زیستن در جهان دوپاره
شیوا دولت آبادی معتقد است خلاء بزرگ رشد عاطفی-هیجانی که از طریق نحوهی زیست انسان در جهان دوپاره کنونی اتفاق میافتد، سبب میشود آن چیزهایی که رخ میدهد نتواند جایگاه درستش را برای درک،کاربرد و برای رشد خود به کار برده شود.
شبنم توکلی
تهران - نشست نگاهی به "زیستن در جهان دوپاره" روز چهارشنبه ٣ آبان ماه به همت گروه روانشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، در سالن فردوسی برگزار شد. سخنرانان این نشست شیوا دولت آبادی، حسن عشایری، امیرحسین ابراهیمی و عبدالرحمن نجل رحیم بودند.
کتاب زیستن در جهان دوپارە، برگرفته از دانش گستره در زمینهی شناخت مغز، به خصوص در حوزهی مغزپژوهی اجتماعی-انتقادی، به نگرانیهای بنیادین نسبت به جهان زیستی که در آن زندگی میکنیم و تهدیدهای که به سلامتی و باقیماندگی جمعی انسانهای امروز و نسلهای آینده ایجاد میکند، پاسخ میدهد. این پاسخ ها شامل تحلیلهایی از زوایای مختلف علمی، پزشکی، هنری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. که به وسیلهی یک زنجیره پیوندی به یکدیگر ارتباط دارند. این ارتباط مشترک از مبانی تفکری و تجربیات گوناگون تغذیه میشوند تا یک تصویر جامع از چالشها و مسائل مهم اجتماعی روز را به تصویر کشیده و دیدگاههای متعددی را درباره آینده بشریت ارئه دهند.
دکتر شیوا دولت آبادی اشاره کردند خلاء بزرگ رشد عاطفی-هیجانی که از طریق نحوهی زیست انسان در جهان دوپاره کنونی اتفاق میافتد، این خلاء سبب میشود آن چیزهایی که رخ میدهد نتواند جایگاه درستش را برای درک،کاربرد و برای رشد خود به کار برده شود. از جمله کودکی که رشد عاطفی- هیجانی دارد نمیتواند در مدرسه بهرمند شود چه برسد به اینکه در چه مدرسهای باشد و با چه کیفیتی.
او سخنان خود را با اشارە بە مسائل مطرح شدە در کتاب کە مشکلات انسان را همانندخودکشی، اسکیزوفرنی، حس انتقام جویی و... سوء تعبیری از اینها شده، چه به عنوان بیماری و موضوع فردی در جامعه همه را برمیگردانند به موضوع پیوستگی مغز، بدن و جامعه که هر کدام از اینها به شکل خاصی تجلی پیدا میکنند، ادامە میدهد و میگوید: موضوع مبارزات اجتماعی زنان و نقشی که درک مسئلهی جان و تن و مغز زن و بدن جنسیتی همه اینها نقش ساختارهای قدرت و تلاش برای حفظ وضعیت موجود گفته میشود همچنین به کار بردن دفن مغزها به جای فرار مغزها و چالشهای ذهنی از منظر مغزپژوهی اجتماعی، انتقادی و سیاسی که مطرح میکند برای من این سوال پیش میآید که جهان دو پاره از دید شما چیست؟
شیوا دولت آبادی زندگی را زیستن در جهان پاره پاره میدانست و ادامه داد اگر ما اینگونه نگاه کنیم من در جهانی زیست میکنم و به آن جهان تعلق دارم و از آن جهان من میشوم که مال من نیست و من با آن فاصله دارم و آن نورها را من بر آن میافشانم که او ببیند که اشتباههایی که میان من و جهان من است چیست.
عبدالرحمن نجل رحیم نیز درباره جهان دوپاره گفت: من جهان دوپاره را نوشتم که از آن عبور کنیم، راههای عبور از آن بسیار سخت است برای اینکه در جهان امروز ما، این دوپارگی در آن نهفته است هرچند مورد تأیید من نیست و ما تأسف میخوریم که چرا در جهان دوپاره هستیم و علت آن را عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان میبینم. با به وجود آمدن سیستم سرمایه داری جهان این دوالیسم را در تمام عرصه های زندگی ما وارد کرد و من مثال زدم که چگونه علم و تمام عرصه ها را شاخه شاخه کردند و همه چیز را از خودبیگان کردند. زیستن در جهان دوگانه انسان را از خودش و بدنش و... بیگانه میکند به خاطر اینکه فکر میکنی باید همه چیز را در ذهنیت خودت حل کنی چون ذهن چیزی برتر از بدن توست این دوپارگی را باید قبول کرد. ما در تمامی زندگی روزمره خود و در همه جا این دوپاره شدن را میبینیم حتی در نهادهای حقوق بشری.
وی تاکید میکند: این از خودبیگانگی را نظام سرمایهداری که بر همه ما حاکم است تقویت میکند و در همهی عرصهها ما را به این وضعیت میرساند که از خود بیگانه شویم تا بتواند از ما به عنوان برده، بهربرداری ابزاری کند و اینجاست که ما اٌبژ میشویم و سوژگی خودمان را از دست میدهیم. برای اینکه از اٌبژ در بیایم و تبدیل به سوژه شویم باید عاملیت داشته باشیم و برای عاملیت باید دانش آن را داشته باشیم و بتوانیم ازخودبیگانگی بیرون بیایم تا بر این غول بزرگی که ما را گرفته رهایی پیدا کنیم.