تجلیل از استقلال وقتی امید بخش است تا کشور مستقل باشد

۲۸ اسد؛ روزی که طالبان استقلال می‌نامند، اما افغانستان همچنان اسیر وابستگی و سرکوب است.

بهاران لهیب

افغانستان- ۲۸ اسد روزی تاریخی در افغانستان است؛ روزی که انگلیس‌ها در افغانستان شکست خوردند و شاه امان‌الله خان پیروزی مردم را اعلام کرد.

در سال ۱۹۱۹ شاه امان‌الله با همکاری همسرش ملکه ثریا و یاران مبارز دیگرش حاکمیت را به دست گرفت. پیش از او قوانین سنگین و تحقیرآمیز در افغانستان حاکم بود. اما برای نخستین بار، شاه امان‌الله قانون اساسی را تدوین کرد. با همکاری ملکه ثریا نخستین مکتب دخترانه در کابل تأسیس شد. گروهی از دختران جوان برای تحصیل به کشورهای اروپایی فرستاده شدند. برای اقلیت‌های مذهبی و قومی اجازه تحصیل داده شد و مالیات‌ سنگینی که سال‌ها مردم را زیر فشار قرار داده بود لغو گردید. حجاب اجباری نیز منع شد.

از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۹ افغانستان و زنان کشور دوران شکوفایی را تجربه کردند. اما با توطئه‌های انگلیس و تحریک گروهی از ملاها، نظام امانی پایان یافت.

 با وجود جنگ‌های خونین و مقاومت مردم افغانستان با دستان خالی، دو بار در مقابل انگلیس و سپس روس‌ها، هرچند افغان‌ها قربانی‌های فراوان دادند، نظام‌های بعدی دست‌نشانده و فرمان‌بردار قدرت‌های امپریالیستی بودند و افغانستان را به عقب‌ماندگی کشاندند. با وجود همه اشتباهات سیاسی شاه امان‌الله، او نخستین دولتی را پایه‌گذاری کرد که پس ازسومین بار شکست انگلیس، افغانستان را به سوی ترقی و پیشرفت سوق داد.

دردآورتر این‌جاست که حکومت‌هایی که خودشان هنوز وابسته و دست‌نشانده‌اند، از این روز تجلیل می‌کنند و جشن می‌گیرند و آن را «روز پیروزی مردم» می‌نامند، در حالی که هنوز افغانستان آزاد و مستقل نیست.

رفتار طالبان در این میان متناقض است؛ از یک سو شاه امان‌الله خان را کافر و مرتد می‌خوانند و تصاویرش را از دیوارهای کابل و ولایات پاک می‌کنند، اما از سوی دیگر همین روز را روز استقلال دانسته و محافل رسمی برگزار می‌کنند. این در حالی است که زنان و مردان افغانستان در زندان طالبان زندگی می‌کنند. فقر و بیکاری بیداد می‌کند و گزارش‌ها از احکام صحرایی طالبان به نشر می‌رسد که روزانه میان ۵ تا ۱۰ زن و مرد را به جرم‌های به‌اصطلاح اخلاقی در ملا عام به شلاق می‌بندند.

دولت طالبان از سوی امریکا، ایران، پاکستان، روسیه، چین، عربستان سعودی، قطر، ترکیه و حتی برخی کشورهای اروپایی از لحاظ مالی و نظامی حمایت می‌شود. به شکل علنی هفته‌وار برای آنان ۴۰ میلیون دالر فرستاده می‌شود و همه تجهیزات جنگی دولت پیشین نیز در اختیارشان باقی مانده است. اما با اکت و ادا خود را مستقل می‌دانند.

چندی پیش زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان، همراه با چند مقام امریکایی دیگر به کابل آمدند. پیش‌تر بر دیوارهای سفارت امریکا در کابل شعارهایی از شکست امریکا و پیروزی طالبان نوشته شده بود، اما پیش از ورود آنان، حتا پرچم‌ و کلمه «لا اله الا الله» از دیوارها پاک شد. همین موضوع طالبان را مورد تمسخر کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار داد نوشتند: «برای رضایت باداران خود حتی حاضر شدند شعارهای مذهبی‌شان را هم حذف کنند.»

امروز نیز مصادف با روز استقلال کشور است، طالبان با استفاده از فرصت، در جاده‌های کابل و ولایات برای نمایش قدرت حضور یافته‌اند و حتی گزارش‌هایی از شلیک هوایی در برخی مناطق منتشر شده است تا وحشت را در دل مردم ایجاد کنند و مانع بلند شدن صدای عدالت‌خواهی شوند.

اما مردم پیام‌شان روشن است: «ما و زنان شجاع مان از این نمایش‌های طالبان هراسی نداریم. فقط دلمان برای طالبان می‌سوزد که برای اثبات قدرت خود، به سرکوب مردم و زنان بی‌سلاح رو می‌آورند. ترس آنان بیشتر از قدرت‌ شان است.»

در نتیجه باید گفت روز استقلال در تاریخ افغانستان نماد ایستادگی مردم در برابر استعمار است، اما تا زمانی که وابستگی‌های سیاسی و اقتصادی بر کشور سایه افکنده باشد و مردم به خصوص زنان از حقوق اساسی خود محروم بمانند، سخن گفتن از استقلال واقعی بیشتر شبیه به شعار است تا حقیقت. آینده افغانستان در گرو اراده مردم برای آزادی، عدالت و مبارزه است، نه نمایش‌های قدرت و وابستگی به بیگانگان.