ترکیه هدفش نابودی سیستم ریاست مشترک روژاواست
سوسن رخش، از تاثیرات ویرانگر نیروهای اسلامگرا، رژیمهای سرکوبگر ترکیه و ایران، و سکوت غرب در برابر بحرانهای زنان سخن گفت. او تاکید کرد که تنها زنان قادرند با نیرویی زنانه ومتحد، رهبری تغییرات اساسی در منطقه را بر عهده بگیرند.
شهلا محمدی
مرکز خبر- سوسن رخش، جامعهشناس، نویسنده و پژوهشگر امور اجتماعی، به بررسی شرایط کنونی منطقه پرداخت و این وضعیت را «بسیار بحرانی» توصیف کرد. وی اظهار داشت: «وقتی به تاریخ منطقه نگاه میکنم، میبینم کمتر دورهای وجود داشته که شرایط به این شدت بحرانی باشد. پیشروی نیروهای اسلامگرای بنیادگرا در منطقه، با حمایت برخی دولتها مانند ترکیه و ایران، بحرانهای بزرگی را ایجاد کرده است. در عین حال، نباید از نقش اسرائیل و سیاستهای آن در منطقه غافل شد.»
سوسن رخش، زنان را قربانیان اصلی جنگ و نزاعهای منطقه دانست و افزود: «به طور طبیعی، زنان همیشه قربانیان اصلی نزاعها و جنگها بودهاند. نیروهای اسلامگرای افراطی که هیچ ارزشی برای زن قائل نیستند، زنان را در این شرایط هدف قرار میدهند. گزارشهای وحشتناکی از منطقه به دست ما رسیده است. دیروز خبرهایی دریافت کردیم که در روژاوا، به خانهها یورش برده و زنان را سر بریدهاند. در سوریه، بهویژه در حلب، شاهد کشتار زنان و آوارگی آنان هستیم. امروز در الجزیره تصاویری دیدم که خانوادهها در حال فرار بودند؛ بیشتر این افراد زنان و کودکان بودند و این صحنهها بسیار وحشتناک بود.»
وی به شرایط غزه نیز اشاره کرد و گفت: «اسرائیل به مردم غزه پیام داده که یا فرار کنند یا بمیرند. در شمال غزه، مردم تلاش میکنند از جایی به جای دیگر پناه ببرند، اما زنان هیچ پناهگاهی ندارند. این وضعیت بهراستی وحشتناک است.»
سوسن همچنین از سکوت کشورهای غربی انتقاد کرد و گفت: «در غرب سکوت سنگینی حاکم است و کسی توجه زیادی به این مسائل نمیکند. بنابراین، این وظیفه خود ماست که این صداها را بلند کنیم و به جهان نشان دهیم که چه بر سر زنان و کودکان میآید. همچنین بر عهده ماست که مبارزه با اسلامگرایان بنیادگرا را به پیش ببریم. هرچند در این مسیر تلاشهایی داشتهایم، اما تاکنون چندان موفق نبودهایم. باید راهها و استراتژیهای جدیدی برای مقابله با این وضعیت اتخاذ کنیم.»
«آیا باید به دنبال انقلاب برویم؟»
این پرسش را سوسن رخش، جامعهشناس و پژوهشگر امور اجتماعی، با تأکید بر اهمیت رهبری زنان مطرح کرد. وی در تحلیل خود گفت: «آنچه در سال ۲۰۱۱ در مناطق شمال آفریقا رخ داد و به «بهار عربی» مشهور شد، در نهایت منطقه را با وضعیتی دهشتناک روبهرو کرد. از آن سال تاکنون، شرایط هر روز بدتر شده و این وخامت، بهویژه برای زنان، شدت بیشتری داشته است. همین مسئله مرا به این پرسش اساسی میرساند که آیا باید به دنبال انقلاب برویم؟ این سؤال برای من بهعنوان یک جامعهشناس و یک مبارز حقوق زنان، بسیار جدی است. آیا با انقلاب میتوانیم خود را از این شرایط نجات دهیم؟»
وی در پاسخ به این پرسش افزود: «تصور من این است که خیر. تمام انقلابهایی که تاکنون در منطقه رخ دادهاند، بدون استثنا با شکست مواجه شدهاند و زنان بزرگترین آسیبدیدگان این شکستها بودهاند. زنان بالاترین هزینه را برای این شکستها پرداختهاند و همچنان میپردازند. بنابراین، بهعنوان زنان، باید مسیر دیگری را انتخاب کنیم؛ مسیری که مبتنی بر یک استراتژی دقیق و هدفمند باشد.»
سوسن رخش با تأکید بر نقش حیاتی زنان در رهبری، خاطرنشان کرد: «راه نجات ما در رهبری زنان نهفته است. برای گذار از این شرایط، نه تنها در کشورهای خودمان بلکه در سراسر منطقه، نیاز به همبستگی و همکاری داریم. این گذار، حیاتی و ضروری است. زنان باید رهبری این تغییرات را در دست بگیرند و به دنبال راهکارهایی باشند که بتوانند ما را از این وضعیت نجات دهند.»
«درد ما یکی است، درمانش هم یکی است»
این پژوهشگر امور اجتماعی، انتظار از جوامع برای تصمیمگیری بر اساس حقوق زنان، حقوق کودکان و حتی منافع اقتصادی خود را «انتظاری نادرست» توصیف کرد و گفت: «اینکه ما زنان از مردان در موقعیتهای قدرت انتظار داشته باشیم چنین اقدامی کنند و خودمان بنشینیم و منتظر بمانیم، انتظاری اشتباه است. مردان در موقعیتهای قدرت هرگز بهخاطر زنان به میدان نیامدهاند و نخواهند آمد. آنهایی هم که آمدند، مردانی بودند که با فشار جنبشهای زنان به میدان کشانده شدند. اگر این فشار نباشد، همه جوامع دنیا زنستیز هستند. با صراحت میگویم که مردسالاری در اروپا، آمریکا و همه جای جهان وجود دارد. مردان، مشکلات زنان را آخرین اولویت میدانند و همیشه منافع شخصی، جیب و منفعتهایشان را مقدم میشمارند.»
وی افزود: «تا زمانی که یک جنبش قوی وجود نداشته باشد که مسائل زنان را روی میز سیاستمداران بگذارد، سیاستمداران به سادگی از آن عبور میکنند. حتی در کشورهای شمال اروپا، که از آن بهعنوان مهد برابری یاد میشود، اگر زنان کوچکترین غفلتی کنند، مردان بلافاصله وارد میدان میشوند و حقوق بهدستآمده را از آنها میگیرند. این مسئله در دهه گذشته در سوئد و نروژ اتفاق افتاد. بنابراین، اگر ما در میدان نباشیم و برای مبارزه آماده نباشیم، حقوقمان را از دست میدهیم.»
این پژوهشگر با تأکید بر وجود عمیق مردسالاری در جوامع و حتی در میان مردانی که مدعی دموکراسی و حقوق بشر هستند، گفت: «اگر عمیقتر به رفتار و عملکرد مردان در زندگی شخصی خود نگاه کنیم، خواهیم دید که حتی آنهایی که ادعای دموکراسی و حقوق بشر دارند، در ناخودآگاه خود حامل مردسالاری هستند. در برخی از آنها این مسئله پنهان است، اما در عمل خود را نشان میدهد. این دقیقاً همان دلیلی است که مبارزه ما زنان برای دستیابی به حقوق برابر باید جدی و مداوم باشد.»
وی به یکی از بزرگترین چالشهای امروز منطقه اشاره کرد و گفت: «امروز در منطقه ما، «آپارتاید جنسیتی» یکی از بزرگترین مسائل است. قوانینی که در لیبی اجرا میشوند، همان قوانینی هستند که در ایران با عنوان قانون حجاب تحمیل میشود و مشابه قوانینی است که طالبان در افغانستان اعمال کردهاند. این قوانین در حال گسترشاند. در پاکستان نیز شاهد اجرای همین رویکردها هستیم و بسیاری از کشورهای عربی در حال بحث درباره اعمال چنین قوانینی هستند.»
او نسبت به خطر بازگشت به عقب در حقوق زنان هشدار داد و گفت: «اگر ما غفلت کنیم، تمام حقوقی را که طی دههها بهدست آوردهایم، از دست میدهیم؛ همانطور که در گذشته این اتفاق افتاد. در دهههای ۶۰ و ۷۰، زنان در بسیاری از کشورهای منطقه حقوق مهمی بهدست آوردند، اما امروز بیشتر آنها از بین رفتهاند و هر روز شاهد از دست دادن حقوق بیشتری هستیم.»
سوسن رخش، زنان را قربانیان اصلی جنگهای مردانه توصیف کرد و افزود: «مردان در موقعیتهای قدرت جنگها را ایجاد میکنند، مردان سربازان جنگ هستند، اما زنان باید هزینه این جنگها را بپردازند. زنان، قربانیان جنگها و نزاعهای میان مردان در موقعیتهای قدرت هستند. این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ما در منطقه داریم. باید به سمت یک مبارزه منسجم پیش برویم؛ مبارزهای که بر همبستگی و همکاری فراملیتی مبتنی باشد.»
او با انتقاد از تفکر ملیگرایانه در مسئله زنان، تأکید کرد: «درد ما یکی است و درمانمان هم یکی است. ما نمیتوانیم در کشورهای خودمان بنشینیم و بگوییم که مسائل زنان عراقی، سوری، فلسطینی یا افغانستانی به ما ربطی ندارد. این بزرگترین اشتباه ما زنان است. نباید فکر کنیم که چون ایرانی هستیم، فقط باید درباره حق زنان ایرانی صحبت کنیم. اگر زنی در عراق، سوریه یا هر جای دیگر در معرض خشونت قرار بگیرد، این مسئله ما نیز هست. درد ما مشترک است و اگر صدای ما مشترک شود، یک صدای قوی خواهیم داشت. اما اگر هرکس صدای خود را بهتنهایی بلند کند، صد هزار صدای ضعیف خواهیم داشت که تأثیر چندانی نخواهد داشت.»
سوسن رخش بر اهمیت اتحاد در سطح بینالمللی تأکید کرد و گفت: «این مسئله بهویژه در جوامع بینالمللی بسیار مهم است. اگر صدای زنان از نقاط مختلف جهان یکی شود، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. ما باید به سمت یک مبارزه فراملیتی حرکت کنیم؛ چراکه سرنوشت زنان در منطقه بههم پیوسته است.»
«رهبری را به زنان بسپارید تا نشان دهیم چگونه میتوان صلح برقرار کرد و امنیت را بسازیم»
سوسن رخش، پژوهشگر امور اجتماعی، با اشاره به اهمیت کنوانسیون ۱۳۲۵ سازمان ملل، بر نقش حیاتی زنان در رهبری و تصمیمگیریهای صلحآمیز تأکید کرد. وی گفت: «کنوانسیون ۱۳۲۵ سازمان ملل دولتهای درگیر نزاع و جنگ را ملزم میکند که زنان نیز در مذاکرات صلح حضور داشته باشند، در رهبری مشارکت کنند و نظراتشان مورد توجه قرار گیرد. این کنوانسیون بسیار مهم است، اما مردان در موقعیتهای قدرت همواره تلاش کردهاند آن را نادیده بگیرند یا از اجرای آن جلوگیری کنند، چرا که به زیان آنهاست. این وظیفه ماست که این کنوانسیون را بر سر میز مذاکرات قرار دهیم.»
سوسن رخش با انتقاد از ناکامی مردان در موقعیتهای قدرت در حل بحرانهای منطقه، اظهار داشت: «ما خواهان ایفای نقشی اساسی و رهبری در حل بحرانهای منطقهای هستیم. تاکنون مردان در موقعیتهای قدرت نتوانستهاند صلح و راهحلهای پایدار ایجاد کنند. ۱۱۰ سال پیش، زنان ایران به مردان روشنفکر مشروطهخواه گفتند که فقط ۴۰ روز کشور را به دست ما بسپارید تا معنای واقعی کشورداری را نشان دهیم. امروز، همان پیام را به مردان منطقه میدهیم: رهبری را به زنان بسپارید تا نشان دهیم چگونه صلح برقرار کنیم و منطقهای امن برای همه بسازیم.»
وی بر ضرورت آگاهی و شناخت بیشتر از کنوانسیون ۱۳۲۵ و سایر کنوانسیونهای وابسته به آن تأکید کرد و گفت:
«این کنوانسیونها، که شش مورد زیرمجموعه آن هستند، ابزارهای مهمی برای تقویت نقش زنان در رهبری و حل بحرانهای منطقهایاند. ما باید اطلاعات و دانش خود را در مورد این کنوانسیونها افزایش دهیم تا بتوانیم در منطقه نقش مؤثری ایفا کنیم.»
«مبارزه ما باید یکپارچه باشد»
سوسن رخش، جامعهشناس و پژوهشگر امور اجتماعی، سیستم «ریاست مشترک» در روژاوا را دلیل اصلی حملات و معاملات بینالمللی علیه این منطقه دانست. وی گفت: «دولتهای منطقه، به ویژه ترکیه، با هدف نابودی تنها منطقه امن برای زنان، وارد صحنه شدهاند تا ساختار روژاوا و دستاوردهای جنبش آزادیبخش زنان را از بین ببرند. دلیل این حملات، سیستم ریاست مشترک در روژاوا و موفقیت زنان در کسب حقوق و نقش رهبری است. تنهایی روژاوا در این مبارزه، فرصتی برای قدرتهای منطقهای فراهم کرده تا به آن حمله کنند. همین مسئله است که من بر اتحاد و همبستگی زنان در منطقه تأکید میکنم. زنان روژاوا توانستند در منطقهای از کوردستان به دستاوردهای مهمی برسند، اما چون تنها بودند، قدرتها از این تنهایی سوءاستفاده کردند.»
سوسن رخش با انتقاد از نقش مخرب ترکیه، افزود: «ترکیه در تلاش است که تمام این دستاوردها را از بین ببرد و این یک واقعیت تلخ اما انکارناپذیر است. ما باید بدانیم که هرجا زنان بخواهند حقوق خود را به دست آورند، در صورت کوچکترین غفلت، مردسالاری و قدرتهای منطقهای آن دستاوردها را از بین خواهند برد. چرا که مردان در موقعیتهای قدرت در برابر نقش رهبری زنان مقاومت میکنند، چون جایگاه خودشان را در خطر میبینند.»
جنبش «ژن، ژیان، آزادی» و موانع آن
این جامعهشناس به مبارزات زنان در ایران و روژهلات و خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» اشاره کرد و اظهار داشت:
«پس از جنبش«ژن، ژیان، آزادی» در ایران دیدیم که زنان رهبری جنبش را در دست داشتند، اما به محض اینکه جنبش قدرت گرفت، مردان در موقعیتهای قدرت به میدان آمدند و شروع به تخریب آن کردند. برخی آن را به اسرائیل نسبت دادند، برخی جنبش را به «فمینیسم» تقلیل دادند و تلاش کردند آن را به بنبست بکشانند. شاید اگر این جنبش به بنبست نمیرسید، امروز در این شرایط نبودیم. ما میتوانستیم از این جنبش همانطور بهرهبرداری کنیم که زنان روژاوا کردند. اما متأسفانه، مردان در موقعیتهای قدرت با اسلحه، هواپیما و بمب در صحنه حاضر شدند و برایشان هیچ مانعی وجود نداشت که بمبها را بر سر زنان بریزند.»
سوسن رخش در ادامه به بررسی جنبشهای زنان در دیگر کشورهای منطقه پرداخت و گفت: «زنان ایران صد سال مبارزه کردند و در دهه ۶۰ و ۷۰ به دستاوردهای بزرگی رسیدند. اما با انقلاب اسلامی، همه آن دستاوردها را یک شبه از دست دادند. در عراق نیز همین اتفاق افتاد. در دهه ۷۰، زنان عراق بزرگترین و قویترین جنبش زنان را داشتند، اما امروز زنان در عراق تحت سلطه اسلامیستها قرار گرفتهاند و تمام آن دستاوردها از بین رفته است. زنان مصر هم همین مسیر را طی کردند. این روند در کل منطقه تکرار میشود و نشان میدهد که اگر زنان متحد و هوشیار نباشند، حقوقشان بهسرعت از دست میرود.»
«لزوم اتحاد و سازماندهی مبارزه زنان»
سوسن رخش با تأکید بر لزوم اتحاد زنان و سازماندهی مبارزه، گفت: «باید از هر ابزاری که داریم برای پیشبرد مبارزه استفاده کنیم؛ از کنوانسیونهای بینالمللی، منشورها و سازمانهای جهانی. در جوامع بزرگی مانند سازمان ملل، باید یکصدا و یکپارچه عمل کنیم. مبارزه ما نباید محدود به یک کشور باشد. باید صدای زنان ایران، روژاوا، عراق، مصر و کل منطقه، صدایی واحد باشد. اگر زنان منطقه متحد شوند و مبارزهای منسجم و سازمانیافته داشته باشند، دیگر قدرتهای منطقهای و مردان مسلح نمیتوانند دستاوردهایشان را یک شبه نابود کنند.»
«ما به یک جنبش قوی زنان احتیاج داریم»
سوسن رخش بر اهمیت همبستگی زنان و ایجاد «یک جنبش قوی زنان» تاکید کرد و گفت: «ما در برابر آنچه که در حال وقوع است، به یک جنبش قوی نیاز داریم. اگر این جنبش در هر کشور به طور جداگانه باشد، با شکست مواجه خواهد شد. تجربیات نیم قرن گذشته این را ثابت کرده است. در کوردستان و ایران جنبش زنان یک جنبش کوچک نیست، همه در حال مبارزهاند، اما چون ارتباطات نزدیکی نداشتهایم و هر کدام درد خود را دیدهایم، نتواستهایم به جایی برسیم. قدرتها همیشه کنار هم ایستادهاند و این امر به ما نشان داده است که ما باید به هم بپیوندیم.»
وی افزود: «ما در حال تلاش برای ایجاد یک شبکه برای زنان منطقهای با نام «وانا» هستیم. چرا که نمیخواهیم از کلمات «میدلیست» یا «خاورمیانه» استفاده کنیم چون این کلمات از تاریخ اشغالگری و سیاستهای غیرانسانی غرب ناشی میشود. اسم این شبکه را «غرب آسیا و شمال آفریقا» گذاشتهایم. هدف ما این است که زنان منطقه را گرد هم بیاوریم و با همکاری یکدیگر صدای قوی برای مبارزه با فجایعی که زنان منطقه تحمل میکنند، باشیم. این شبکه در حال حاضر شامل زنانی از ایران، کوردستان، افغانستان، سوریه، مصر و ترکیه است و تلاش داریم زنان دیگر کشورها را نیز در این شبکه وارد کنیم.»
رخش در ادامه به چالشهای موجود در این مسیر اشاره کرد: «ما در کنفرانسهای بینالمللی با مشکلاتی روبهرو شدهایم. در مذاکرات اخیر با نماینده نروژ، فهمیدیم که قوانین مربوط به برابری جنسیتی که قبلاً به راحتی میشد تصویب کرد، امروز به دلیل فشار کشورهای مخالف مانند ایران، چین، روسیه و برخی کشورهای آفریقایی، با مانع روبهرو شدهاند. امروز در حال تجربه یک عقبگرد تاریخی هستیم، و این روند در جنبشهای زنان نیز به وضوح دیده میشود. در آمریکا، قانون سقط جنین که سالها برای تصویب آن مبارزه شد، یک شبه از دست رفت. در کشورهای دیگر نیز همین اتفاقات در حال وقوع است.»
رخش در پایان تاکید کرد: «ما به یک جنبش قوی و سازماندهیشده زنان نیاز داریم. اگر این جنبش تنها یک روزه، یک ماهه یا دو ساله باشد، باز هم شکست خواهیم خورد. ما باید استراتژیک عمل کنیم، برنامهریزی کنیم و با هم همکاری کنیم. مهمترین نکته این است که زنان صدای واحدی داشته باشند و از ابزارهایی مانند منشور ۱۳۲۵ سازمان ملل برای پیشبرد حقوق خود استفاده کنند. این منشور یکی از ابزارهای مهم است که زنان باید از آن بهره ببرند. اگر صدای زنان در این مبارزه ضعیف شود، ما همچنان بازنده خواهیم بود.»
«راه بسیار زیادی در پیش است، مشقت بار است اما ناشندنی نیست»
سوسن رخش بر اهمیت نقش رسانهها، به ویژه رسانههای زنان، تاکید کرده و گفت: «همیشه رهبری رسانهها در دست مردان در موقعیتهای قدرت بوده است. زنان به ندرت توانستهاند در رهبری یک انتشارات یا یک کانال تلویزیونی قرار بگیرند. حتی در منابع اینترنتی هم صدای مردان غالب است، و مردانی که بر ضد زنان عمل میکنند، حتی در شوخیها و طنزهایی که مینویسند، مردسالاری و زنستیزی را در رسانهها به نمایش میگذارند. نقش زنان رسانهای بسیار مهم است. شما که در رسانه کار میکنید، میتوانید بر مسائلی که برای زنان، به ویژه در منطقه، اتفاق میافتد، تمرکز کنید. من میدانم که زنانی که در رسانه کار میکنند، تجربیات تلخی از فشارهایی که مردان رسانهای به آنها وارد میکنند دارند. رسانهها مدام محدودیتهایی برای آنها وضع میکنند، اما باید با این محدودیتها مبارزه کنید و برای آنچه که باور دارید، تلاش کنید. شما در رسانه بخشی حیاتی از تلاشهای ما هستید؛ بدون شما نمیتوانیم رسالتمان و صدای خود را به گوش دیگران برسانیم.»
وی در نهایت از زنان خواست تا به مبارزه بپیوندند و افزود: «ما قطعاً پیروز خواهیم شد. اگر نسل من این پیروزی را نبیند، نسل آینده حتماً شاهد آن خواهد بود. راه دشواری پیش رو داریم، اما این مبارزه غیرممکن نیست.»