زنان کرماشان علیه راسیزم و افغانستیزی
جمعی از زنان کرماشان طی یک کنش جمعی هماهنگ، موج راسیزمی که علیه افغانها در ایران به راه افتاده است را محکوم کردند. یکی از فعالان مدنی میگوید: به نظر من جوی که علیه افغانها بە راه افتاده است، خودجوش نیست.
ژوانی کرمی
کرماشان - جمعی از زنان فعال سیاسی و مدنی کرماشان در واکنش به موجی که علیه افغانها در ایران به راه افتاده است، طی یک کنش جمعی هماهنگ آن را محکوم نموده و عنوان کردند که "روژهلات کوردستان علیرغم تحت ستم بودن و همەی فشارها و جنگهایی که بدان تحمیل میشود، آغوشش برای پذیرایی از زنان و مردان پناهندەی افغان باز خواهد بود". آنان در این کنش اعتراضی و روشنگرانه تصاویری از خود منتشر نمودەاند که در آن با در دست داشتن نوشتەهایی همچون "نه به نژادپرستی"، "stop_racism"، "افغانستان، خسته خسته از جفایه"، "افغانستان، کوردستان، برادری ملتها" از افغانها حمایت نموده و نژادپرستی موجود را محکوم کردند.
یکی از این فعالان مدنی به نام ھ.گ با اشاره به سرنوشت و وضعیت مشابه افغانستان و کوردستان و لزوم همبستگی این دو ملت، به عوامل پشت پردەی موج اخیر افغانستیزی در ایران پرداخت و اظهار نمود: به نظر من جوی که علیه افغانها بە راه افتاده است، خودجوش نیست و دستهایی در پشت پرده در کار است تا این مسئله تشدید شود. من فکر میکنیم سایبریهای رژیم با وایرال و پروموت نمودن این مسئله میخواهند اخبار بحرانهای دیگر را نامرئی و پنهان کنند. آنها میدانند که سانسور، فیلتر نمودن شبکەهای اجتماعی و جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات برای سرکوب اعتراضات در ایران کافی نیست و نخواهد بود، بنابراین ناچارند با به راه انداختن موجهای اینچنینی که از راسیزم و نژادپرستی عدەای تغذیه میکند، افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعەی خود را نبیند و با مسئلەای فیک و جعلی درگیر شود. افغانها نه تنها مشکلی برای جامعەی ایران و روژهلات کردستان نیستند بلکه خدمات زیادی به اقتصاد بیمار ایران کردەاند و سرنوشتی بسیار نزدیکی به کوردستان داشتەاند و درواقع سرنوشت ملتهای تحت ستمی چون کوردستان و افغانستان به هم گره خورده است. بار دیگر نژادپرستی و آپارتاید علیه افغانهای عزیز را محکوم میکنیم.
ش.الف ضمن توضیح دادن در خصوص وضعیت کنونی افغانستان که مردمش را ناچار به مهاجرتی فزاینده نموده است، خاطرنشان کرد: افغانها در میان سکوت شرمبار جامعەی جهانی، دوباره در چنگال یک فرقەی مرتجع، زنستیر، توتالیتر و دشمن هرگونه آزادی و کرامت انسانی گرفتار شدەاند. سالهاست شمار زیادی از ایشان به دلایلی همچون جنگ، نبود امنیت، فقر، بیکاری، از سرزمین و دیار خود دل کنده و ناچار به مهاجرت شدەاند. افغانها طی این سالها با نازلترین نرخهای دستمزد و شرایط ناایمن و غیربهداشتی محیط کارشان در ایران به استثمار گرفتە شدەاند. در متن جامعه نیز با انواع راسیزم و تبعیض نژادی روبرو بودەاند، عدم پذیرش ایشان از سوی بخشهایی از جامعه و مجموعەی این شرایط بغرنج مهاجرت، استثمار و تردشدگی، بستری است که در آن احتمال افزایش عدم تعلق به سیستم، قانون و هنجارها وجود دارد و بدیهی است که ناهنجاری و بزەکاری در چنین فضایی به شدت رشد خواهد کرد. کما اینکه وجود نسبت بالایی از جرم و بزهکاری در میان افغانهای ساکن ایران توسط هیچ پژوهش و تحقیق موثق و معتبری تٲیید نشده است، اما خدمتی که آنها به اقتصاد و تولید کلانشهرهای بیمروت ایران نمودەاند، انکارناپذیر است.
ش.الف نیز در مورد این مسئله اینگونه تشریح کرد: ما زنان روژهلات کوردستان بهتر از هر کسی با رنج و ستمی که بر افغانها میرود آشناییم. ایشان چه در سرزمین خود و چه در ایران با ستمهای مضاعف جنسیتی، نژادی، طبقاتی و دینی روبرو هستند، همان تجربەای که یک زن کورد نیز آن را در اعماق جانش لمس کرده است. بنابراین اعلام میداریم که روژهلات کوردستان علیرغم تحت ستم بودن و همەی فشارها و جنگهایی که بدان تحمیل میشود، آغوشش برای پذیرایی از زنان و مردان پناهندەی افغان باز خواهد بود و هرگونه راسیزم، سکسیزم و آپارتایدی را علیه ایشان با رساترین و واضحترین شکل ممکن محکوم میکنیم.
س.م کنشگر مدنی دیگری با اشاره به سیستماتیک بودن حملات فاشیستی علیه افغانها در ایران، جوی که اخیرا علیه ایشان به راه افتاده است را ابعاد جدیدی از ملیگرایی افراطی دانست و عنوان کرد: پناهجویان افغان در ایران به صورت مداوم مورد قساوت و حملات فاشیستی سیستماتیک بودە و هستند. اخیرا شاهد ابعاد جدیدی از ملیگرایی افراطی در ایران هستیم که زنان و مهاجرین اولین قربانیهای آن هستند. افراد جامعەای کە خود قربانی تبعیض جنسیتی، هوموفوبیا و فاشیسم هستند به طور مداوم در حال بازتولید آن در بین همەی گروەهای تحت ستم و تبعیض هستند. نفرتپراکنی و مهاجرستیزی در هر شکلی محکوم است و خلاف آرمانهای جنبش ژن، ژیان آزادی است.
در نهایت زن کنشگر دیگری به نام ب.ز نیز با پرداختن به نقش رسانەها و بازنمایی باژگون واقعیت پناهندگان افغان در ایران توضیح میدهد: این روزها واکنشهای دردناکی را از طرف جامعەی ایرانی بە ورود افغانستانیهایی کە از ظلم طالبان بە ایران مهاجرت کردەاند؛ شاهد هستیم. مهاجرینی کە مدام حضورشان همچون یک تهدید از طرف رسانەها گوشزد میشود و جامعە نیز متأسفانە تحت تٲثیر بیگانەهراسی حضور آنان را برنمیتابد. این در حالی است کە طبق اصول حقوق بشر این پناەجویان میبایست تحت حمایت قرار بگیرند و امنیت و کرامت انسانی آنان تضمین شود، اما رسانەها مدام تصاویر افغانستانیها را بە شکلی بازنمایی میکنند کە گویی ایران را بە تسخیر خود درآوردەاند و تمامی فرصتهای شغلی ارزشمند را از آنِ خود ساختەاند. برخلاف این تصویرسازی، افغانستانیها اغلب در شغلهایی مانند کارگری سادە و با دستمزدهای بسیار پایین مشغول بە کار هستند؛ در حالی که بحران کار برای جوانان ایران، بین قشر تحصیلکردە و ماهر است کە حاضر نیستند در مشاغلی سادە و با دستمزد اندک کار کنند. ایرانیانی کە خود در مهاجرت و پناهندگی بە دیگر کشورها آمار بسیار بالایی بە خصوص از راە غیرقانونی دارند؛ اما مشابە این موضوع را برای افغانستانیها نمیپذیرند!.