تجلیل از نوروز، مقاومت زنان در مقابل افکار طالبانی

حاکمیت طالبان بە مردم اجازه نمی‌دهند که از نورو تجلیل به عمل بیاورند. اما دیروز زنان باوجود که اجازه رفتن به مکان‌های تفریحی را ندارند در کنار جاده‌ها تجلیل کردە و گفتند: ما زنان باید طالبان را از قدرت برکنار کنیم این فقط با مبارزه و استقامت ممکن است.

 

بهاران لهیب

کابل- تجلیل از نوروز در افغانستان تاریخ طولانی دارد. قبل از آمدن نوروز مردم به پیشواز از این روز آمادگی می‌گیرند، از پاککاری منازل‌شان گرفته تا تهیه سمنک، هفت میوه، هفت سین، پوشیدن لباس جدید، گردهمی خانواده‌گی و تهیه غذاهای خوبی می‌باشد. روز اول سال را همه مردم جشن می‌گرفتند به دلیل آغاز سال جدید است، روز دوم سال را «روز دهقان» نامیده بودند، در قریه‌ها و ولسوالی‌ها مردم جمع می‌شدند برای داشتن حاصلات خوب تمام جوی‌ها(نهر) آب را پاککاری نموده و آماده آبیار می‌نمودند و در روز سوم سال «روز معارف» بود که طی مراسم زنگ مکتب را به صدا در ‌می‌آوردند.

با تجاوز روس‌ها در افغانستان و نیرو‌ گرفتن بنیادگرایان، این روز‌ها به خصوص روز نوروز به یکی از روزهای مقاومت تبدیل شده است. چون احزاب اخوانی، طالبان و القاعده این روز را معادل «کفر» می‌دانند. اما مردم به خصوص زنان با وجود که با فقر و تنگ دستی مواجه هستند. ولی تلاش نمودند که نوروز را جشن بگیرند و با اعضای خانواده‌ها به گفته خود شان «برای سبزه لگد کردن» بیرون می‌شوند.

با حاکمیت طالبان بە مردم اجازه نمی‌دهند که از این روز تجلیل به عمل بیاورند. اما با آن هم دیروز زنان باوجود که اجازه رفتن به مکان‌های تفریحی را ندارند از این روز در کنار جاده‌ها تجلیل کردند با این که در اکثریت مناطق نیرو‌های بدری(وحشتناکترین نیرو‌های طالبان‌اند که حاضر هستند در ملأعام مردم را به قتل برسانند و یا با پوشیدن لباس انتحاری قتل عامی را انجام بدهند.) طالبان مستقر بود. ولی با‌ آن هم جلوم گشت و گذار زنان را گرفته نتوانستند.

ما هم از فرصت استفاده کرده سر به دشت برچی یک از مناطق غربی کابل زدیم در آنجا نسرین خلیل را ملاقات کردیم که با کودکان قد و نیم قدش در کنار جاده قدم می‌زد از وی جویا شدیم به چه دلیل این جا آمده است؟ نسرین با لبخند که در لبانش نقش بسته بود گفت: «من روز نوروز را به تمام مردم به خصوص زنان کشورم که هیچگاه تحت هیچ شرایط دست از مبارزه برنداشتند تبریک می‌گویم.»

بعد ادامه داد: «طالبان باید از ما زنان بترسند، با این که یکی دو ماه قبل دختران‌مان را به جرم بی‌حجابی روانه زندان کردند تا ترس و وحشت را ایجاد نمایند. اما ما امروز بیرون شدیم تا برای‌شان نشان بدهیم که ما از این سرکوب‌هایهشان ترس نداریم و به ضد افکار طالبانی هستیم.»

آن طرف‌تر ما شمیم آگاه را دیدم که با گروپ از دوستانش با هم غرق صحبت بودند و در چشمان‌شان شادی به وضاعت دیده می‌شد، با وی هم صحبت شدیم، برای ما گفت: «ما شب با هم برنامه کردیم که اگر ما را طالبان لت و کوب هم نمایند به هر قیمت شده امروز از منازل خود بیرون شده و به حرف یک مشت طالبان بی‌سواد که زنان را ناقص‌العقل می‌دانند گوش نمی‌دهیم.»

بعد با همان لبخند شاد ادامه داد: «وقتی به جاده آمدم با دوستان متوجه شدم که ما شش تن تنها نیستیم. زنان زیادی با لباس‌های زیبا و سرشار از امید به گشت زنی آمده‌اند. من را این صحنه خیلی خشنود ساخت و دانستن که ما زنان دیگر تسلیم این جاهلان نمی‌شویم.»

سخنانش را با این حرف‌ها پایان داد: «ما زنان فقط خودمان باید حمایت‌گر همدیگر باشیم. اجازه ندهیم که طالبان با افکار زن ستیزانه‌شان به نام شرعیت و اسلام ما را به گروگان بگیرند و مانع ما شوند که نفس کشیده نتوانیم. ما زنان باید طالبان را از قدرت برکنار کنیم این فقط با مبارزه و استقامت علیه آنان ممکن است بس.»