زلزله‌های پیاپی شرق افغانستان؛ زنان و کودکان بیشترین قربانیان

زلزله‌های شرق افغانستان صدها کشته و زخمی برجای گذاشت؛ کمک‌ها محدود و تحت کنترل طالبان است و زنان و کودکان بیشترین آسیب‌دیدگان‌اند.

بهاران لهیب

ننگرهار- در دهم سنبله ۱۴۰۴ زمین‌لرزه‌ای شدید ولایات شرقی افغانستان و کابل را تکان داد. در ولایت لغمان و شهر جلال‌آباد خسارات مالی گزارش شد، اما در ولایت کنر دو دره به‌طور کامل ویران گردید. در یکی از قریه‌های دره مزار کنر هیچ باشنده‌ای زنده نماند و همه قربانیان در یک گور دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند. راه‌های مواصلاتی مناطق آسیب‌دیده در کنر غیرقابل عبور شد و پس‌لرزه‌ها همراه با باران‌های شدید، ریزش کوه و مشکلات مردم را دوچندان ساخت.

تمام کمک‌ها باید از طریق هلیکوپترها صورت می‌گرفت؛ اما کنترل این هلیکوپترها در دست طالبان بود و مردم شکایت داشتند که کمک‌ها به نام آنان ثبت می‌شود، اما به جیب طالبان می‌رود. بسیاری از خانواده‌ها تنها یکی یا دو نفر زنده مانده‌اند. بیشتر کشته‌شدگان را زنان، کودکان و سالخوردگان تشکیل می‌دهند. به گفته مردم: «حتا طبیعت هم بر زنان و کودکان رحم ندارد.»

منازل مسکونی در اکثر قریه‌ها و ولسوالی‌های افغانستان قدیمی و از مواد خام ساخته شده‌اند، به همین دلیل به‌سرعت ویران می‌شوند و ساکنان را به کام مرگ می‌کشانند.

در ۱۳ سنبله ۱۴۰۴ بار دیگر زمین‌لرزه‌ای به شدت ۵.۶ ریشتر ولسوالی دره‌نور ولایت ننگرهار را لرزاند. این بار علاوه بر خسارات مالی، خسارات جانی نیز گزارش شد. ده‌ها تن زخمی شدند و مردم ناچار شدند شب و روز را در زمین‌های زراعتی بگذرانند. در همین حال اداره هواشناسی پیوسته هشدار می‌دهد که بارندگی شدید و خطر جاری شدن سیلاب نیز وجود دارد. سازمان جهانی غذا و سازمان جهانی صحت نیز وضعیت مردم را «وخیم» اعلام کرده‌اند.

ما با نورگل ولی، از باشندگان ولسوالی دره‌نور ننگرهار، تماس گرفتیم تا از وضعیت بیشتر آگاه شویم. او گفت: «خانه‌های ما در بار اول زلزله ویران شد. منطقه ما کوهستانی است. دو کودک ما کشته شدند و چند تن دیگر سطحی زخمی برداشتند. بار دوم که زلزله شدید آمد، همان خانه‌هایی که نسبتاً سالم مانده بودند، به کلی ویران شدند. در این رویداد زنان و کودکان زیادی زخمی شدند.»

وی افزود: «در قریه ما کلینیک وجود ندارد. تنها در مرکز ولسوالی، که فاصله زیادی از ما دارد، یک کلینیک است؛ اما داکتر(پزشک) و وسایل کافی برای رسیدگی به زخمی‌ها ندارد. تنها شمار اندکی توانستند زخمی‌های خود را به شهر جلال‌آباد انتقال دهند.»

وقتی از او در مورد کمک‌ها پرسیدیم، با عصبانیت گفت: «تمام کمک‌های کشورهای خارجی یا افراد خیر ابتدا به جیب طالبان می‌رود و سپس به افراد بانفوذ قریه‌ها می‌رسد. ما شنیده‌ایم که کمک‌ها به ولایت کنر رسیده، اما وضعیت مردم آنجا هم بهتر از ما نیست. کسی به ما که خانه، فرزند و همه دارایی خود را از دست داده‌ایم، کمک نمی‌کند.»

نورگل، زنی ۵۰ ساله، در پایان صحبت‌هایش افزود: «من در طول عمرم ندیده‌ام که دولت بیاید و به ما مردم فقیر کمک کند. نه‌تنها کمک نمی‌کنند، بلکه همسران و پسران ما را هم به نام‌های مختلف می‌کشند یا ناپدید می‌سازند. هرچه آمد به کشور، به جیب زورمندان رفت و هنوز هم همان روند ادامه دارد.»

زلزله‌های پیاپی در شرق افغانستان بار دیگر نشان داد که مردم این کشور در برابر بلایای طبیعی و نبود زیرساخت‌های مقاوم، آسیب‌پذیرند. هم زمان نبود مدیریت شفاف و انتقال عادلانه کمک‌ها، درد و رنج بازماندگان را دوچندان کرده است. در شرایطی که زنان، کودکان و سالخوردگان بیشترین قربانیان هستند، مردم همچنان چشم‌انتظار کمک واقعی و عادلانه‌اند؛ کمکی که تاکنون بیشتر در شعارها باقی مانده است.