زنان پازارجیک: کسی کمک نمی‌کند، خودمان جنازەها را بیرون آوردیم

در پازارجیک مرکز زلزله، زنانی که جایی برای اقامت ندارند در کوچه، خیابان و خانه‌های خراب‌ شده به سر می‌برند و می‌گویند: در زیر ساختمان‌های فروریخته، مردم در انتظار کمک می‌میرند و وقتی روز تمام می‌شود، هیچ‌کس باقی نمی‌ماند.

مدینه مامد اغلو

مرش- در ۶ فوریه پس از زلزله پازارجیک مرش ویران شد، مرگ خاموش در این منطقه وجود دارد. شب که می‌شود تنها چیزی که خیابان‌ها را روشن می‌کند آتشی است که مردم برای گرم نگه‌داشتن خود، آن را روشن می‌کنند. بیش از ۵٠٠ نفر در این شهر جان خود را از دست ‌داده و عملیات جست‌وجو و نجات پس از سه روز آغازشده است. در بسیاری از ساختمان‌ها هنوز عملیات کاوش آغاز نشده است.

 

«چهار روز است که برق و آب نیست»

در شهری که کوچه به کوچه آن را گشتیم، شاهد بودیم که هنوز در چند ساختمان کاری برای عملیات کاوش انجام‌ نشده است. خانواده‌هایی که خانه‌هایشان ویران‌شده چهار روز است که برق و آب ندارند؛ و می‌گویند: روز که بگذرد، کسی باقی نمی‌ماند.

 

«مردم در انتظار کمک می‌میرند»

گلو زنگوز و فرزندانش کە با سه پتو جلوی خانه فروریخته‌اش مشغول گرم نگه‌داشتن خودشان هستند می‌گوید: «سه روز پیش مردم زیر ساختمان‌های فروریخته درخواست کمک کردند. کسانی که زیر ساختمان‌ها مانده بودند به دلیل تأخیر در شروع عملیات جست‌وجو و نجات، جان خود را از دست دادند. جایی نیست که برویم، هیچ‌کس ما را نمی‌بیند. نه کمکی، نه برقی، نه آب، جانمان را به خطر می‌اندازیم و لوازم را زیر ساختمان‌های فروریخته می‌آوریم.»

 

الیف منتظر خبری از مادرش است که زیر ساختمان فروریخته باقی‌مانده است

الیف اوزچرکس که چند روزی است کنار ساختمان فرو ریخته منتظر مادرش است و اشاره می‌کند که صدای مادرش از زیر ساختمان فروریخته می‌آید و او هر روز منتظر خبری است، می‌گوید: «عملیات جست‌وجو تازه اینجا شروع‌ شده، دیروز صدای مادرم را شنیدند. مادرم زیر این ساختمان است پدرم چون نزدیک بالکن بود خود را پرت کرده بود. حالم خوب نیست، دل‌تنگ مادر و پدرم هستم، این وضعیت برای همه خیلی جدی است. پسرم، همسر و دو فرزندش فوت کرده‌اند، ما افراد زیادی را از دست داده‌ایم و من اینجا منتظر خبر مادرم هستم.»

 

«به فریاد هیچ‌کس نمی‌رسند»

رمزیه آل مانند سایر شهروندان در خیابان زندگی می‌کند و ادعاهای دولت را که گفته بود «ما به فریاد همه رسیدیم» را رد می‌کند و می‌گوید: «اینجا همه کارها را خودمان انجام دادیم، جایی نیست که برویم، خانه‌ام ویران است. سعی می‌کنم به خانه بروم و چیزهایی بیارم و برای بچه‌هایم درست کنم. مردم کمک‌های شخصی می‌آورند و آفاد نیامد و ما کسی را ندیدیم. ما اینجا یک مسئول ندیدیم وضعیت ما را ببینید. در مقابل چشممان مادری جسد کودکش را بیرون آورد، این را مردم با همت خودشان بیرون آوردند.»

 

«بسیاری از عزیزانم را از دست دادم»

الیف ورسوز گفت: «با بچه‌هایم بیرون هستم، زلزله که آمد نفهمیدیم چیه، خودمان را به‌زحمت نجات دادیم. من بسیاری از عزیزانم را از دست دادم. الان بیرونیم جلوی در خانه خودمان هستیم آن‌ها ادعا می‌کنند که کمک می‌کنند اما ما ندیدیم هیچ کمکی به این محله بیاید.»