«وظیفه هر مبارز آزادی‌خواه، همراهی بی‌دریغ با ملت‌های مظلوم است»

همچنان شاهد شرایط بحران و آشوب هستیم. در حالی که سال‌ها پیش، عبدللە اوجلان، رهبر ملت کورد، جامع‌ترین مدل برای حل مشکلات منطقە تحت عنوان کنفدراسیون دموکراتیک خاورمیانە را عنوان کرد. اگر این سیستم اجرا می‌گردید شاهد وضعیت بحرانی فلسطین نبودیم.

 

مرکز خبر - لیلا گوون، رئیس مشترک کنگره جامعه دمکراتیک (DTK) که از ٢٢ دسامبر ٢٠٢٠ در زندان ایلازیغ در بازداشت به سر می‌برد، مقاله‌ای درباره جنگ جهانی سوم در خاورمیانه و جستجو برای راه حل نوشته است که خبرگزاری ما آن را با شما به اشتراک می‌گذارد.

 

متن کامل نوشته لیلا گوون به این شرح است:

گذشته‌ای که به‌طور مناسب در خاورمیانه حل و فصل نشده است، همچنان بر اوضاع کنونی منطقه تاثیر منفی می‌گذارد. شاهد جهانی هستیم که به شدت دوقطبی شده و جنگ جهانی سوم مسئله اصلی آن محسوب می‌شود. اوضاع آشفته خاورمیانه نیز به سایر نقاط جهان سرایت کرده است. نسل‌کشی‌ها، درگیری‌های ملیتی، کشتارهای دسته‌جمعی، مهاجرت‌های اجباری و توازن نظامی-سیاسی ناپایدار و همچنین سلاح‌های کشتار جمعی همچنان از جمله مسائل بحث‌برانگیز در سطح بین‌المللی باقی مانده‌اند. این در حالی است که در خاورمیانه واقعیتی وجود دارد و تفکری غالب است که مردم بومی منطقه با اعتقادات و فرهنگ‌های متنوعشان را به جای غنای فرهنگی، به عنوان «دشمنانی» تلقی می‌کند که باید محو یا همگون شوند. این نگرش همچنان با ابعاد گوناگون ادامه دارد. خاورمیانه منطقه‌ای است که متأسفانه همچنان انواع مختلف حکومت‌های پادشاهی، ارباب-رعیتی و حکومت‌های موروثی فاقد دموکراسی، برابری، عدالت، انتخابات آزاد و امثال آن در آن ادامه دارند. به همین دلیل نیز بحران‌ها و آشوب‌ها در این منطقه باستانی که «گهواره بشریت» نیز خوانده می‌شود، پایان‌ناپذیر به نظر می‌رسند. در حالی‌که سال‌ها پیش رهبر کورد، عبدللە اوجالان، «خاورمیانه‌ای دموکراتیک و فدرالی» را به عنوان مدلی فراگیر و مناسب برای این منطقه معرفی کرده بود. اگر چنین سیستمی اجرا می‌شد، امروز مردم فلسطین تا این حد تنها نمی‌ماندند و تمامی مردمان، اعتقادات و نیروهای سیاسی و اخلاقی ساکن این سرزمین‌ها، برمی‌خاستند و از مقاومت مردم فلسطین حمایت می‌کردند.  

مردم فلسطین در نبردی عادلانه و استوار بر حقانیت خویش به سر می‌برند. اساسی‌ترین وظیفه هر مبارز آزادی‌خواه، همراهی بی‌دریغ با ملت‌های مظلوم است. مردم فلسطین که همواره پناهگاه مبارزان آزادی‌خواه منطقه بوده‌اند، اکنون در نبردی عادلانه به سر می‌برند. مبارزات چندین‌ساله مردم فلسطین و کوردستان برای بقا و حفظ هویت‌شان، مستندات انکارناپذیری از دوگانگی و ریاکاری برخی سیاست‌مدارانی ارائه می‌دهد که خود را متمدن، دموکرات و مترقی می‌خوانند، اما بر اساس معیارهایی همچون هویت، اعتقادات یا حتی ویژگی‌های ظاهری قربانیان از جمله رنگ پوست، خود را «دموکرات» یا «ستمگر» نشان می‌دهند.

بورهان سونمز بیان می‌کند «یک مرگ کافی است تا صدها زندگی را ویران کند»؛ اما در فلسطین و کوردستان نه یک نفر بلکه صدها هزار نفر بی هیچ هشداری کشته شده‌اند! در جغرافیای شرورت بار خاورمیانه، میان رنج‌ها و وحشت‌های بی‌پایان، صدای فریادهای «هاوار» و «صاحه» (فریاد به زبان عربی) بلند است. بی‌تردید توصیف درد غیرممکن است؛ زیرا درد و مرگ در روح انسانی و در هر شرایطی ویرانگر است. پس چگونه می‌توان تفاوتی میان اجساد کودکان پاره‌پاره‌شده در غزه و کودکان حمل‌شده روی پشت اسب در روبوسکی قائل شد؟ یا تفاوتی میان یهودیان قربانی نسل‌کشی و کودکانی که از گرسنگی و سرما در جاده‌ها جان می‌دهند؟ آیا تفاوتی میان کوردهای زنده‌سوزانده‌شده در زیرزمین و فلسطینی‌های کشته‌شده زیر بارش بمب‌ها در غزه وجود دارد؟

آیا تفاوتی میان کودکان کوردی که زیر چرخ تانک در کوردستان جان می‌بازند و کودکان فلسطینی که پیکر بی‌جانشان حتی از زیر آوار بیرون کشیده نمی‌شود، وجود دارد؟ مردمان فلسطین و کوردستان، به‌طور مستمر در انتفاضه و خیزشی حق‌طلبانه به سر برده‌اند. می‌دانیم که دشمنان آزادی، بردگانی راضی از حقوقشان هستند. استراتژیِ تفرقه‌افکنی، سلطه‌گری و در نهایت کشتار توسط مدرنیتەی سرمایه‌داری، بر همگان آشکار است.

آسیب‌های واردشده به ذهنیت جوامع نیز بسیار عمیق است. به‌عنوان مثال؛ احساس همبستگی اجتماعی را در هم شکسته و به‌جای آن فرهنگ صدقه را جایگزین کرده‌اند. آگاهی جمعی سازمان‌یافته را فلج نموده و به‌جای آن فردگرایی و بی‌ایدئولوژی را نهادینه کرده‌اند. فرد را بر اجتماع مقدم داشته‌اند. هرچه فقر و محرومیت عمیق‌تر شده، نوعی شخصیت تسلیم‌طلب که حتی از درد و ستم نیز سپاس‌گزار است را پرورانده‌اند. در برابر همەی این بدی‌ها، مردمان فلسطین و کوردستان تنها از راه مبارزه علیه واقعیت حاکم، می‌توانند به شناخت حقیقت دست یابند.

آنان هرگز «بی‌سرزمینی، بی‌هویتی و بی‌زمینی» تحمیل‌شده را نپذیرفته‌اند و همواره با پایبندی به اصولشان، دوباره و دوباره خیز برداشته‌اند.

همزمان با وقوع این رخدادها در خاورمیانه، شاهد وقایع جالبی در عرصه بین‌الملل نیز هستیم. به عنوان مثال، قدرتمندترین نیروهای هژمونیک جهان، علی‌رغم برخورداری از تمامی امکانات تکنولوژیک و جهانی، فاقد آرامش و ثبات می‌باشند. زیرا این کشورها توسط تجاری خودخواه، فریبکار، جنایتکار و تجاوزگر اداره می‌شوند. بخش عمده‌ای از منابع این کشورهای فاشیستی صرف فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی می‌گردد. آنها با مانیپوله کردن افکار عمومی داخلی و بین‌المللی، نظام‌های سرکوبگر خود را تحکیم می‌بخشند. با احداث دیوارهای مرزی، تلاش می‌کنند مانع ورود اتباع کشورهایی شوند که خود آنها را ویران نموده‌اند. در حالی‌که چنانچه دخالت‌های ناروای خود را در این مناطق کاهش دهند، ثروت‌های زیرزمینی و روی زمینی خاورمیانه برای تأمین نیازهای آنها بسنده خواهد بود. این قدرت‌های هژمونیک با ایجاد تناقض‌ها، مدام بحران و آشوب تولید می‌کنند تا استدلال‌های خود را توجیه نمایند. به همین دلیل است که رژیم صهیونیستی، فلسطینیان را، ترکیه، کوردها را و قدرت‌های غربی (به جز اسرائیل) تمامی خاورمیانه را «تروریست» می‌خوانند. زیرا این تعریف، اقدامات سرکوبگرانه آنان را توجیه می‌کند. همان‌طور که می‌دانیم، آنها می‌توانند هرگونه جنایت و نسل‌کشی را علیه کسانی‌که «تروریست» می‌خوانند مرتکب شوند. آنها تصور می‌کنند کسی نمی‌تواند در برابرشان مقاومت کند. حال آنکه مردمان ستم‌دیده این موضوع را بهتر از هر کس دیگری درک می‌کنند.

مردم فلسطین از سال ١٩۴٨ میلادی تاکنون، همانند مردم کوردستان در درسیم، آگری و زیلان، قربانی نسل‌کشی‌ها و کشتارهای متعددی بوده‌اند. ملت‌هایی که در سرزمین‌های مقدس خود به صلیب کشیده شده‌اند، با پرداخت بهای سنگین خون و عرق و اشک، وجود خویش را بر نقشه‌ی ذهنی استعمارگران ثبت نموده‌اند؛ مادری که در غزه خون فرزند شهیدش را به چهره‌اش می‌زند، سوگند انتقام یاد می‌کند، همانند مادر کورد است که با ایستادگی دلیرانه میان تابوت دو فرزند شهیدش که در بمباران‌های بی‌رحمانه کشته شده‌اند، به دشمن چالش می‌کند. این ایستادگی‌ها، یادآور مقاومت شجاعانه‌ی لیلا خالد، لیلا قاسم، سکینه جانسز و آرین میرکان است.

در برابر سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ای که امروزه در جهان مردسالار شکل می‌گیرد، مادران فداکاری که وارث فرهنگ الهه‌ی مادر در تمدن کهن میان‌رودان‌اند، صلحی پایدار و شرافتمند را در خاورمیانه بنیان خواهند نهاد که به سراسر جهان گسترش خواهد یافت. بی‌تردید ملت‌های کورد و فلسطین در سال‌های اخیر کاستی‌ها و نارسایی‌های ناشی از عملکرد ناقص خود را دریافته‌اند. به ویژه رفتارهای خیانت‌آلود و همکاری‌جویانه برخی از کسانی که خود را «دوست» معرفی می‌کردند، هرگز از حافظه تاریخی آنها محو نخواهد شد. در نسل‌کشی وحشیانه‌ای که علیه مردم فلسطین در جریان است، شاهد وضعیتی تراژیک هستیم که نوادگان قربانیان هولوکاست، امروز خود به جنایتکارانی بی‌رحم تبدیل شده‌اند. اما خوشبختانه همواره انسان‌های خردمند و آگاهی هستند که از تجربیات گذشته درس‌های درستی آموخته‌اند. به عنوان نمونه، صدها روشنفکر یهودی ساکن آلمان با انتشار بیانیه‌ای در برابر جنایات علیه بشریت اعتراض کردند؛ همانگونه که صدها استاد دانشگاه در ترکیه نیز با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند در برابر جنایت علیه کوردها سکوت نخواهند کرد. اگر همه روشنفکران، نویسندگان و مدافعان حقوق بشر جهان متحد شوند، نه اسرائیل می‌تواند به ستم بر فلسطین ادامه دهد و نه حکومت‌های سرکوبگر بر کوردها. روزی فرا می‌رسد که صدای اعتراض توده‌های ستم‌دیده به گوش جهانیان برسد و صلح و عدالت بر سرزمین‌های ما حاکم شود.

حمایت بی‌قید و شرط از مردم فلسطین وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی است.  در حال حاضر، نسل‌کشی وحشیانه‌ای علیه مردم فلسطین در معرض دید تمام جهان در جریان است. نهادها و سازمان‌های بین‌المللی که مسئولیت پایان دادن به این نسل‌کشی را برعهده دارند، همچنان به اظهار «نگرانی» و «ابراز تأسف» اکتفا می‌کنند. مردم کورد ریاکاری این نهادها را از نزدیک شاهد بوده‌اند. بنابراین مهمترین مسئله موضع‌گیری قاطع کشورهای منطقه است. همان‌طور که در بحران اوکراین شاهد بودیم، اتحاد و اراده قدرت‌های جهانی می‌تواند تاثیر بسزایی در پایان دادن به جنگ داشته باشد. اکنون نوبت کشورهای اسلامی است که با تعلیق منافع اقتصادی خود، این نسل‌کشی را متوقف کنند و زمینه را برای تحقق خواست مردم فلسطین فراهم سازند.

حمایت بی‌دریغ از مبارزات حق‌طلبانه مردم فلسطین، وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی برای همگان است. ما زندانیان سیاسی کورد نیز اعلام می‌داریم که در کنار مردم شجاع فلسطین قرار داریم. ما در جغرافیا، مبارزه و رنج‌ها برادریم. دست‌های مادران دردمند فلسطینی می‌بوسیم و در برابر فداکاری‌شان سر تعظیم فرود می‌آوریم. محبت و احترام خود را به زندانیان سیاسی فلسطین و تمامی مردم این سرزمین ابراز می‌داریم و اعلام می‌کنیم که همواره در کنارشان خواهیم ایستاد و آنان را در مبارزه مشروع و حق‌طلبانه‌شان یاری خواهیم کرد.