«پرچم رهایی «زن» در خیزش زن، زندگی، آزادی است»

مهرآفاق مقیمی می‌گوید: دولت می‌خواهد اقتدارگری و نگاه مردسالارانه‌ی خود را بازتولید بکند و تمام آنچه جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» به دست آورده است را پس بگیرد اما زنان اجازه‌ی این کار را نخواهند داد.

شهلا محمدی

مرکز خبر- حملات شیمیایی بە مدارس همچنان ادامە دارد و پس از گذشت بیش از پنج ماە از این حملات دولت جز سناریوسازی نتوانتسە راەحلی برای مقابلە با این حملات ارائە دهد. همزمان با ادامەی حملات شیمیایی بە مدارس، حملات آتش بە اختیاران حکموتی علیە زنان با پوشش آزاد نیز شدت یافتە و حاکمیت نیز از طریق مختلف برای تحمیل حجاب بر زنان تلاش می‌کند کە این اقدامات موجب نا امن شدن هرچە بیشتر فضای جامعە برای زنان شدە است.

مهرآفاق مقیمی، زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی ضمن تبریک اول مه، «روز جهانی و همبستگی کارگران و روز مبارزه جهانی کارگران به همه‌ی کارگران جهان به ویژه کارگران ایران و نیروهای آزادی‌خواهی که در حال مبارزه برای حقوق کارگی هستند»، ابراز امیدواری کرد که «در چارچوب شعار «زن، زندگی، آزادی» کارگران ایران بتوانند به حقوق حقیقی خودشان دست پیدا کنند».

وی در رابطه با حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در ایران اظهار داشت: من اسم این را حملات تروریستی بیولوژیکی می‌گذارم با این مستند که از زمان دستیابی رژیم به قدرت، در تمام مدت علیه زنان خشونت داشته و سعی کرده جامعه را طالبانیزه بکند و بتواند چارچوب ایدولوژیکی خود را بر زنان تحمیل و آنها را خانه‌نشین کند و یکی از این خشونت‌ها، حملات تروریستی بیولوژیکی است.

او افزود: گستردگی و تداوم حملات و عدم کنترل آن در حالی که با نیروها و نهادی عریض و طویلش اشراف کامل دارد، نشان از حملات سيستماتيک و سازمان‌دهی شده‌ای دارد که از طریق نهادهای حکومتی صورت می‌گیرد.

 

پرچم رهایی «زن» در خیزش «زن، زندگی، آزادی»

مهرآفاق مقیمی در خصوص اهمیت حضور زنان در خیزش‌های شکل گرفته در ایران می‌گوید: در خیزش ٩۶ و ٩٨ و نیز در خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، زنان نقش بسیار برجسته‌ای در این مبارزات داشته‌اند. به خصوص در مبارزات اخیر، زنان سعی کردند پرچم رهایی را در دست بگیرند و این بر مبنای مطالباتی که در جامعه وجود دارد و بر مبنای خیزشی که با عنوان «زن، زندگی، آزادی» صورت گرفته است، سعی کرده مطالبات جامعه را بررسی بکند و بستر مطالبات جامعه که بر مبنای فقر، فلاکت، خشونت، تحمیل ایدولوژیک بر زنان که تمام حقوق مدنی را از زنان جامعه سلب کرده، همه‌ی این‌ها را در چارچوب خودش و با پرچم رهایی «زن»، به پیش ببرد و بیان کند. این مسئله نمی‌تواند در چارچوب رژیمی که اقتدارگر و مردسالار است گنجانده شود و تحمل این را داشته باشد. رژیمی که سعی کرده از بدو قدرت جامعه را طالبانیزه بکند؛ یعنی آمده جامعه را به وضعی مبتلا کند که زنان را خانه‌نشین بکند.

وی همچنین با بررسی شواهد موجود و اظهارات یک شخص مطلع خاطر نشان کرد که این حملات کار دولت ایران بوده که با هدف بازپس‌گیری اقتدار پوشالی خود و خانه‌نشینی زنان صورت می‌گیرد.

او می‌گوید: در نظر بگیرید که رقصی توسط ۵ نفر در اکباتان صورت گرفت و یک هفته طول نکشید که آنها را شناسایی و بازداشت کردند و بلافاصله سناریو سوخته‌ی خودشان که بر مبنای فشار و خشونت بر این دختران بود، آنها را وادار به اعتراف و عذرخواهی کردند. الان درست ۵ ماه از حملات تروریستی که رژیم بر علیه دختران آغاز کرده، می‌گذرد و برخی مدارس برای دومین بار مورد حمله قرار گرفته‌اند.

این زندانی سیاسی سابق به نقل از یک شخص ناظر می‌گوید «مغازه‌ی من روبه‌روی یک مدرسه‌ی دخترانه است. صبح وقتی قصد بازکردن مغازه‌ام را داشتم، شاهد بودم که یک سری پلیس با ماشین نیروی انتظامی در آن اطراف در حال گشت بودند و برای من این صحنه غیرمنتظره بود و هرگز شاهد این صحنه نبودم. از مغازه‌های دیگر هم پرسیدم، نمی‌دانستند که چرا آن روز تعداد نیروهای نظامی در اطراف آن مدرسه زیاد بود،آن هم مدرسه‌ای که ارتفاع دیوار آن ۴ متر بود و کسی نمی‌توانست وارد آن شود. من از حمله به مدارس در شهرهای دیگر شنیده بودم و ناخودآگاه احتمال دادم به این مدرسه هم حمله بشود و سعی کردم اقدامات اولیه را با آماده کردن شیلنگ آب برای کمک به دختران انجام دهم ناگهان حدود ساعت ١٠ خانواده‌ها جلو مدرسه تجمع کردند و در مدارس را بستند و اجازه ندادند کسی وارد یا خارج شود. بعد از نیم ساعت درها را باز کردند، بچه‌ها با وضعیتی بد خارج شدند و آمبولانس آمد و تا من خواستم آب را باز کنم، آب هم قطع شده بود».

و در ادامه اظهار داشت: یعنی در آن موقع آب و برق قطع شده و سیستم اینترنتی در آن منطقه ضعیف شده بود. این ثابت می‌کند که حملات سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده از طریق دولت صورت می‌گیرد و دولت تلاش می‌کند بگوید که کار یک عده است که تفکر ارتجاعی دارند و کار همه‌ی حاکمیت نیست. در واقع مغزهای پوسیده‌ای که دارند حاکمیت می‌کنند، دقیقا این را آگاهانه بر علیه دختران به کار می‌برند چون این زنلن کسانی هستند که پرچم رهایی را در دست گرفته‌اند.

وی همچنین ادعاهای دولت در خصوص حملات سيستماتيک انجام شده به مدارس را بی اساس و مضحک دانسته و گفت: کسی که مدعی است می‌تواند امنیت داخلی و حتی امنیت منطقه‌ای و برون مرزی را کنترل کند، تازه کشف کرده که هیچ گونه حمله‌ی شیمیایی و گازی صورت نگرفته و ناشی از آن بوده که عده‌ای از بچه‌ها از بمبک استفاده می‌کرده‌اند، عده‌ای از بچه‌ها برای تعطیل شدن مدرسه از حشره‌کش استفاده کرده‌اند، ماشین‌هایی که حامل گاز بودند اشتباها ماشینشان را پشت در مدرسه گذاشته‌اند یا هراس جمعی در این مسئله صورت گرفته و در نهایت اعلام کرده است که نیروهای معاند هم تاثیر داشته‌اند و خواسته این را تقصیر کسانی بیاندازد که شعار «زن، زندگی، آزادی» را در خیابان داده‌اند. دلیلش هم این بوده که در این چند ماه ٣٠٠ تا بمبک به فروش رفته است. یعنی توانسته میزان خرید و فروش بمبک را به دست بیاورد اما بعد از ۵ ماه کشفیاتی انجام داده که حتی بچه‌های ابتدایی به آن می‌خندند.

 

تاثیر مبارزات زنان در انقلاب مشروطه و ۵٧ بر خیزش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

مهرآفاق مقیمی با تاکید بر «پویایی زنان جامعه»، اعلام کرد: دولت نمی‌تواند با این حملات موفق شود چون پویایی زنان جامعه‌ی ما دیگر در مرحله‌ای نیست که به عقب برگردد. بعد از به قدرت رسیدن رژیم و دستور حجاب اجباری، اولین کسانی که علیه رژیم ایستادند زنان بودند که شعار «نه روسری، نه توسری» سردادند. این زنان تجربه‌ی دو انقلاب مشروطه و ۵٧ را داشته‌اند و اخیرا نیز با خیزش «زن، زندگی، آزادی» که یک شعار معمولی نیست و شعاری است که تجربه‌ی روژآوا را دربردارد، تجربه‌ی دو انقلاب در ایران را دربردارد و زنانی در عرصه‌ی جامعه هستند که اگر رژبم می‌توانستند با مغز پوسیده و زنگ‌زده‌ی خودش مسئله‌ی طالبانیسم را در ایران برقرار کند، تا حالا انجام داده بود و این قدرت زنان جامعه است. رژیم این کار را می‌کند چون ما با جنبش دانشجویی و دانش‌آموزی روبه‌رو هستیم و دانش‌آموزان و دانشجویانی را داریم که بیانیه می‌دهند. رژیم به هیچ وجه نمی‌تواند جامعه را دوباره به قبل از ژینا و جنبش «زن، زندگی، آزادی» برگرداند چون پویایی زنان این اجازه را به رژیم نمی‌دهد.

وی افزود: در این مرحله رژیم با زنانی روبه‌رو شده است که با زنان ۵٧ فرق دارند. انقلاب ۵٧ در بستر فقر، فلاکت و فقدان آزادی صورت گرفت. در انقلاب ۵٧ می‌دانستیم که باید رژیم را سرنگون کنند اما نمی‌دانستیم که باید چه چیزی را جایگزین کنیم درحالی که خواهان عدالت و آزادی بودیم و نبود آزادی ما را به خیابان کشاند. زنانی که انقلاب ۵٧ را انجام دادند، در چندسال بعد کشته می‌دادند و در سال ۶٧ تعداد زنانی که در اوین اعدام شدند ٢٠٠ نفر بودند. پس نمی‌توان گفت زنان الان با زنان انقلاب ۵٧ جدا هستند. زنان الان تجربه‌ی آن زنان را گرفته‌اند و به دلیل مدیای جهانی که وجود دارد می‌توانند به راحتی ارتباط برقرار کنند و از مبارزات زنان در جنبش روژآوا استفاده می‌کنند و با انقلاب مشروطه که زنان با دست خالی چه مبارزاتی انجام دادند تا فقط بتوانند درس بخوانند، مقايسه می‌کنند.

این زندانی سیاسی سابق، بر اتحاد مردم تاکید کرده و خاطر نشان کرد: اینجا افغانستان نیست که طالبانیزه بتواند افکار خودش را بر زنان تحمیل بکند و پویایی زنان جامعه‌ی ما این امکان را به آنها نخواهد داد. گفته‌اند کمیته‌هایی با عنوان نظارت بر مدارس ایجاد می‌کنند؛ با مطرح کردن این، شماری از زنان و مردان خود را برای حفاظت از مدارس کاندید کرده‌اند. در زنجان خانواده‌ها با ایجاد کمیته‌هایی از مدرسه‌ی فرزندشان محافظت کردند و نهایتا خانواده‌ها این کار را خواهند کرد و به حاکمیت اجازه نخواهند داد که اقتدارگری خودش را به دست بیاورد. دولت می‌خواهد اقتدارگری و نگاه مردسالارانه‌ی خود را بازتولید بکند اما زنان اجازه‌ی این کار را نخواهند داد.

و در نهایت اظهار داشت: ما با رژیمی طرف هستیم که از بهار سال ١۴٠١ تا پاییز همان سال، حدود  ٢٠ هزار و ۶۴٨ مورد ازدواج کودکان کمتر از ١۵ سال را داشته است و در همین فاصله ١ هزار و ۵٨ کودک از مادران کمتر از ١۵ سال متولد شده‌اند. در این فاصله پسران کمتر از ١۵ سالی که ازدواج کرده‌اند ۵ مورد بوده است و این یعنی فقر جامعه و رژیمی که تلاش می‌کند با برنامه‌ریزی دختران را خانه‌نشین بکند اما حملات شیمیایی صرف برای خانه‌نشین کردن نیست و می‌خواهد اقتدارگری خود را به هرشکلی بازتولید کند و تمام آنچه جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» به دست آورده است را پس بگیرد اما امکان ندارد موفق شود.