شیما غفور: «یگانه راه رهایی از بنیادگرایی، همبستگی و مبارزه و جسارت است!»
شیما غفور از اعضای جمعیت انقلابی زنان افغانستان با اشارە بە وضعیت زنان افغانستان پس از بازگشت طالبان میگوید: در یک کلام افغانستان مبدل به زندانی برای زنان گردیده است.
بهاران لهیب
کابل- «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) یگانه سازمان سیاسی پیشرو زنان است که بدون سازش علیه نیروهای مرتجع دینی و غیردینی و باداران امپریالیست و منطقهای شان از بیش چهار دهه بدینسو رزمیده است.
در مصاحبه با خبرگزاری ما شیما غفور، یک تن از اعضای «راوا» ابراز میدارد: «بعد از فرار اشرف غنی —این چوبدست نیروهای اشغالگر آمریکایی و متحدان در افغانستان— سیآیای و آیاسآی سرنوشت مردم نگونبخت ما را وحوش طالبی هدیه دادند، نیروی بنیادگرای و دستنشاندهای که ماهیت زنستیز و آزادیستیز شان به تمام مردم افغانستان هویدا بود. این تاریکاندیشان قرن که ادامهدهندەی راه و رسم برادران جهادی شان میباشند، با جهالت بیشتر بر روی صحنه آورده شدند و بنابر این در نخستین روزهای حاکمیت خود، اولین تیرهای زهرآگین شان بهسوی زنان سرزمین ما پرتاب کردند؛ دروازه مکتبها و پوهنتونها [دانشگاهها] را به رخ زنان بستند، و زنان از وظایف دولتی به چهار دیواری خانه رانده شده و کمی بعدتر حق استخدام زنان از نهادهای غیردولتی و خیریه با این اخطار گرفته شد که اگر نهادی از این فرمان خلافورزی کند، جواز فعالیتاش باطل خواهد شد. دیگر زنان اجازه رفتن به مکانهای تفریحی را ندارند، و در یک کلام افغانستان مبدل به زندانی برای زنان گردیده است.»
شیما میافزاید: «طالبان، وزارت امور زنان را بسته و ساختماناش را به وزارت امر به معروف و نهی از منکر دادند. هرچند، وزارت امور زنان دستساخته رژیم کرزی-غنی-عبدالله فقط یک وزارت سمبولیک برای پاشیدن خاک بر چشم جهانیان بود و در بیست سال گذشته هیچکاری برای بهبود وضع زنان نکرده بود، ولی باوجود این، طالبان با این حرکت شان که زنستیزترین مرجع خویش را در اینجا جابهجا کردند، نشان دادند که دشمنی دیوانهواری با زنان دارند. افراد این وزارت در تمام شهرهای افغانستان با چپنهای سفید موظفاند که پوشش و رفتار زنان را تحت نظر گرفته و اگر به مزاج شان برابر نبود، زنان را تحقیر و توهین نموده در بسیار اتفاق افتاده که زنان را به حوزههای امنیتی برده و تعهد گرفتهاند که دیگر بدون حجاب بیرون نشوند. حتا بعضی زنان را مجبور ساختهاند که حجابی خریداری نمایند. اگر زنی را یکجا با مردی در جاده ببینند مورد بازرسی قرار داده جویای رابطه شان با همدیگر میشوند. طالبان با نوشتن و نصب شعارهایی بر دیوارهای شهر، ضدیت هیستریک شان را با زنان به نمایش گذاشتهاند. مثلا، در یکی از شعارهای شان میخوانیم: "حجاب عزت زنان است!" یا "اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد جامعه به طرف فساد کشانده میشود!" در ولایتهای غرب کشور مانند غور و فراه، زنان در ماه رمضان اجازه بیرونشدن از خانه را نداشتند.»
شیما در کنار بیان دیگر جنایات طالبان، سرکوب طالبان علیه زنان معترض را به عنوان نمونه ارایه میدارد: «از شروع حاکمیت طالبان بر افغانستان ما شاهد بودیم که زنان از هر قشر جامعه صدای اعتراض شان را بلند نمودند. این زنان نترس برای خواست ابتداییترین حقوق شان با شلیکهای هوایی، تحقیر و توهین، زندان، شکنجه و مرگ روبرو شدند. و با گرفتن تعهد و عدم افشای مشقتهای شان در رسانهها، رها شدند. جنایت و فساد دیگری را میشود که در موردش صحبت کرد این است که این زنان معترض واقعی در داخل افغانستان یا خانههای به اصطلاح امن کشورهای منطقه بهسر میبرند، اما زنان سرکاری و سازشکار همهروزه جایزههای رنگارنگ به نام "زن شجاع و مبارز" میگیرند و در عیش و عشرت در کشورهای غربی زندگی میکنند. از سرنوشت پُردرد برخی زنان مانند الهه دلاورزی خبری نیست که از پاکستان به طالبان تسلیم داده شد.»
شیما غفور در پیاماش میگوید: «نباید خاموش بمانیم! خاموشی به معنای قبول مرگ ماست. یگانه راه رهایی از بنیادگرایی، همبستگی و مبارزه و جسارت است!»