند کە آموزەهای از عدالت جنسیتی حمایت می‌کنند و شیوەهای مرد سالارانە، فرهنگی هستند تا مذهبی.  بسیاری از زنان مسلمان فعالانە برای تغییر تلاش می‌کنند، از اصلاحات در قوانین خانوادە، دسترسی بیشتر بە آموزش تا نقش‌های مهم تر در زندگی عمومی ولی بیشتر مواقع با مقاومت جامعە مواجە می‌شوند.

در جوامع اسلامی قوانین شرعی احکام را صادر می‌کند. قوانین شرعی شامل دستورالعمل‌هایی است کە زنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مانند قوانین پوشش، حقوق ارث کە از نظر قرآن زنان حق ارث دارند ولی در مقایسە با مردان سهم کمتری بە آنان می‌رسد، ازدواج و طلاق کە حق درخواست طلاق بە زنان دادە می‌شود اما در مقایسە با مردان پیچیدە تر است، تفکیک جنسیتی کە در برخی از کشورهای با اکثریت مسلمان قوانین تفکیک جنسیتی در فضای عمومی، آموزشی و محل کار را اعمال می‌کنند.

در بسیاری از جوامع مسلمان تلاش‌های مدوامی برای اصلاح قوانین تبعیض آمیز علیە زنان وجود دارد. فمنیست‌ها و محققان اسلامی برای تفسیر متون اسلامی کە برابری و عدالت جنسیتی را ترویج، استدلال می‌کنند.

فمینیسم‌های سکولار و مذهبی دو رویکرد متفاوت نسبت بە مسائل زنان دارند. فمینیسم سکولار بر این باور است کە مسائل زنان باید بدون دخالت مذهب و بر اساس حقوق عقلانی و حقوق بشری حل شود. بر حقوق جهانی زنان تاکید دارد و معتقد است کە همەی زنان صرف نظر از مذهب باید از حقوق برابر برخوردار باشند. آنان اغلب نهادهای مذهبی را بە دلیل محدودیت‌هایی کە بر زنان اعمال می‌کند مورد انتقاد قرار می‌دهند. اما فمینیسم مذهبی تلاش می‌کند تا تفسیرهای مترقی و برابری طلبانەای از متون مذهبی ارائە دهد کە با اصول فمینیسم همخوانی داشتە باشد. این رویکرد بر این باور است کە زنان می‌توانند در چارچوب باورهای مذهبی خود بە حقوق و آزادی بیشتری دست یابند. آنان سعی می‌کنند از درون نهادهای مذهبی تغییراتی ایجاد کنند کە بە نفع زنان باشد. زنان مذهبی بر نقش خانواده بە عنوان نهاد اصلی جامعە تاکید دارند و معتقداند کە خانوادە می‌تواند بە حل بسیاری از مشکلات اجتماعی کمک کند. همچنین بر اهمیت ارزش‌های اخلاقی تاکید دارند و معتقداند کە پایبندی بە این ارزش‌ها می‌تواند بە بهبود وضعیت جامعە کمک کند.

فمینیست‌ها معتقداند کە زنان مذهبی اغلب نقش‌های سنتی و کلیشەای را ترویج می‌کنند کە می‌تواند مانع پیشرفت زنان در جامعە باشد. بحث‌ها و نقدهای زیاد در میان گروەهای مختلف فمینیستی وجود دارد اما حل مسئلەی زنان در دست کدام یک از این گروەها می‌تواند باشد، ایا اینان می‌توانند ناجی موعود باشند یا خیر صرفا حل مسئله‌ی زنان را بە تاخیر می‌اندازند.

با بررسی موردی، دربارەی ایران، وضعیت زنان را در میانەی اسلام و مدرنیت بهتر می‌توانیم بررسی و تحلیل کنیم.

مذهب در ایران تاریخچەای پیچیده دارد. پس از قرن هفتم میلادی اسلام بە تدریج در سراسر ایران گسترش یافت. در قرن ١۶ میلادی، شاه اسماعیل صفویە، مذهب شیعە را بە عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کرد و با این اقدام ایران به مرکز تشیع در جهان تبدیل کرد. زنان همزمان با اسلام با چالش‌های زیادی روبەرو شدند.‌

در انقلاب سال ۵٧ و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی نقش زنان در جامعە تغییر کرد. هرچند این تغییر نقش بە دلیل تشکیل سرمایەداری اسلامی بود. اولین قانونی کە بر ضد زنان شکل گرفت قانون حجاب اجباری و همچنین محدودیت زنان برای شرکت در برخی رشتەها و مشاغل خاص بود. زنانی کە نقش پر رنگی در احزاب‌ها و جریانات ۵٧ داشتند و بە دنبال پیروزی در انقلاب بودند حال زیر سیطرەی سرمایەداری اسلامی بە اسارت درآمدە بودند و هر گونە اعتراضی از طرف حکومت بە خواست زنان سرکوب می‌شد همانند سرکوب تمامی جریانات.

اما سرمایەداری اسلامی نیز همانند تمامی کشورهای سرمایەداری بە زنان نیاز دارد چە برای کار و چە برای مشارکت‌های سیاسی و مشروعیت بخشیدن بە حکومت خود. کم کم فمینیسم مذهبی بە عنوان یک پدیدەی نوظهور در دهەهای اخیر در ایران شکل گرفت. برخی از زنان مذهبی و فمینیست‌ها  با استفادە از تفاسیر مذهبی برابری طلبانە تلاش کردند تا در چارچوب باورهای خود بە حقوق بیشتری دست یابند. با وجود بسیاری از محدودیت‌ها زنان راەهایی برای آگاهی بخشی و مشارکت در سیاست و زندگی عمومی یافتند. تلاش‌ها برای اصلاحات قوانین تبعیض آمیز هم با پیشرفت و مقاومت مواجە شد. برای مثال درحالی کە برخی اصلاحات قانونی برای بهبود حقوق زنان انجام شد اما تندروها در داخل دولت اغلب از این تغییرات عقب نشینی می‌کردند.

در  انقلاب ۵٧‌، نظام جمهوری اسلامی ایران، تمامی جریانات رادیکال را همراە با زنان آزدای خواه از بین برد و کم کم فضا را برای ساخت سرمایەداری مذهبی خود پی ریزی کرد. زنان را با استفادە از مذهب بە انحصار خود درآوردند تا کانون خانوادە و جامعە را با مضامین مذهبی حاکمیت پرورش و تقویت کنند. این زنان با فعالیت‌های خود  بە تقویت هویت دینی و فرهنگی جامعە کمک کردند و نقش‌های مهمی در ترویج ارزش‌های اسلامی داشتند. از اولین زنان تاثیر گذار مذهبی در ایران می‌توان بە مرضیە حدیدچی دباغ اشارە کرد. وی از بنیان گذاران سپاە پاسداران و اولین و تنها فرماندە زن سپاە پاسداران بود.

مریم بهروزی نیز از نخستین زنان فعال مذهبی در جمهوری اسلامی ایران بود. او بنیان گذار حزب زنان اصولگرا بە نام «جامعەی زینب» و چهار دورە نمایندەی مجلس شورای اسلامی بود.

زنان تاثیر گذار مذهبی زیاد دیگری از جملە معصومە ابتکار، زهرا رهنورد، فاطمە هاشمی رفسنجانی، شهین دخت ملاوردی و... وجود دارند. اما این سیر جریانات فمینیسم مذهبی در ایران همزمان با اوج لیبرالیسم در جهان سمت و سوهایش عوض شد. برخی از زنان مذهبی بە سمت اصلاحات و لیبرالیسم بیشتر گرایش پیدا کردند چون اصلاحات با بیانی زیباتر آزادی، برابری و بە نوعی دموکراسی را نشان می‌داد، تبعیض در آنجا بی معنی بود زن و مرد در کنار هم جهان را بە سمت بازار آزاد تشویق می‌کردند. هم مالکان سرمایە سود بیشتری بە دست می‌آوردند و هم اسم دموکراسی و برابری وجود داشت. مسئلەی زنان نیز با نمادی ساختن زنان پیرو امپریالیسم و سرمایەداری حل می‌شد!

زمامداری این جریان را در ایران، اصلاحات در دست گرفت. این موج بە حدی رسید کە در سال ٨٨‌ بیشتر زنان برای حمایت از شال سبزها بە پای صندوق‌های رای آمدن و برای شکست در انتخاباتشان کشتە و زخمی دادند. نبرد بین سرمایەداری های رقابتی با قربانی کردن مردم بی گناە.

در این میان زنان بە دو دستەی زنان فمینیست مذهبی اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم شدە بودند. کم کم با گذشت زمان شاخەی اصلاح طلـب با بحران جهانی لیبرالیسم، در ایران نیز بە بحران افتاد و از زهرا رهنوردهایی کە برای اصلاحات در حصر خانگی بودند، مسیح علی نژادها و شیرین عبادی‌ها و... بە وجود آمد کە همراە با بحران جهانی وضعیت سرمایەداری تنها خواستشان براندازی بود. مسیح علی نژادی کە در جمهوری اسلامی ایران خبرنگار پارلمانی بود حال صدای آمریکایی شدە بود، صدای امپریالیسم!

 امپریالیسم نهایت سواستفادەاش را از جنبش فمینیستی ایران از اصلاحات تا براندازی انجام داد. علی نژاد از طرف مایک پمپئو و امانوئل مکرون مورد تقدیر قرار گرفت و هر بار بە این موضوع بیان می شد کە «بسیاری از ایرانیان خواهان پایان جمهوری اسلامی هستند». اری شاید بسیاری از ایرانیان خواهان پایان جمهوری اسلامی بودند و هستند ولی عاقبت پایان این چنینی با دستان امپریالیسم چیزی جز انهدام اجتماعی نمی‌توانست باشد و در این بین تنها مردم بودند کە آسیب می‌دیدند. چهارشنبەهای سفیدی مسیح علی نژاد زیر چتر امپریالیسم طرفدارن طـبقە متوسطی خود را پیدا کرد. سال‌ها رسانەهای بورژوازی از چهارشنبەهای سفید حمایت کردند تا روز موعود فرا برسد و سوار بر اسب یکەتاز امپریالیسم، رو بە براندازی جنبش را بە پیش بتازانند. قتل حكومتی ژینا امینی بەخاطر حجاب اجباری همان چیزی بود کە آنان انتظارش را می کشیدند. این موج از چهارشنبەهای سفید و ورود بە استادیوم زنان و اصلاحات جزئی در جمهوری اسلامی بە سمت «ائتلاف همبستگی برای آزادی ایران» تغییر یافت. ائتلافی بە رهبری امپریالیسم و با حضور نوکرانش برای چرب کردن سبیل هایشان،  خون های ریختە و جان را، جوانان و زنان بی گناە و قشر فقیر جامعە دادە بودند و حال آنان ادعای سهم خواهی می‌کردند.

تاریخ تکوین و سیر تکاملی زنان از بعد از انقلاب ۵٧ راهی را پیش گرفت کە در میان بورژوازی مذهبی و امپریالیسم بە دنبال حل مسئلەی زنان بود. در حالی کە حل مسئلەی زنان تنها و تنها در گِرو نابودی سرمایەداری است و زنان آزاد و مستقل در دام بازی بورژوازی نمی‌افتند.

رهایی زنان همراە با آزادی طبقەکارگر وتمامی خلق‌ها از زیر یوغ سرمایەداری است.