نابرابری جنسیتی در ورزش و راهکارهایی برای رشد مخاطبان ورزش زنان
«من یوسین بولت یا مایکل فلپس بعدی نخواهم بود. من نخستین سیمون بایلز هستم»ـ سیمون بایلز
مترجم: آوا شاعری
ترویج برابری جنسیتی در ورزش یعنی ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و مردان. بنابر نقل قول فوق از سیمون بایلز، زنان نباید آینهی موفقیت ورزشکاران مرد شوند، بلکه باید اجازه داشته باشند در یک صحنه با آنها رقابت کنند.
به این ترتیب، اسطورههای ورزشی زندهای مانند سیمون بایلز میتوانند هویت خود را رشد داده و آفرینندهی داستان خود باشند.
در این مقاله نگاهی به چگونگی پیشروی زنان در مسیر رسیدن به برابری ورزشی انداخته و همچنین ۵ ایده برای کمک به «رشد تعداد مخاطبان ورزش زنان، با هدف کمک به کاهش نابرابری جنسیتی در پوشش رسانههای ورزشی» مطرح خواهیم کرد.
نابرابری جنسیتی در ورزش دبیرستانها
تعداد دخترانی که در دبیرستانها ورزش میکنند سال به سال بیشتر میشود. با این حال، هنوز تا ایجاد فرصتهای برابر برای ورزش دختران دبیرستانی راه زیادی پیشرو است.
فقدان فرصت به این معنی است که تعداد کمی از دختران قادر خواهند بود در دبیرستان ورزش را ادامه دهند و در نتیجه، فرصتهای حیاتی توسعهی شخصی حاصل از ورزش دوران نوجوانی را از دست خواهند داد.
تنها عامل آزار دختران کمبود فرصتهای ورزشی نیست. یکی از عوامل مهم، کمبود دلگرمی و انگیزه در فضای ورزش زنان است. تصور اینکه تنها مدت کوتاهی قبل از «دبیرستانی شدن» وقت دارند که ورزش را ادامه دهند آنها را از شروع فعالیت ورزشی دلسرد میکند.
طبق مطالعهی Gatorade’s Girls In Sport، دختران تا سن ١۴ سالگی، ١.۵ برابر پسران فضای ورزش را ترک کرده و بیش از نیمی از دختران دبیرستانی تا سن ١٧ سالگی، ورزش کردن را به کلی متوقف میکنند.
از بزرگترین دلایل ترک ورزش، این است که دختران حس میکنند در این فضا آیندهای نخواهند داشت. چگونه میتوانیم در کنار هم در راستای غلبه بر نابرابری جنسیتی و خلق آیندهی ورزشی درخشان برای دختران حرکت کنیم؟
ارزش ورزش زنان
ورزش میتواند چارچوبی فوقالعاده برای رشد جوانان بسازد. کودکان و نوجوانانی که ورزش میکنند سرشار از تجربههای عملی برای تعیین اهدافشان و دستیابی به آنها هستند.
جوانانی که ورزش میکنند اغلب یاد گرفتهاند باید در جهت بهبود تواناییهایشان تلاش سخت و مداوم داشته باشند. این جوانان با کار زیاد به توانایی بالایی برای تمرکز و توسعهی اهدافشان در محیط آموزشی و محل کار میرسند.
بنابراین تعجبآور نیست یکی از مطالعات ارنست و یانگ نشان داده است ٩۴٪ زنان در پستهای رهبری "C-Suite" ورزشکار بودهاند.
بت بروک-مارسینیاک، بنیانگذار شبکهی تجاری ورزشکاران EY زنان، میگوید: «به عنوان یک زن، ورزش شما را با بالاترین سطح توانایی کسب و کار و رهبری مجهز میکند.»
همچنین موسسهی اقتصاد بینالملل پترسون دریافته دخترانی که در مدرسه ورزش میکنند به عملکرد بهتری در فعالیتهایشان رسیده، کمتر به سوی مواد مخدر کشیده میشوند و از سلامتی بیشتری برخوردارند.
بنابر PIIE ، پیشرفت این زنان جوان در حرفهشان موجب میشود درآمد آنها به طور متوسط ٧ درصد بیشتر از همتایان غیرورزشیشان باشد.
بنابراین واضح است ارزش ورزش زنان حتی تا اتاق هیئت مدیرهی شرکتها گسترش مییابد. این زنان با ورزش کردن مهارتهای نرمی را در خود پرورش میدهند که تا آخر عمر از آن بهرهمند خواهند بود.
پس ما به عنوان یک جامعه میتوانیم رشد مشارکت زنان در ورزش را بهعنوان استراتژی مفیدی برای تنوع بخشیدن به رهبری در محیط کار ببینیم.
دختران جوان نباید ورزش را بنبستی در مسیر کارشان ببینند. در عوض، باید یاد بگیرند ورزش سکوی پرشی برای پیشرفت شخصی آنهاست و همانطور که دیدیم، میتواند به رشد شغلی و ایجاد پتانسیل دستمزد بالاتر تبدیل شود.
اما در رابطه با دستمزد باید اشاره کرد که متأسفانه برابری دستمزد در ورزش، هنوز از سایر صنایع عقب است.
نابرابری جنسیتی دستمزد در ورزش
تقریباً هیچیک از ورزشهای اصلی دستمزد برابری به ورزشکاران زن ارائه نمیدهند و این بدان معناست که به طور متوسط، زنان ورزشکار کمتر از همتایان مرد خود درآمد دارند.
شکاف نابرابری جنسیتی دستمزد در ورزش، در جام جهانی فوتبال واضحتر از همه جاست. بزرگترین رویداد فوتبال (و مسلماً بزرگترین رویداد ورزشی) در جهان چندین سال است که حقوق بسیار کمتری به زنان ارائه میدهد.
به عنوان مثال، در سال ٢٠١۴، تیم ملی مردان ایالات متحده برای کسب رتبهی یازدهم جام جهانی، ٩ میلیون دلار به دست آورد. در حالی که تیم ملی زنان ایالات متحده برای قهرمانی در جام جهانی زنان ٢٠١۵ تنها ٢ میلیون دلار به خانه برد.
درست متوجه شدید! تیم مردان برای دستیابی به نتیجهای با رضایتبخشی پایینتر، چهار و نیم برابر بیشتر دستمزد گرفت. در همان جام جهانی ٢٠١۴، مردان تیم آلمان برای قهرمانی ٣۵ میلیون دلار بردند که هفده و نیم برابر بیشتر از مبلغی است که قهرمانان مسابقات زنان دریافت کردند. از این دست مثالها میتوان حدس زد نابرابری جنسیتی در ورزش با مسائل مالی پیوند واضحی دارد.
اگر فرصتهای ورزشی برای زنان اینگونه به طرز قابل توجهی کمتر از مردان است، چگونه ممکن است زنان واقعاً در صحنهی برابر رقابت کنند؟
با اینکه شکاف دستمزد جام جهانی زنان ناامیدکننده است اما در جاهای دیگر، پیشرفتهای محدودی حاصل شده است.
تلاش برای فراهم کردن دستمزد برابر برای زنان
در طول ١٢ سال گذشته دو رشته ورزشی در جهت ایجاد دستمزد برابر برای زنان ورزشکار اقداماتی انجام دادند. در سال ٢٠٠٧، مسابقات تنیس قهرمانی ویمبلدون اعلام کرد برای ورزشکاران مرد و زن جوایز مساوی در نظر گرفته است. این حرکت در تمامی مسابقات تنیس گرند اسلم به سرعت تکرار شد.
این نتیجه نشان میدهد به دست گرفتن رهبری دستمزدهای برابر توسط یک رویداد ورزشی تأثیرگذار، میتواند یک اثر دومینویی مثبت ایجاد کند.
به طور مشابه، در سال ٢٠١٢، لیگ جهانی موجسواری اعلام کرد سیاستی مبنی بر «جوایز مساوی برای زنان و مردان در مسابقات تور قهرمانی» در نظر دارد.
برقراری سیاست دستمزد برابر در ورزشهای حرفهای از این دست، نه تنها به نفع ورزشکاران حرفهای مشغول به کار است، بلکه الهامبخش ورزشکاران جوان نیز خواهد بود و به آنها ثابت میکند اگرچه ورزش حرفهای دشوار است، اما میتواند هم برای زنان و هم مردان گزینهی شغلی مناسبی باشد.
برابری توانایی ورزشی زنان
دستیابی به دستمزد برابر در ورزش حرفهای، گامی اساسی در برقراری برابری است اما تنها حوزهای نیست که مورد هدف ورزشکاران زن و حامیان آنها قرار گرفته است.
در المپیک ٢٠١٨، ورزشکاران مرد و زن مسابقات اسکی و اسنوبورد برای بیگایر و نیمه پایپ در دورههای آموزشی یکسانی شرکت کردند. کار طاقتفرسا و لابیگری بسیاری لازم بود، اما زنان نشان دادند میتوانند درست به اندازهی مردان در رقابتهای «بزرگ و جدی» شرکت کنند.
چنین اقدامی برای آن دسته از زنان جوانی که میخواهند روزی در بازیهای المپیک زمستانی ورزشهای آکروباتیک بلند پروازانه انجام دهند، معنای بسیاری دارد و نه تنها ورزشکاران زن سختکوش امروزی، بلکه نسلهای آینده را نیز تشویق میکند.
نابرابری جنسیتی در رسانههای ورزشی
بازیهای المپیک معدود زمانی از سال است که یک ورزشکار زن جوان میتواند مقابل تلوزیون نشسته و شاهد پخش مسابقات دو و میدانی زنان با وزنی برابر با دو و میدانی مردان باشد. این اتفاق، فرصت فوقالعادهای برای دختران و پسران جوان فراهم میکند تا بدون در نظر گرفتن جنسیت، بهترینهای جهان را ببینند.
با این حال، نمیتوان در سطح NCAA همین را گفت. امروزه ٣.١ میلیون دختر دبیرستانی ورزش میکنند که در مقایسه با ۴.۴ میلیون پسر، آمار پایینی است. این بدان معناست که دختران دبیرستانی تقریباً ۴١ درصد از کل ورزشکاران دبیرستانی را تشکیل میدهند. بنابر گزارشهای بنیاد ورزش زنان تا مارس ٢٠٠٩، شرکتهای وابسته به شبکهی بسکتبال NCAA ، ۶٠ گزارش در مورد مردان منتشر کرده و مطلقا هیچ گزارشی در مورد زنان منتشر نکردند.
علاوه بر این، یونسکو گزارش داده است که اگرچه زنان تقریباً ۴٠٪ از کل ورزشکاران را تشکیل میدهند، اما فقط ۴٪ از پوشش خبری ورزشی به آنها اختصاص داده میشود. میتوان به وضوح دریافت راه درازی برای اصلاح نابرابری جنسیتی در پوشش رسانههای ورزشی پیش روست.
شرایط چگونه بهبود خواهد یافت؟
گسترش پوشش رسانهای ورزش زنان
میتوان استدلال کرد برای بهبود نابرابری جنسیتی در پوشش رسانههای ورزشی، ابتدا آمار مخاطبان ورزش زنان باید رشد کند. این استدلال مبتنی بر این واقعیت است که پوشش ورزشی در واقع در درجهی اول وسیلهای برای تبلیغات است. این شبکهها برای کسب درآمد، باید دسترسیهای تبلیغاتی را به تبلیغاتی با بیشترین تعداد مخاطب ممکن بفروشند.
با پیروی از این منطق، لیگها و رویدادهای ورزشی زنان باید مخاطبان بیشتری را برای شبکهها جذب کنند. خبر خوب برای لیگهای ورزشی زنان این است که طبق یک مطالعهی جدید در سال ٢٠٢١، علاقهمندان ورزش زنان ٢۵ درصد بیشتر از مردان به خرید محصولات اسپانسرها تمایل نشان دادهاند. این بدان معناست که یک طرفدار ورزش زنان در واقع ممکن است در کل از هر بینندهی ورزش مردان ارزشمندتر باشند و در نتیجه، لازم نیست مخاطبان واقعاً به اندازهی مخاطبان ورزشی مردانه زیاد باشند تا نتایج مشابهی برای تبلیغکنندگان به همراه داشته باشند.
صرف نظر از ارزش هر بیننده، چگونه میتوان بینندگان ورزش زنان را بدون پوشش شبکههای فعال افزایش داد؟
بدیهی است که هیچ راهحل سادهای برای این کار وجود ندارد. اما در Uplifter ما پنج ایده را بر اساس مثالهای واقعی شناسایی کردهایم که نشاندهندهی یک رویکرد چند جانبه برای کمک به رشد مخاطبان ورزش زنان و بهبود نابرابری جنسیتی در پوشش رسانههای ورزشی است.
این پنج راه حل به اختصار شامل موارد زیر هستند:
١)فرصتهای تبلیغاتی متقاطع با ورزش مردان
٢)مداخلهی ستارههای ورزشی
٣)درخواست کمک مالی
۴) درگیر کردن کودکان با ورزش زنان
۵)جستجو و دستیابی به طرفداران واقعی
آیندهی ورزش زنان روشن است
برابری زنان در فضای ورزش در حال رشد است، زیرا آنها هر روز به طی کردن مسیرهای پرخطر و رفع موانع ادامه میدهند. هرچند هنوز کار زیادی برای رسیدن به هدف لازم است. هر چه بیشتر برای برجستهکردن ارزش زنان در ورزش گرد هم بیاییم، احتمال بیشتری وجود دارد دختران جوان به آیندهی درخشانی که میتوانند بسازند پی ببرند.
اشتراکگذاری اخبار محلی ورزش زنان و حمایت از ورزشکاران زن میتواند تاثیر قابلتوجهی داشته باشد و اثر موجی موثری ایجاد کند. با بردن دخترانمان به تماشای ورزش زنان، میتوانیم آنها را در معرض الگوهایی قرار دهیم که شور و عشقی مادام العمر به پیشرفت شخصی، هم به عنوان یک ورزشکار و هم به عنوان طرفدار ورزش زنان را در آنها به وجود آورد.
منبع: Uplifter Inc