یک گام تا سالگرد خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی»

تانیا.م می‌گوید: دستاوردها در طول زمان و قدم به قدم خود را نشان می‌دهند اما این خیزش انقلابی توانست تفکرات مردسالاری و مبارزات زنانه را در چهارچوب خانواده‌های بسیار بسته و مردسالار هم تغییر دهد و ما این تغییرات را مدیون زن، زندگی، آزادی هستیم.

یارا احمدی

مهاباد- شهریور ۱۴۰۱ فریادی که پیشتر از روژاوا و حماسه‌ آفرینی‌های مبارزان آن به روژهلات هم رسیده بود و یک صدا در خیابان‌های تمام ایران شعار "زن زندگی آزادی" طنین‌انداز خیزش انقلابی شد و به رمز انقلاب و حماسه آفرینی خلق‌ها تبدیل شد.

روسری‌هایی که از سر برداشته می‌شدند پرفورمنسی تاریخی را با چنین آوایی همسو ساخته و در راه آزادی گامی بزرگ با خون و جان، درتاریخ ایران برداشته شد. با نام "ژن ژیان ئازادی" تمام جهان شورش انقلابی ایران را شناخت  و به شناسنامه‌ی آن تبدیل شد.

روزی که زن در فکر حق‌طلبی و آزادیخواه یک رهبر همچون سرزمینی به اسارت رفته خود را نمایان کرد و الهه‌ی آزادی شد " ژن ژیان ئازادی" متولد گشت.

عبدالله اوجلان رهبر دربند راه رسیدن به آزادی را آزاد شدن "اولین ملت به اسارت رفته تاریخ" یعنی "زن" تعریف کرد و در کنار آن به تبعیض و ظلم‌هایی که از جانب دیکتاتوران تاریخ بر مردم روا داشته شده است اشاره کرد و چنین شد که در برگی از تاریخ تمام جهان " ایدئولوژی زن آزاد" پایه‌ی حکومت‌های ضد مردمی را به لرزه در آورد و هم اکنون نیز بسیاری از حکومت‌های جهان از بیم گسترش این تفکر به صورت آشکار و پنهان با طرفداران این عقیده دشمنی می‌کنند و سعی در سرکوب آن دارند ولی واقعیت امر این است که اگر چنین فکری گسترش نمی‌یافت حتی فمنیست و آزادی می‌توانست در راهی که در خدمت مردسالاری و سرمایه‌داری است،‌ همسو شود.

ژنئولوژی توانست تاریک‌ترین وحشت خاورمیانه و جهان را حتی از مرگ به دست زنان روژاوا بترساند و سایه‌های داعش ،که ابر قدرت‌های جهان در قلب اروپا و آمریکا حتی از مبارزه با آن درمانده بودند را، با نور آزادی زنانه نابود سازد.این تفکر از مردی به این جا رسید که حتی سلول انفرادی نتوانست او را متوقف کند و پایه‌های این تفکر آزادیخواهانه چنان با ذات آدمی پیوند دارد که هر روز آزادی‌خواهان را مجذوب خود می‌کند.

 

دستاوردهای خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در جامعه

در طول یک سال گذشته تغییرات زیادی در جامعه به وجود آمد عرف‌های زیادی در جامعه شکسته و آزادی عمل زنان در جامعه بیشتر شد.قبلا زنان در خانواده و جامعه بیشتر کنترل می‌شدند و محدود بودند با انقلابی که شکل گرفت در خیابان زنان زیادی پوشش انتخابی دارند و بیشتر با موهای باز به خیابان می‌آیند کە این یک نافرمانی مدنی علیه حکومت است ولی قبلا اگر زنی پوشش آزاد داشت از نظر جامعه یک هنجارشکن بود اما با انقلاب زن زندگی آزادی هنجارهای اجتماعی زیادی شکسته شدند، ولی هنوز مسئولان وابستە بە حکومت ساختمان‌های اداری را تخلیه نکرده‌اند. در کنار تغییراتی که روی داد فشار بر زنان همچنان زیاد بود زنان و مردان زیادی به صورت مشکوک در زندان و خیابان کشته شدند. افراد زیادی بازداشت و زخمی شدند ولی مردم به صورت خودجوش در کنار یکدیگر بودند و در مورد شرایط موجود اطلاع رسانی کردند.

شهروندان، فعالان حقوق بشری و روزنامه‌نگاران ناشناخته زیادی بودند که خبرها را برای افراد زیادی در سراسر جهان مخابره می‌کردند. افراد خارج از ایران با اطلاع رسانی و کمک به مردم هم نقش موثری داشتند گردهمای‌های آنها از برلین تا سوئد و از کوردستان تا آمریکا همه نقطه قوتی برای خلق‌های داخل ایران بودند. در کنار فشارهای اقتصادی و گرانی زیادی کە بر دوش مردم است و آنها را از نظر روانی تحت فشار قرار دادە است اما با دستان خالی و با جان و دل در راه انقلاب و در کنار یکدیگر هستند.

تانیا.م  دانش‌آموخته جامعه‌شناسی فعال زنان و ماندانا.م فعال زنان و ترک ساکن اورمیه و دانش‌آموخته علوم سیاسی  در زمینه‌ی  "ژن‌ ژیان ئازادی" و شورش انقلابی جاری، نظرات خود را با خبرگزاری ژنها بیان کردەاند.

 

«زن، زندگی، آزادی تنها یک شعار نیست بلکه بازتابی از تلاش برای آزادی تمام جامعه است»

تانیا.م در مورد شعار ژن ژیان ئازادی و تأثیر آن بر زنان می‌گوید: این شعار برای من و هم فکرانم تنها یک شعار نبود بلکه فریادی آزادیخواهانه بود که روز به روز گسترش یافت و ترقی کرد. من ۲۵ سال سن دارم و به یاد دارم که حتی در دوره‌ی نوجوانیم این شعار چگونه به من، زندگی و فعالیتم جهت داد. وقتی زنان مبارز روژاوا را دیدم و چنین تفکری را شناختم تمام کار، تحصیل و فعالیتم جهت‌دار شد و تنها چیزی که بر من تاثیر گذاشت شناخت این تفکر بود و وجودم را در ژن، ژیان، ئازادی یافتم. زن، زندگی، آزادی تنها یک شعار نیست بلکه بازتابی از تلاش برای آزادی تمام جامعه است و اگر برخی حتی قیام انقلابی ایران را به اعتراض به حجاب اجباری تقلیل می‌دادند این شعار، ریشه و فلسفه‌ی آن این تقلیل گرایی‌ها را خنثی می‌کرد.

وی با توجە بە نقش پررنگ زنان در خیزش انقلابی و چشم‌انداز آنها در آیندە گفت: زنی که تا دیروز مجبور به سازش بود و با کوچک‌ترین حرکت برای آزادی و استقلال خود از طرف خانواده، جامعه و حکومت سرکوب می‌شد ناگهان عمق فاجعه‌ای را که در حق او و هم نوعش رخ داده بود درک کرد. ژینا امینی در اوج سادگی و بی حاشیه بودن با ظاهری بسیار معمولی قربانی یکی از ظالم‌ترین تفکرات تاریخ شد. آن روزی که نام ژینا رمز شد و فریاد زن، زندگی، آزادی در سقز به گوش رسید و تمام ایران و جهان را فرا گرفت زنان ایران نقش خود را در این مبارزه درک کردند و چون این شعار با مبارزات زنان روژاوا گره خورده بود همانندسازی بین مبارزه شکل گرفت و این مبارزه به عنوان حق انسانی زن شروع شد و هنوز هم ادامه دارد و خواهد داشت.

این فعال در مورد چالش‌‌ها و دستاوردهای مبارزات قیام اظهار کرد: جنگیدن برای زن ماندنم و در عین زن ماندن مبارزه‌ای زنانه داشتن مرا با چالش‌های فراوان روبرو کرد. انتظارات و نگرانی‌های خانواده و دیدگاه کلی جامعه به یک زن مبارز گاهی واقعا مرا دردمند می‌کند. شما به عنوان یک زن مبارز در جامعه حتی باید زندگی شخصی خود را طوری پایه‌ریزی کنید که برای زنانی که شما را الگو قرار داده‌اند الهام‌بخش باشید و این یک مسئولیت است. در کنار آن دیدگاه‌ها و تابوهای سنتی در اوج مقاومت هم اگر همفکران خود را نداشته باشید می‌تواند آزارگر باشد ولی این مبارزه‌ی زنانه تکثیرپذیر است یعنی شما حتی اگر در یک مورد پیشقدم هم باشید رویتان را که برگردانید می‌بینید این شجاعت و تفکر و مقاومت در سایرین هم تکثیر شده است.اگر می‌گویند زن نماد زایندگی‌ست من تکثیر فکر و آزادی را هم به مادر بودن اضافه می‌کنم.

 

«مهم‌ترین دستاورد هیچ شمردن دیکتاتوری چون خامنه‌ای و جمهوری اسلامی بود»

وی ادامە داد: دستاوردها در طول زمان و قدم به قدم خود را نشان می‌دهند اما این خیزش انقلابی حتی توانست تفکرات مردسالاری و مبارزات زنانه را در چهارچوب خانواده‌های بسیار بسته و مردسالار هم تغییر دهد و به نظرم ما واقعا این تغییرات را مدیون زن، زندگی، آزادی هستیم. مهم‌ترین دستاور به نظر من هیچ شمردن دیکتاتوری چون خامنه‌ای و جمهوری اسلامی بود و به حدی رسید که مرگ بر خامنه‌ای وارد بازی کودکانه شد و این یعنی نسل بعد با شجاعت بیشتری به مبارزه می‌پردازد.ما یاد گرفتیم بایستیم و مبارزه کنیم و نترسیم.

همچنین برخی از تغییرات همان دستاوردهایی بوده است که از این قیام حاصل شد. مثل تکثیر مبارزه در زنان. حتی بحث حجاب اجباری که سالها بود کسانی برای آن‌ مبارزه می‌کردند در نتیجه‌ی این قیام به ثمر نشست و به یک چیزهمگانی تبدیل شد اما مردم را پس از این قیام آگاه‌تر و مطالبه‌گرتر می‌بینیم و این در تمام ابعاد جامعه خود را نشان داده است و شاید مهم‌ترین تغییر یادگیری و زنده شدن سبک مبارزه بود.

تانیا.م در مورد بازداشت زنان و ترس حکومت از فعالیت آنها می‌گوید: این که نظام مردسالاری زن را تبدیل به یک شیء کرده بود و اجازه نمی‌داد حتی درس بخواند، کار کند، فعالیتی داشته باشد به مرور با تلاش خود زن‌ها و میل به استقلال، این حالت کم رنگتر شد و اینک در جامعه زنانی را داریم که تبدیل به نماد شده‌اند و تعداد این زنان کم نیستند.خود حکومت حتی پیشتر سعی داشت زنان را به عنوان مبارز هم نادیده بگیرد و بگوید اگر زنی مبارزه هم کند چون زن است او را جدی نمی‌گیریم اما حالا ما زنانی همچون سپیده قلیان و زینب جلالیان داریم که پایه‌های یک نظام را به لرزه در می‌آورند.  امروز مبارزه‌ی زنانه شکل گرفته است و روز به روز حتی نافرمانی‌های مدنی را هم در برمی‌گیرد.شما زنانی را می‌بینید که برای حق اولیه و انسانی خود پیشگام هستند و براستی اینگونه است که آزادی مرد هم به آزادی زنان وابسته است، مثلا در قیام جاری برای زندانیان یا حتی مبارزان تجاوز را جدا از وحشی گری و جنایت نوعی بی آبرویی نشان می‌دادند به ویژه برای مردان، اما واقعا با دیدگاه آزادیخواهانه جنایت، جنایت است و آبرویی که حکومت جمهوری اسلامی تعریف کرده است فقط در بین پیروان خودش جایگاه دارد.ما بسیار دیدیم که زنان با پوشش اختیاری را با الفاظ رکیک تحقیر می‌کردند اما فلسفه‌ی ژنئولوژی چنان در جامعه‌ی امروز ایران رخنه کرده است که به کل دیدگاه اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

وی در مورد خواستەهای خود بە عنوان یک زن کورد بیان کرد: به عنوان زنی که در مرکز ایران زندگی نمی‌کنم قبول دارم که محدودیت‌ها و محرومیت‌ها برای ما بیشتر است و یکی از دلایل آن تجمع بیشترین امکانات و رفاه در مرکز است اما به عنوان یک زن کورد مشق مبارزه برای ما پیشینه‌ای طولانی دارد و  از مادران و مادربزرگانمان هم به ما رسیده است چون در تمام کوردستان شاهد جنگ و تبعیض بودیم و این تجربه‌ی‌ مبارزه برای مرکز بسیار تازه‌تر است تا یک زن کورد، چون چیزی که سال گذشتە در تهران تجربه شد برای مادر و مادربزرگ‌ من در دو دوره‌ی متفاوت وجود داشت.ما در شورش انقلابی ژینا زنان روژآوا را داشتیم تا از مقاومت و مبارزه‌ی آنها درس بگیریم و بریتان‌هایی را به عنوان الگوی خود قرار می‌دادیم که تا پای جان مبارزه می‌کردند و رسیدیم به داشتن زنانی که مبارزه را به نسل بعد از خود منتقل کردند و آنچه به وجود آمد برای مثال زنانی بودند که در یک زمان در خیابان‌ مهاباد هم مادر و پرستار و هم مبارز بودند و جنگیدند. متاسفانه فشار، دستگیری و زندان در روژهلات و تهران شبیه هم نبود و آنچه در کوردستان دیدیم چیزی به قصد نسل‌کشی بود و این تفاوت‌ها هنوز هم آشکارا دیده می‌شود.

 

«من به عنوان یک زن می‌خواهم آزاد باشم و برای حقوق سیاسی، اجتماعیم مبارزه کنم»

ماندانا.م نیز بە نوبەی خود گفت: تازه خیزش انقلابی شروع شده بود ومن در خیابان بودم و کوردهای اورمیه زن، زندگی،آزادی می‌گفتند بعد در رسانه‌ها می‌دیدم تمام ایران این شعار را فریاد می‌زنند و بعد در خیابان و در پلاکاردهایی که چاپ می‌کردیم زن، زندگی، آزادی به نقطه قوت انقلاب تبدیل شد.

وی ادامە می‌دهد: در حکومت ایران زنان همیشه نادیده گرفته شده‌اند و در حکومت و پست‌های کلیدی هیچ نقشی نداشتند ولی زنان کرسی‌های زیادی را در دانشگاه‌ها تصاحب کردند و روز به روز قوی شدند و مبارزه کردند. علیه حجاب اجباری، نداشتن حق و حقوق اولیه، رژیم فاسد و مردسالاری مبارزه کردند و کم کم دستاوردهای آنها در جامعه موثر شد و در صف اول مبارزات ایستادند و  در قیام‌ها نقش لیدر را ایفا کردند،  این حاکمیت را شوکه کرد چون از نظر حکومت، زنان فقط در خانه نقش دارند و نمی‌توانند در سیاست و مبارزات شرکت کنند ولی خوشبختانه در انقلاب پیش رو زنان در آن نقش اصلی را داشتند. قطعا چشم‌انداز زنان در آینده بسیار روشن است و گام‌های بزرگی برمی‌دارند و پایه‌های اصلی دیکتاتوری شکسته است و تا انقلاب نهایی راهی نمانده است.

این فعال زنان نیز با اشارە بە چالش‌هایی کە در طول قیام با آن مواجە بودند و همچنین دستاورهای آن اظهار کرد: در طول قیام هر روز به خیابان می‌رفتم و در آنجا شاهد وحشیگری حکومت بودم که با باتوم به جوانان حمله می‌کرد و  این خیلی دردناک بود، مشکلاتی که در طول قیام داشتیم، خانواده و گاهی نزدیکان از رفتن ما به خیابان ممانعت می‌کردند و نگران جان ما بودند ولی من سعی کردم سنت و مردسالاری جلوی مقاومت و مبارزەی من را نگیرد و هر روز به خیابان می‎‌رفتم و گاهی اوقات از شور و شوق جوانان انقلابی گریه‌ام می‌گرفت. برای ادامه قیام باید تشکل‌ها و فعالیت‌های مدنی و صنفی را هر روز قویتر کرد چون وقتی هر صنف اعتراض و مقاومت کند و علیه دیکتاتوری اعتراض کند زودتر زنجیرهای فساد و ظلم پاره می‌شوند.

وی در ادامە می‌گوید: حکومت بعد قیام زنان زیادی را بازداشت کرده است در گیلان زنان فعال را به صورت دسته‌جمعی بازداشت کرده است و در تبریز، اورمیه، تهران و بیشتر شهرها زنان فعال را بازداشت کرده است چون از زنان قوی و فعال می‌ترسد ولی در سالروز مرگ ژینا همه متحدانه به خیابان‌ها می‌آییم تا برای خون‌های ریخته شده و جوانان زیر تیغ اعدام فریاد دادخواهی بزنیم. ایست بازریس‌ها تندتر شده  و به حجاب زنان بیشتر گیر می‌دهند همه‌ی اینها نشانه ترس حاکمیت است.

ماندانا.م در پایان صحبت‌‌های خود بیان کرد: من به عنوان یک زن می‌خواهم آزاد باشم و برای حقوق سیاسی، اجتماعیم مبارزه کنم و احساس تبعیض نکنم و حاکمیتی دموکراتیک بر سرکار بیاید و ایدئولوژی خودش را برمن دیکته نکند و در کنار تغییر حاکمیت باید ذهنیت اپوزیسونی که تک بعدی فکر می‌کند تغییر کند باید یک زن عرب، ترک، کورد و گیلک مثل یک زن مرکز حق و حقوق داشته و آزادی تحصیل و زبان وجود داشته باشد و تنها یک زبان برسایر ملیتها تعمیم داده نشود من برای این خواسته‌ها مبارزه می‌کنم و تا جشن آزادی مبارزه را متوقف نمی‌کنم.