ورزش زنان ایرانی و مشکلات پیش رویشان

بدون در نظر گرفتن سختی کار برای ورزشکار زنی که قصد فعالیت در عرصه‌های بین‌المللی را دارند، این چالش‌ها‌ وارد ورزش همگانی شده و حالا درگیر باید و نباید‌های گسترده و تا حدودی سلیقه‌ای است.

 

سروشا آمین

 

مرکز خبر- همچنان که همیشه دیدەایم زنان ایرانی با وجود مشکلات و محدودیت‌ها در تمام عرصه‌ها چه در خانواده و چه در جامعه خوش درخشیدند و در ناملایمات دنیا مانند نیلوفر مرداب دوام آوردند و دنیا را زیباتر کردند. اکنون هم در عرصه ورزش توانایی‌های خود را اثبات کرده و مدال‌های با ارزشی کسب کرده‌اند. اما باز هم مشکلات فراوانی سد راهشان است که از سرعتشان برای رسیدن به هدفشان می‌کاهد.

ورود زنان به عرصه ورزش در ایران به دوران پهلوی باز می‌گردد و با تلاش‌های بسیاری که در این زمینه صورت گرفته تا به امروز توانستند همچنان به فعالیت‌های خود در رشته‌های فراوانی مانند اتومبیل رانی (مشترک با مردان)، بسکتبال، موتور سواری، اسکی، کوهنوردی، چوگان، تنیس، قایق رانی، تیروکمان، شمشیربازی، انواع رشته‌های رزمی، سنگ نوردی، ژیمناستیک دوومیدانی و بسیاری دیگر ادامه دهند.

اگر به تصاویر قدیمی اخبار صدا و سیما دسترسی داشته باشیم، می‌بینیم که اسم ورزشکاران زن اصلا خوانده نمی‌شده. در نیمەی اول دهەی ۶۰ اصلا اخبار ورزشی زنان وجود نداشته، از سال‌های پایانی این دهه نیز فقط از آنان با عنوان تیم نام برده می‌شد مثلا تیم دو و میدانی زنان یا تیم کاراته فلان شهر به قهرمانی رسید.

در دهەی ۷۰ و با رونق گرفتن تدریجی ورزش زنان نیز همین رویه تداوم یافت. ورزش زن، هویت فردی نداشت و موجودیت او صرفا تحت عنوان کلی قرار می گرفت.

از سال های میانی این دهه با پرچمداری (لیلا فریمان) در المپیک آتلانتا، موفقیت (زهرا محروقی) در تیر اندازی، درخشش دختر خردسالی به نام (آتوسا پورکاشیان) در شطرنج و (پدیده بلوری زاده) در دوو میدانی ، تابوی اسم زن شکست.

در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران، مهوش شفاعی، گیتی محبان ، ژیلا الماسی، مریم شریعت‌زاده و مریم اچاک تیم شمشیر بازی زنان ایران را تشکیل می‌دادند. این تیم توانست اولین طلای ورزش زنان در مسابقه‌ای معتبر کسب کنند. مهوش شفاعی در این مسابقات توانست افتخار کسب اولین مدال انفرادی ورزش زنان ایران را به خود اختصاص دهد.  

 

کوهنوردی زنان ایران

اولین صعود زنان در سال ۱۳۱۵ به همت ملوک تیموری به قصد قله توچال با ارتفاع ۳۹۳۳ متر انجام گرفت. در سال ۱۳۲۵ نخستین تشکیلات کوهنوردی زنان در باشگاه ورزشی دبیرستان دخترانه نوربخش تشکیل شد. در سال ۱۳۲۶ اولین صعود زنان به قلەی دماوند به ارتفاع ۵۶۷۱ متر توسط فروغ ارشدی، بدری تاجبخش، فرخ کوهکن، عصمت قاضی و سوزان شریکر با موفقیت انجام گرفت. همچنین از کوهنوردان زن ایرانی می‌توان لیلا اسفندیاری کجوری راد هیمالیانورد و عضو باشگاه کوهنوردی و اسکی را نام برد وی در ۳۱ تیر ۱۳۹۰گاشربروم را فتح کرد و در کوه گاشربروم ۲ سقوط کرد و جان خود را از دست داد. افسانه حسامی فرد که اولین زن ایرانی فاتح قله کی۲ است، چهارمین زن کوهنورد ایرانی که در سال ۱۴۰۱قله ۸۸۴۸ متری اورست را فتح نمود. الهام رمضانی دومین زن صعود کننده به قله اورست است. و چندین زن قهرمان دیگر که در این رشته بسیاری از آنان جان خود را از دست دادند و جاودانه شدند.

 

ورزش معلولین

در حال حاضر ورزش معلولین در ایران برای مردان ۱۹ رشته ورزشی دارد، که از این میان، زنان به دلیل مشکلات متعدد تنها در چند رشته مانند تیر اندازی و والیبال نشسته و تنیس روی میز امکان شرکت کردن دارند. در المپیک بارسلونا ۱۹۹۲ سه زن ایرانی برای اولین بار در تاریخ پارالمپیک راهی این بازی‌ها شدند. مهناز کاظمی، منصوره اسوادی و سارا عزیزی زنانی بودند که در تنیس روی میز المپیکی شدند.

 

عناوین ورزشکاران زن ایران در دوره‌های مختلف المپیک

المپیک ۱۹۶۴ توکیو اولین المپیکی بود که زنان ایرانی در آن حاضر بودند. در این رقابت‌ها رشته دو و میدانی نازلی بیات ماکو در پرش ارتفاع، ژولیت گفرکف در پرتاب دیسک و سیمین صفا مهر در دو ۱۰۰ متر و پرش طول نماینده داشت و در رشته ژیمناستیک هم جمیله سروری حضور داشت.

المپیک ۱۹۷۶ مونترال ژیلا الماسی، گیتی محبان و مهوش صفایی شمشیر بازان راه یافته به این رقابت ها بودند. این در حالی است که در بخش تیمی شمشیر بازی هم گیتی محبان، ژیلا الماسی، مهوش صفایی و مریم آچاک با حریفان خود مبارزه کردند.

المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا لیلا فریمان اولین تیر انداز المپیکی ایران بود که در رشته تفنگ ۱۰ متر بادی حضور داشت و توانست رنکینگ ۴۷ را به دست بیاورد. المپیک۲۰۰۰ سیدنی هم منیژه کاظمی در رشته تپانچه ۱۰ متر بادی تیر حضور داشت. المپیک ۲۰۰۴ آتن نسیم حسن پور در ۱۰ متر تپانچه بادی نماینده ایران بود.

سال ۲۰۰۸ المپیک پکن نجمه آبتین در تیر و کمان، هما حسینی در قایقرانی که پرچم دار کاروان ایران در این رقابت ها هم بود و سارا خوش جمال فکری دروزن منفی ۴۹ تکواندو نماینده ورزش زنان ایران بودند.

در المپیک ۲۰۱۲ زنان ورزشکار ایران بدون وایلر کارت و با کسب سهمیه مستقیم به المپیک لندن رسیدند که زهرا دهقان در تیر و کمان، لیلا رجبی در دوو میدانی، آرزو حکیمی و سولماز عباسی در قایقرانی، مەلقا جام بزرگ و الهه احمدی در تیر اندازی، ندا شهسواری در پینگ پنگ و سوسن حاجی پور در تکواندو نمایندەی زنان ایران در این مسابقات بودند.

در المپیک۲۰۲۰ نجمه خدمتی، آرمینا صادقیان، فاطمه کرم زاده، هانیه رستمیان در تیر اندازی. حمیده عباسی و سارا بهمنیار در کاراته، نازنین ملایی در قایقرانی، ناهید کیانی در تکواندو، فرزانه فصیحی در دوومیدانی، ثریا آقایی در بدمینتون نماینده زنان ورزشکار ایرانی در توکیو بودند.

 

ممنوعیت های پیش روی زنان ورزشکار و مشکلاتشان

ورزش برای زنان ایرانی در سال‌ها و ماه‌های اخیر با چالش‌های پیچیده‌ای همراه شده است. بدون در نظر گرفتن سختی کار برای ورزشکار زنی که قصد فعالیت در عرصه‌های بین‌المللی را دارند، این چالش وارد ورزش همگانی شده و حالا درگیر باید و نباید‌های گسترده و تا حدودی سلیقه‌ای است.

پس از اعمال نظرسنجی در تعدادی از استان های خاص مبنی بر ممنوعیت فعالیت دوچرخه سواری و صخره نوردی برای زنان، حالا به نظر می‌رسد این موضوع رفته رفته تبدیل به دستور العمل شده و فهرست ورزش‌هایی که ممنوع است و دولت مجوزی برای آنان صادر نمی‌کند رو به افزایش است. بیشترین سر و صدا در این زمینه مرتبط با زمستان ۱۴۰۰ است که به طور رسمی بدن سازی برای زنان ایرانی ممنوع اعلام شد. البته از قبل زیر شاخه‌های این رشته از جمله بادی بیلدینگ از طرف مسئولان ممنوع اعلام شده بود، ولی رشته‌هایی همچون پاورلیفتینگ، مچ اندازی و فیتنس چلنج ، که پیش از این مجوز لازم را از وزارت ورزش وقت گرفته بود هم توسط وزارت ورزش کنونی ممنوع اعلام شد. دلیل آن را هم استفاده از مواد نیرو زا و انرژی‌زا اعلام کردند که تهدیدی بزرگ برای جامعه زنان است و با همین توجیه زنان را از فعالیت در رشته بدن‌سازی منع کردند. از معروف‌ترین بدن سازان زن ایرانی می‌توان: شیرین نو بهاری، شیوا فلاخ، بیتا احمدی نیلوفر نیکپور،ژیلا عیسایی، نغمه ببری، سارا مصطفی نژاد را نام برد.

به غیر از بدنسازی و زیر شاخه‌های گسترده آن، حالا مشخص شده که مسئولان ورزش کنونی فهرست ممنوعه بیشتری برای زنان ورزشکار دارند. در این زمینه می‌توان به بوکس و ورزش زورخانه‌ای اشاره کرد که مجوزی برای آنان صادر نمی‌شود. احتمالا مردانه بودن این دو رشته به زعم مسئولان کنونی دلیل اصلی ممنوعیت برای زنان ایرانی است ولی وزارت ورزش توجیه دیگری نیز برای این ممنوعیت پیدا کرد و آن اینکه (فعالیت زنان در رشته‌هایی که رنک بین‌المللی ندارند عملا استعداد سوزی به حساب می‌آید). این دیدگاه اما جای نقد بسیار دارد چون فارغ از اینکه علاقه مخاطب را زیر سوال می‌برد، در آینده می‌تواند توجیه کننده ممنوعیت‌های بیشتری به بهانەی استعداد سوزی و نداشتن رنک بین‌المللی شود. از معروف‌ترین زنان بوکسور ایرانی می‌توان تینا آخوند تبار و صدف خادم را نام برد.

فهرست ورزش‌هایی که از دیدگاه مسئولان کنونی برای زنان ممنوعیت دارد به دو مورد قبل خلاصه نمی‌شود چون دو رشته دیگر هم (شنا و ژیمناستیک) وجود دارد که در عین داشتن مجوز، چندان با بی مجوز بودن فرقی ندارند. ژیمناستیک را بیشتر برای نوجوانان توصیه می‌کنند و شنا نیز با توجه به مقوله پوشش از نظر مسئولان بیشتر جنبه سرگرمی دارد تا یک ورزش حرفه‌ای.

 

حجاب محدودیتی غیر قابل انکار برای زنان ورزشکار

حجاب یکی از مهمترین عواملی بود که برای حدود یک دهه پس از انقلاب باعث حذف ورزشکاران زن در ایران شد. اولین جرقەی حضور ورزشکارران زن پس از انقلاب در میدان‌های بین‌المللی با انتصاب (فائزه هاشمی) به عنوان رییس فدراسیون اسلامی ورزش زنان زده شد. او در سال ۱۳۷۲ موفق شد تا اولین دورەی بازی‌های زنان کشورهای اسلامی را در تهران برگزار کند و پس از آن بود که حکومت با حضور زنان ورزشکار در میدان‌های بین‌المللی با حجاب تایید شده موافقت کرد. پس از آن ورزشکاران زن مجبور بودند طبق مقررات داخلی در مسابقات حضور پیدا کنند. این در حالی بود که در بسیاری از رشته‌های ورزشی، فدراسیون‌های جهانی حجاب زنان ورزشکار را به عنوان مانع برای فعالیت ورزشی تلقی کرده و آن را مورد تایید قرار نمی‌دادند.

در این میان بسیاری از رشته‌های آبی هنوز برای زنان، تنها ورزش‌های داخلی هستند و ورزشکاران زن در این رشته‌ها، امکان حضور در مسابقات خارج از کشور را ندارند. هرچند مایوی اسلامی نیز از سوی برخی شرکت ها وارد بازار شده است، اما هنوز مجوز استفاده از آن برای شرکت در مسابقات بین‌المللی از سوی فدراسیون‌های داخلی صادر نشده است.

اگر به این مسئله تاثیر داشتن حجاب در بازی ورزشکاران زن را نیز اضافه کنیم بیشتر متوجه می‌شویم که زنان ورزشکار در چه شرایط نابرابری وارد مسابقات می‌شوند.

بسیاری مواقع در هنگام مسابقات، ورزشکاران زن ایرانی با حریفان خارجی، دائما مراقبند تا کلاه ورزشی از سرشان جدا نشود و فقط به جای تمرکز بر روی مسابقه مجبورند مراقب حجابشان نیز باشند تا با محرومیت‌های بعدی مواجه نشوند.

 

نبود منابع مالی و عدم حمایت اسپانسرها

یکی از بزرگترین مشکلات ورزش زنان در سال‌های اخیر، عدم سرمایه گذاری اسپانسر‌ها در ورزش زنان و بودجەی اندک بخش زنان در فدراسیون‌هاست. این مسئله باعث شده است در موارد متعددی در میانه فصل ورزشی، بسیاری از تیم‌ها به دلیل نداشتن بودجەی کافی منحل شوند، برخی از باشگاەها نیز به محض برخورد با مشکلات مالی در اولین حرکت، اقدام به انحلال تیم‌های زنان می‌کنند.

در ایران فدراسیون‌های ورزشی بودجه خود را از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دریافت می‌کنند و آن را بر حسب محبوبیت و یا میزان مدال آوری میان فدراسیون‌های مختلف تقسیم می‌کنند، واضح است که در این میان کمترین میزان بودجه در هر فدراسیون به حوزەی زنان می‌رسد.

اگر این وضعیت را کنار شرایط ورزشکاران مرد مورد بررسی قرار دهیم اوج تبعیض و نابرابری در این حوزه بیشتر به چشم می‌آید. در حالی که متوسط قرارداد یک بازیکن نیمکت نشین در لیگ برتر ایران،۵۰۰ میلیون تومان است، هزینه کل تیم فوتبال در لیگ دسته اول زنان برای یک فصل، به همین میزان است. همچنین زنان ورزشکار که با قراردادهای بسیار کم در سطح اول ورزش ایران حضور دارند، در صورت کسب مقام نیز، سهمی از جوایز متعدد فدراسیون‌ها ندارند.

 

عدم پوشش‌دهی رسانه‌ها از ورزش زنان

از آنجایی که مسابقات زنان پخش تلویزیونی ندارد و همچنین رسانه‌ها نیز علاقەی کمتری به پیگیری و انتشار این حوضه دارند، هیچ توجیه اقتصادی برای حمایت مالی از ورزش زنان وجود نخواهد داشت. هرچند در سال‌های اخیر زنان ورزشکار با استفاده از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند با هواداران خودشان ارتباط مستقیم بگیرند و بتوانند همه روزه از تمریناتشان و مسابقاتشان تصاویر و ویدیو‌هایی منتشر کنند.

اگر این چند دقیقه ویدیو یا عکس موجود از ورزش زنان را حذف کنیم، عملا هیچ چیز دیگری از ورزش زنان در رسانه‌ها موجود نیست. ورزشکاران زن نه از طرف مردم مورد توجه قرار می‌گیرند تا کسب شهرت برایشان انگیزەای باشد برای تلاش بیشتر و کسب مدال‌های بهتر و نه از جانب مسئولان ورزش، توجهی به ‌اندازەی همتای مردشان دریافت می‌کنند.

چشم انداز آینده ورزش زنان ایران را به سختی می‌توان پیش بینی کرد. توسعه و ارتقای این عرصه، طبیعتا مانند موضوع کلان دیگری در گروی ارادەی سیاسی حاکمیت و تحولات اجتماعی است.

بهبود وضعیت فعلی ورزش زنان در ایران، مستلزم تحول در نگرش حاکمیت به ورزش زنان است. موضوعی که به گواه بسیاری از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش زنان، فعلا نزد وزارت ورزش هم در اولویت نیست.