«تداوم پیروزمند جنبش‌های انقلابی در گرو اتحاد و سازمان‌یابی است»

چندین سندیکا و تشکل کارگری در آستانه‌ی سالگرد خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» بیانیه‌ای صادر کرده و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره‌ی جانباختگان راه آزادی، بهبود و رفاه مردم ایران را در گرو آزادی از شرایط ستم و استثمار حاکم در ایران عنوان کرد.

مرکز خبر- امروز پنج‌شنبه ٩ شهریورماه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، گروه اتحاد بازنشستگان، کارگران بازنشسته خوزستان در آستانه‌ی سالگرد خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» و قتل حکومتی ژینا امینی با انتشار بیانیه‌ای، اعلام کردند که خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» نابرابری جنسیتی و ملیتی را در همه جای کشور به ویژه در رابطه با کوردستان و بلوچستان به طور کامل برای مردم ایران آشکار ساخت و نشان داد که این ستم‌ها با ماهیت نظام حاکم در هم آمیخته است و تداوم پیروزمند جنبش‌های انقلابی را در گرو اتحاد و سازمان‌یابی عنوان کردند.

 

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

در شهریورماه ۱۴۰۱ حماسه‌ی بزرگی برای مردم زحمتکش ایران رقم خورد. ما آن روزهای بزرگ را گرامی می‌داریم. زنده می‌داریم یاد دختران و پسران جوان، زنان و مردانی که برای خواست‌ها و حقوق سرکوب شده‌ی خود، مبارزه با ستم سرمایه‌داری و استبداد دینی را استمرار بخشیدند. همچنین یاد و خاطره‌ی ژینا امینی و خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» را فراموش نمی‌کنیم. جنبش «زن زندگی آزادی» خیزشی انقلابی بود که روبنای سیاسی، حقوقی و فرهنگی رژیم را به طور رادیکال به چالش کشاند و به راستی بر بستر شرایطی شکل گرفت که در تداوم جنبش‌های اعتراضی پیشین به ویژه جنبش اعتراضی ۹۶، ۹۸ و اعتراضات سال ۱۴۰۰ فصل نوینی از فعالیت‌ها و اعتراضات را علیه حاکمیت ستم و سرکوب، زنده کرد و تکامل بخشید.

خیزش «زن زندگی آزادی» نابرابری جنسیتی و ملیتی را در همه جای کشور به ویژه در رابطه با کوردستان و بلوچستان به طور کامل برای مردم ایران آشکار ساخت و نشان داد که این ستم‌ها با ماهیت نظام حاکم در هم آمیخته است و باید گفت با استثمار طبقه‌ی کارگر در ایران در هم تنیده است. این خیزش انقلابی خواست‌ها و شعارهایی را مطرح کرد که تحقق آن‌ها با نفی شرایط موجود امکان‌پذیر است. آن خواست‌ها و شعارها برخاسته از واقعیات زندگی مردم زیر ستم و استثمار بود و هست. شعارهای توده‌های معترض درواقع انعکاسی از درد و رنج اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی‌ای بود که محصول حاکمیت مفت‌خواران، غارتگران و آدم‌کشان سرمایه‌دار و دیوان‌سالاران و صاحب منصبان انتظامی، امنیتی و نظامی در هر شکل و لباسی است. ستم، سرکوب، تحقیر و اختناقی که اکثریت بالای ٩۵ درصدی ساکنان کشور و بویژه زنان جامعه‌ی ایران را در تمام عرصه‌های زندگی آماج یورش ارتجاعی و ویرانگر خود قرار داده است. از این رو طبیعی است که توده‌های وسیع زن و مرد، بویژه جوانان و روشنفکران آزادی‌خواه و کارگران و زحمتکشان وارد مبارزه‌ی سیاسی با نظام حاکم و سلطه‌ی نکبت‌بار او گردند و با شرکت وسیع و مستقل خود در این عرصه، پیکره‌ی اصلی چنین تلاش آزادی‌بخشی و دوران‌سازی را تشکیل دهند.

با آنکه حاکمیت با همه‌ی سرکوبگری‌ها، کشتارها، بگیر و ببندها، فریبکاری‌ها و دسیسه‌هایش کوشیده و می‌کوشد که جنبش‌های اعتراضی و حق طلبانه‌ی توده‌های مردم را کاملاً درهم بشکند، اما به هیچ وجه موفق به این کار نگردیده و نخواهد گردید. زیرا نه تنها زنان، بویژه زنان جوان، میدان مبارزه را خالی نکردند، بلکه جنبش دانشجویان و دانش‌آموزان و جنبش کارگری، دهقانان و بازنشستگان به حرکت رو به رشد خود ادامه می‌دهند و چه بسا در هفته‌ها و ماه‌های آینده، شاهد برآمدی در جنبش اعتراضی و پیوستن بخش‌های وسیع‌تری از معلمان، دانش‌آموزان، دانشجویان، زنان، کارگران و روشنفکران به مبارزه باشیم. همچنین زمان آن فرا رسیده است که توده‌های میلیونی کارگران که واقعاً کارد به استخوانشان رسیده به پا خیزند و با ایجاد صف مستقل و پیشرو و با شرکت در پیکار سیاسی، برای رهایی خود و دیگر زحمتکشان و توده‌های ستمدیده وارد میدان شوند.

آری رژیم سرمایه‌داری اسلامی به رغم کشتار و اعدام صدها جوان، زن و مرد آزاده و زندانی کردن ده‌ها هزار نفر معترض بجان آمده، نتوانست که به طور کامل بر اوضاع کشور مسلط شود. افزون بر این‌ها مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و  زیست‌محیطی نیز در این یک سال وضعیتی بحرانی‌تر پیدا کرده است. بنابراین به جرأت می‌توان مدعی شد که زمینه برای انواع جنبش‌های اجتماعی در حال قوام گرفتن و مهیا شدن است و برای رشد و اعتلای جنبش و فعلیت بخشیدن به نیروهای بالقوه‌ی تحول و تغییر انقلابی، آن‌چه مورد نیاز است عبارت است از: بسط آگاهی و ایجاد تشکل، جرأت و جسارت همراه با تدبیر و دوراندیشی و همبستگی و اتحاد با اعتراضات بحق گوناگون در سراسر کشور. تنها با چنین راهبرد و چنین راهکاری است که شیشه‌ی عمر نظام حاکم به سنگ خواهد خورد و پرتو آزادی از ورای ابرهای تیره ، دیوارهای بلند و پرده‌های مانعی که نظام حاکم در مقابل آن ایجاد کرده، فروغ شادی‌بخش و زندگی آفرین خود را خواهد افشاند.

باید توجه داشت که علاوه بر شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی‌ای که پیش از این منجر به اعتراضات و خیزش‌های اجتماعی گردیدند و هم اکنون به قوت خود باقی هستند، سیاست‌های رژیم هر روزه مشکلات و مسائل جدیدی در برابر مردم ایجاد می‌کنند که اوضاع را پیچیده‌تر و غیر قابل تحمل‌تر می نمایند. تلاش‌های داخلی و بین‌المللی رژیم که روز و شب آن‌ها را با بوق و کرنا و بدون وقفه، از دستگاه‌های تبلیغاتی خود پخش می‌کند، صرفاً اقداماتی برای نجات طبقه‌ی حاکم و تداوم سلطه‌ی او هستند و هیچ بهبودی در شرایط زندگی توده‌های مردم ایجاد نخواهند کرد. بهبود و رفاه مردم در گرو آزادی از شرایط ستم و استثمار حاکم در ایران است.

بنابراین برای موفقیت در تغییر بنیادی جامعه و ساختار سیاسی نیازمند آن هستیم که صفوف خود را بازآرایی و همبستگی و اتحاد میان خود را تقویت کنیم. از  همین‌رو ما با اتحاد و همدلی با یکدیگر و تمام توده‌های زیر ستم در کشور، فشارهای امنیتی و صدور احکام علیه معلمان، فعالان کارگری، دانشجویان و زنان به ویژه زندانی کردن زنان و مردان فعال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، مدنی و اتنیک‌های مذهبی را محکوم می‌کنیم و باور داریم که تنها راه مقابله با حملات حاکمیت، بسط آگاهی، تشکل‌یابی و سازماندهی، اتحاد و گسترش مبارزه در همه‌ی عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بویژه سیاسی است.