ورزش زنانه و مردانه ندارد
ورزش یکی از معمولیترین فعالیتهای روزانهست که هر فردی میتواند آن را به شیوهای آزادانه انجام داده و در زمینههای مختلف ورزشی شرکت داشته باشد. اما در ایران ورزش برای زنان موضوع دیگریست، شکاف جنسیتی و جنسیتی نمودن تمام عرصههای زندگی، بر این عرصه یعنی عرصهی ورزش بخصوص برای زنان تاثیر بسزایی گذاشته است. در حالیکه ورزش فعالیتی جهت تندرستی هر انسانی لازم و باید وجود داشته باشد و زنانه و مردانه ندارد.
سمیرا صلواتی
وضعیت ورزش زنان در ایران با فراز و نشیبهای زیادی روبروست. زنان ایرانی برای اینکه بتوانند در هر کدام از رشتههای ورزشی کسب موفقیت کنند، بایستی هفتخوان رستم را پشت سر گذاشته و دست آخر اگر موفق شده باشند رضایت حکومت اسلامی ایران را جلب کنند، میتوانند در مراحل بعدی گام بگذارند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، زنان قشری بودند که بیشتر از هر قشر دیگری در ایران تحت تاثیر قرار گرفتند. اسلامی بودن این انقلاب بیشتر از هر کسی یقهی زنان را گرفت و این مورد در زمینهی ورزش همچون دیگر عرصهها موانع و دشواریهای خاص خود را بهمراه داشته است.
شکاف جنسیتی چنان چه در تمام زمینههای اجتماعی مشخص و آشکار است، این ذهنیت بر ورزش نیز تاثیر گذاشته و ورزشی زنانه و مردانه پیشرفت دادهاند. کدام ورزش زنانه بوده و یا لازم نیست زیاد بیحجاب باشند، و کدام مردانه بوده (البته برای مردان این تبعیض وجود ندارد، چون در تمام رشتهها میتوانند فعالیت داشته باشند). ورزش با حجاب برای زنان خود مسئلهایی خاص بوده، که دامنگیر زنان شده است. اگر بخواهند به حجاب اعتراض کنند که نمیتوانند در سطح ملی و جهانی شرکت کنند، اگر اعتراض نکنند مجبورند بیشتر تلاش داشته باشند تا به موفقیت برسند. هستند خیلی از زنان که هنگام بازی بدلیل اینکه هر بار مجبور بوده حجابش را درست کند، بازی را باخته است. در اینجا لازم به ذکر است که حسن روحانی مسئلهی حجاب زنان ورزشکار را اولویت حضور زنان در سطح خارجی میداند و میگوید: "وقتی میبینیم که یک بانوی با عظمت ایرانی که آشنا به تکنیکهای ورزشی است، تلاش و زحمات خود را به منصهی ظهور میرساند و همراه با آن عفاف و حجاب و فرهنگ ایرانی و اسلامی را به دید جهانیان میرساند، این افتخار بزرگی برای ماست."
آنچه که در اینجا مشخص است، نه موفقیت زنان، بلکه نمایش گذاشتن حجاب زنان ایرانی در سطح جهان میباشد و جای بسی تاسف است!
موضوع دیگر در ورزش زنان زیاد اهمیت ندادن به این حرفه از طرف سازمانهای ورزشی و وزیران ورزش در دولت میباشد. البته چون با ذهنیت جنسیتگرا به این مسئله نیز نگریسته، به ورزش زنان نیز از همین دید و حقیرانه بدان مینگرند. با اعمال ذهنیت "زن است دیگر، ضعیفهست، لازم نیست زیاد مصرف برای زنان داشته باشیم" و با بهانههای مختلف بیتفاوتیهای خود را بروز میدهند. موفقیت و قهرمانیهای مردان آنچنان که در سطح جهان انعکاس مییابد و موضوع بحث رسانههای جهانی میشود، ورزش زنان در حین موفقیت نیز هیچ اهمیتی در سطح جهانیشدن آنچنانی که لازم است، بدان داده نمیشود.
بودجهایی که برای ورزش زنان اختصاص داده میشود، شاید قابل بحث نباشد، حتی تا آنجا که نمیتوانند مربی ویژه برای تمرین و آموزشهای تخصصیتر در خارج از ایران اعزام کنند. سیده فاطمه ذولقدر، نمایندهی مجلس، اخیرا با اشاره به تصویب مادهی ۱۰۹ در لایحهی برنامهی ششم توسعهی مبنی بر اختصاص درصدی از مالیات بر ارزش افزوده به ورزش بانوان گفته است که کمیتهی "زن، خانواده، تربیت بدنی و جوانان" کمیسیون فرهنگی مجلس، به کمیسیون تلفیق پیشنهاد داد تا درصدی از مالیات بر ارزش افزوده به بانوان اختصاص یابد که این پیشنهاد در تلفیق رای آورد و خوشبختانه نمایندگان در صحن علنی مجلس نیز با آن موافقت کردند.
این نمایندهی مجلس شورای اسلامی با اشاره به ضرورت ورزش علیالخصوص ورزش بانوان تصریح کرد: "بانوان کمیسیون فرهنگی مجلس بر این پیشنهاد در کمیسیون تلفیق پافشاری کرده و با همکاری فراکسیون ورزش توانستیم مادهی مذکور را به تصویب برسانیم."
او گفت که تصویب مادهی ۱۰۹ باعث میشود بودجهی خوبی به امر ورزش اختصاص یابد؛ همینطور باعث میشود بسیاری از پروژههای نیمه تمامی که در استانها هستند و به دلیل نبود بودجه هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند و تاکنون پیشرفت ۳۰، ۴۰ درصدی و متوسط داشتند، به سامان برسند.
اما در عمل بسیاری از زنان ورزشکار از کمبود امکانات و بودجه برخوردارند. حتی بعلت این کمبود توانایی حضور در مسابقات خارج از کشور را ندارند.
موضوع روزنامههای ورزشی نیز از جمله دیگر مواردیست که به ورزش زنان اهمیت نمیدهند. هر صبح وقتی به سر تیتر روزنامهها نگاهی بیندازیم، ورزش مردان در تمام تیترها دیده میشود و حتی روزنامههای ورزشی نیز شاید ۹۹ درصد ورزش مردان را پوشش دادهاند، اما ورزش زنان همچنان در حاشیه قرار میگیرد.
عیب و شرم بودن برخی از رشتههای ورزشی برای زنان همچون زورخانه، البته که جای بحث دارد. گفتن" زورخانه مکان مقدسی است و جای زنان نیست" از سوی طلاب، این ورزش را برای زنان منع کردهاند. همچنین گفته میشود که "از آنجایی که این رشته همیشه در تاریخ برای آقایان بوده، آن را مناسب زنان نمیدانند و اعتقاد دارند این ورزش باید مردانه بماند."
وجود چنین ذهنیتهایی بدون شک همیشه بر ورزش زنان سایه انداخته و در رشتههای مختلف ورزش مانع از پیشرفت زنان میشود. البته شاید امروزه تا حدی زنان توانستهاند در سطح جهانی اسمی از ورزش زنان به جا بگذارند، اما هنوز هم محدودیتهایی که هم از طرف سیستم و هم خانوادهها برای زنان وجود دارد و بعضی مواقع مشکلات دست و پاگیری که در اوج توانایی و موفقیت، زنان ورزشکار با شکست و پسرفت روبرو میسازد و این مورد باعث ناامیدی زنان در زمینهی ورزش میگردد. سفر کردن به خارج از کشور برای زنان ورزشکار نیز مسئلهایی مشکلساز بوده که خیلی مواقع پدر و یا همسر اگر اجازه ندهند، اجازهی خروج ندارند. یعنی بعد از عمری تلاش و زحمت به یکباره با تلی از مشکلات و موانعی که بر سر راهش قرار گرفتهاند، روبرو میشود. یا اینکه بعضی مواقع بدلیل اینکه چند تار موی آنها بیرون بوده، اجازهی شرکت در مسابقات ملی و فراملی را به آنها ندادهاند و هستند که حتی از تیم اخراج شدهاند.
علیرغم تمام این موارد و موانع زنان ورزشکار در ایران با پشتکار و همت خویش سعی دارند که به اوج موفقیت راه یابند و هم با ورزش و هم با مبارزات خویش در برابر ذهنیت ضدزن که تمام زمینههای زندگی را به روی زنان بستهاند، سعی دارند که آینده را از آن خویش سازند. بدون شک در این میان هم هستند و بودهاند زنان قهرمانی که با تلاش و ارادهایی استوار توانستهاند هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی در مقامهای مختلف کسب موفقیت نمایند. اگر چه هنوز هم ذهنیت جنسیتگرای جمهوری اسلامی ایران هر روز با بهانههای مختلف و مردانه و زنانه کردن ورزش سعی دارد تا بیشتر زنان را در خانه نگه دارد. متاسفانه هنوز هم مشخص بودن یک تار موی برای نظام جمهوری اسلامی مبدل به مشکلی اساسی و مهمتر از ادارهی امور کشور شده است. اما زنان ایرانی چون از تاریخ دیرینهی مبارزاتی برخوردارند، هیچ گاه این موانع و سیاستهای تبعیضآمیز نتوانسته آنها را از پیشرفت و اهدافشان دور سازد و در زمینههای ورزشی نیز مستمر در جهت پیشرفت بوده، اگر چه نظام مردسالار جمهوری اسلامی نمیخواهد به این پیشرفتها اعترافی داشته باشد.