تهران در اتاق گاز؛ آلودگی هوا و تداوم تعطیلی‌ها

در حالی که آلودگی هوا بار دیگر تهران را در وضعیت اضطراری قرار داده و مدارس و ادارات به تعطیلی کشیده شده‌اند، نهادهای مربوطه هیچ راهکار ساختاری برای مهار این بحران ارائه نمی‌دهند.

مرکز خبر- آلودگی هوای تهران به مسئله‌ای مزمن و بحرانی تبدیل شده است؛ بحرانی که سال‌هاست جان شهروندان را تهدید می‌کند اما همچنان در لایه‌ای از بی‌کفایتی مدیریتی، بی‌تفاوتی سیاسی و ناکارآمدی ساختاری گرفتار مانده است.

براساس گزارش رسمی(غیررسمی بیشتر است) شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، شاخص کیفیت هوا در بسیاری از مناطق پایتخت از مرز ١۵٠ عبور کرده و در وضعیت «ناسالم برای همه گروه‌ها» قرار گرفته است. در برخی نواحی جنوبی و مرکزی، میزان ذرات معلق حتی به سطح هشدار رسیده است. با این حال، نهادهای دولتی به جای ارائه راهکارهای عملی، بار دیگر به تعطیلی مدارس و توصیه‌های پزشکی برای ماندن در خانه بسنده کرده‌اند. آلودگی به حدی رسیده که امروز چهارشنبه، سوم دی ماه، کمیته پزشکی هیئت فوتبال تهران برگذاری مسابقات و تمرینات فوتبال را به دلیل بالا بودن شاخص آلودگی هوا ممنوع اعلام کرد.

 

دلایل بحران‌آفرین آلودگی هوا در تهران

 

انباشت خودروهای فرسوده

بیش از ۴٠ درصد ناوگان حمل‌ونقل عمومی و خصوصی در تهران فرسوده است. خودروهایی که نه معاینه فنی مؤثر دارند، نه استانداردهای آلایندگی را رعایت می‌کنند. دولت به جای نوسازی، واردات خودروهای بی‌کیفیت یا افزایش تولیدات داخلی فاقد استاندارد را در دستور قرار داده است.

 

عدم توسعه حمل‌ونقل عمومی مؤثر

متروی تهران سال‌هاست به دلیل کمبود بودجه و نبود اراده سیاسی توسعه نیافته است. اتوبوس‌های شهری فرسوده‌اند و ظرفیت پاسخگویی به جمعیت میلیونی پایتخت را ندارند. نتیجه، افزایش اتکای شهروندان به خودروهای شخصی و انباشت آلاینده‌هاست.

 

استفاده از سوخت‌های بی‌کیفیت

برخلاف ادعای مقامات، سوخت توزیع‌شده در جایگاه‌های شهری کیفیت پایین دارد و میزان گوگرد آن فراتر از استانداردهای بین‌المللی است. پالایشگاه‌ها نیز به‌روزرسانی نشده‌اند و همچنان سوخت سنگین تولید می‌کنند که سهم بزرگی در تولید ذرات معلق دارد.

 

ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه و از بین‌بردن فضای سبز

در سال‌های اخیر، توسعه شهری بدون ملاحظات زیست‌محیطی، منجر به تخریب باغ‌ها، کوه‌خواری و کاهش ریه‌های سبز تهران شده است. شهرداری تهران با مماشات با پیمانکاران و نهادهای خاص، عملاً به حذف ظرفیت‌های تنفسی شهر کمک کرده است.

 

نبود اراده سیاسی برای تغییر

طرح‌هایی مانند «محدوده کاهش آلودگی هوا» به بهانه‌های مختلف کنار گذاشته شده‌اند یا کارکردی نمادین یافته‌اند. نهادهای متعدد و موازی‌کاری سازمان‌ها باعث شده تصمیم‌گیری واحد و مؤثر در این زمینه ناممکن باشد.

 

بی‌تفاوتی مرگبار

در شرایطی که آلودگی هوا در تهران سالانه جان بیش از ۵٠ هزار نفر را می‌گیرد (بر اساس آمار وزارت بهداشت و WHO)، دولت همچنان بودجه کلانی برای پروژه‌های غیرضروری، نظامی یا نمایشی هزینه می‌کند، اما توسعه حمل‌ونقل عمومی، بهینه‌سازی سوخت یا پایش دقیق منابع آلاینده همچنان در حاشیه قرار دارد.

مدیریت شهری نیز بیشتر بر نمایش تبلیغاتی و بیلبوردهای «با ماسک بمانید» تمرکز دارد تا راه‌حل‌های ریشه‌ای. نه تغییر قوانین، نه پایش منابع آلاینده، نه مشارکت مردمی، هیچ‌کدام جدی گرفته نمی‌شوند.

تهران امروز در محاصره هوای مسموم و ساختارهای آلوده‌تر به بی‌تدبیری گرفتار شده است. مردم، به‌ویژه کودکان، سالمندان و بیماران تنفسی، در خط مقدم این بحران قرار دارند، در حالی که مسئولان از اتاق‌های گرم و خودروهای تصفیه‌شده‌شان، تنها نظاره‌گرند.

دلایل و ریشه‌های آلودگی هوا در کلانشهرهای ایران مخصوصا تهران تنها به عوامل پیش‌گفته برنمی‌گردد و به عواملی مانند صنعت و مازوت‌سوزی و رعایت نکردن شاخص‌های محیط‌زیستی در ساخت‌و ساز و صنعت هم برمی‌گردد و چون شامل تعهدات حاکمیتی است در رسانه‌ها خیلی به آنها پرداخته نمی‌شود.

اگر نگاه امنیتی و سودمحور به مدیریت شهری جای خود را به نگاه علمی، مسئولانه و شفاف ندهد، تهران به زودی به شهری غیرقابل‌زیست بدل خواهد شد؛ شهری که دیگر نه توان تنفس دارد، نه امید به تغییر.