توافق، دستاورد یا تسلیم

رنگین عبدالله - نویسنده و روزنامه نگار

عادل امام، بازیگر مصری، در نمایشنامه «الزعیم» از عبارت «به خاطر میهن» استفاده می‌کند و ‌می‌گوید رهبران همه فسادهایی که می‌کنند را به نام میهن پرستی انجام می‌دهند تا روی آن سرپوش بگذارند. این مفهوم آنقدر بد است که دولت و اپوزیسیون از آن برای تخریب استفاده می‌کنند برای فریب افکار عمومی و توجیه عملی که می خواهند به نام میهن‌پرستی سرپوش بگذارند.

مفهوم اقتصاد مستقل باشور کوردستان ما را به یاد همین سناریو می‌اندازد، اینجا به خاطر کوردستان نفت را ارزان فروختند و یک دهه بدبختی را برای شهروندان این منطقه تحمیل کردند، وقتی با بغداد به توافق رسیدند، آنها دوباره از مفهوم "به خاطر کوردستان" استفاده کردند. بد نیست دوره ای را توصیف کنیم که باشور کوردستان به نام ملی گرایی با بغداد و به نام ناسیونالیسم و ​​کوردگرایی با کوردستان برخورد کرد، نتیجه آن فروپاشی زیرساخت‌های اقتصادی بود، عجیب این که این دوران به دوران طلایی شکوه تعبیر شد، عجیب این که در این روزها همان شکوه تکرار شد، اما اینبار کاملاً متفاوت بود، پس از تصمیم دادگاه فرانسه، این نیرو مجبور شد همین پرونده را به دولت مقتدر بغداد بسپارد، همه قبول دارند که برای تضمین صلح در منطقه باید پابرجا بماند.

مشکل حکومت اقلیم کوردستان این است که متوجه خطرات و پیامدهای تصمیمات دادگاه‌های بین‌المللی و پیام‌های داخلی و خارجی نمی‌شود. آن‌ها همیشه بر این باور بوده‌اند که یک واکنش یا مانور موقت می‌تواند افکار عمومی محلی را آرام کند و جامعه را به سکوت بکشاند، در حالی که پیامدهای واقعی آن فراتر از مرزهای منطقه است و جامعه بین‌المللی در پرتو دو موضوع تصمیم می‌گیرد، اولی گزارش‌های بین‌المللی حقوق بشر و دومی گوش دادن به حاکمیت دولت عراق است، این شاهدی بر تقویت عراق است که در نهایت موارد زیادی از تضعیف قدرت دولت اقلیم کوردستان را تنها در یک ماه به ما نشان داد و بار دیگر نقش اصلی را به عراق داد، دوم بازیابی مسئله نفت است که آغازی برای بازیابی گذرگاه‌های مرزی، هوایی، نیروهای پیشمرگه و بسیاری موارد دیگر خواهد بود، این در پیام های پلاسچارت و بافل طالبانی منعکس شد که جامعه جهانی دیگر این شکل حکومت داری در باشور کوردستان را نمی‌پذیرد.

پشت سر غرور و امید این روزهای بغداد، ماتمی عمیق وجود دارد، آن‌هم از دست دادن قدرت تخصیص ثروت کشور به نام اقتصاد مستقل و فرار از مسئولیت در قبال حقوق بگیران و حقوق مالی مردم، زیرا در بازگرداندن مسئله نفت به بغداد، دولت سایه در حکومت اقلیم کوردستان دیگر نمی‌تواند ماه و روز را به میل خود تغییر دهد و درآمد ملی را به ابزار درگیری و مجازات شهرها تبدیل کند، این ما را به یاد دیدگاه «پابلودا مریان» می‌اندازد، او گفت: «در یک دموکراسی، مردم به رقیب تبدیل می‌شوند و در یک نظام استبدادی و الیگارشی، هر حاکم کوچک رقیب مردم می‌شود»، از این رو، روند تبدیل شدن به «رقیب» بغداد در درآمدهای نفتی، اولین قدم این خواهد بود که اطمینان حاصل شود که پول و درآمد کشور دیگر نمی تواند برای ساختن کارخانه های رسانه‌ای، ایجاد شبه نظامیان، خرید اراده کادرها و تعیین نتایج انتخابات به زور پول و ثروت نفت استفاده شود.

این توافق دو تصویر از خوشحالی را به ما نشان می‌دهد: تصویر اول غافلگیری مهندسان شکست خورده اقتصاد مستقل است که زیر فشار دادگاه‌ها و جامعه بین‌المللی در مقابل مذاکرات سر خم کردند، دوم خوشحالی مردم و نیروهای سیاسی است که دیگر «به خاطر مین» از ثروت و درآمد خود محروم نخواهند شد. بر این اساس آنچه اتفاق افتاده و می‌افتد آغاز است و برخی آن را «رکورد» می‌دانند، اما از رکود اقتصادی شروع می‌شود، از نقاط مرزی می‌گذرد و به خیلی چیزهای دیگر می‌رسد. اما هیچ یک از ما نمی خواهیم ساختار اقلیم کوردستان که حاصل خون مردم آن است، تضعیف شود، همچنین باید بدانیم که این همان چیزی است که از برتری سیاست مستقل انتظار می رود.

در نهایت نکته حائز اهمیت این است که مردم و شهروندانی که در اقلیم کوردستان زندگی شایسته ای داشته باشند، بنابراین باید با تمام توجه قدردان هر توافقی برای این منظور باشیم و هدف از هر فرآیندی اگر منافع عمومی نباشد به زودی نتیجه آن نمایان خواهد شد.