تجلیل طالبان از ١۵ آگوست و استفاده ابزاری از کودکان

با تجلیل طالبان از ١۵ آگوست، اکثریت جاده‌های کابل چهره طالبی به خود گرفته بود با موترهای قیمتی و تفنگ به دست برجاده‌ها ریخته بودند. از کودکان استفادە ابزاری می‌کنند کە از آنها نفرت دارند. یکی از این کودکان که پدرش طالبی است، می‌گوید: از طالب متنففرم.

بهاران لهیب

کابل - از حاکمیت طالبان در افغانستان سه سال می‌گذرد. طالبان چنان از این روز همه ساله تجلیل به عمل می‌آوردند که گویا امریکا را شکست داده‌اند و حالا کشور را آزاد ساختند. اما اگر از کودکان افغانستان هم پرسیده شود، اشکارا می‌گویند که امریکا صحنە را برای آنان خالی کرد تا به اهداف که دارد با مصارف کمتر برسد. از یک طرف طالبان خود را نیرو مستقل اعلام می‌دارند از طرف دیگر هفته‌وار پول امریکا برای شان واریز می‌شود. بنا به گزارش سالانه (سیگار(SIGAR«اداره سر مفتش ویژه برای افغانستان» در طی سه سال امریکا برای طالبان ۲۱ میلیارد دالر فرستاده است تا قدرت ‌شان را نگهدارد. امسال مقام‌های بلند رتبه طالبان به تمام مدارس دینی اعلام نمودند که نماز شکرگزاری ادا نمایند و در عین حال بر تمام معلمان مرد فشار آوردند تا در مراسم تجلیل «از روز استقلال شان» شرکت نمایند.

باز هم اکثریت جاده‌های کابل و ولایات چهره طالبی به خود گرفته بود با موترهای قیمتی و تفنگ به دست برجاده‌ها ریخته بودند. امسال در کنار پسران کوچک شان دختران قد و نیم قد طالبان نیز به چشم می‌خورد که بیرق‌های طالبان را با احساسات کودکانی شان و بدون آگاهی از آنچە بر آنها می‌گذرد، حمل می‌کردند. باز هم زنان افغان در گوشه و کنار افغانستان و کشور‌های همسایه گردهمایی‌های را راه اندازی نمودند و استبداد که بر زنان جریان دارد را محکوم و افشا ساختند.

با آسنات محمدی دختر ۹ ساله‌ای هم صحبت شدیم که پدرش یکی از قومندانان طالبان در میدان هوایی(فرودگاه) بگرام می‌باشد و در قیمتی‌ترین محل کابل زندگی می‌کنند. وی برای ما گفت: «من هیچ طالبان را دوست ندارم با این که پدرم طالب است. اما مردی خوبی نیست. سه زن را به نکاحش در آورده حالا هم هر روز برای مادرم و دیگر همسرانش از همسر چهارم آن هم دختری از کابل و باسواد صحبت می‌کند.»

آسنات اضافه کرد: «پدرم وقتی از همسر چهارم و باسواد می‌گوید گاه به فکر می‌افتم که اگر من کمی بزرگتر می‌بودم حتما وی را از بین می‌بردم. حالا هم تلاش دارم که اجازه ندهم این اتقاق بیافتد.»

از آسنات در مورد تحصیلش پرسیده شد. افزود: «پدرم طالب است. همان قسمی که طرفدار مکتب رفتن دیگر دختران نیست من و خواهرنم را نیز اجازه نمی‌دهد. یکی از دعواهایم همیشه با پدرم همین است. وقتی طرفدار تحصیل زنان نیستید چرا علاقمند ازدواج با زن با سواد هستید؟ هیچ وقتی برایم پاسخی نداده است با همین برخود‌هایش از وی متنفر هستم و اجازه نمی‌دهم زنی دیگری را وارد خانه ما نماید.»