خشکسالی پرآب‌ترین استان ایران؛ خشک شدن سه رودخانه در صومعه‌سرا

خشکی بی‌سابقه سه رودخانه در صومعه‌سرا، زنگ خطر بحران آب را این‌بار در گیلان به صدا درآورد؛ نشانه‌ای آشکار از سوءمدیریت گسترده و بی‌توجهی حاکمیت به هشدارهای محیط‌زیستی که حالا پرآب‌ترین استان ایران را هم به کام تشنگی کشانده است.

مرکز خبر- بحران آب که پیش‌تر دامنه‌اش به استان‌های مرکزی و جنوبی ایران محدود بود، حالا به گیلان، یکی از پرآب‌ترین استان‌های ایران نیز رسیده است. در شهرستان صومعه‌سرا، سه رودخانه‌ی گازگیشه، باقلاکش و سیاه‌درویشان به‌طور کامل خشک شده‌اند. ویدیوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده‌اند، نشان می‌دهند که بستر این رودخانه‌ها به‌قدری خشک شده که مردم با موتورسیکلت از آن عبور می‌کنند؛ بسترهایی که تا چند ماه پیش میزبان قایق‌های محلی بودند.

شهروندان خمام در اعتراض به قطعی‌های مکرر آب و برق به خیابان‌ها آمدند و اعتراض خود را در شهری که جزو پر بارش‌ترین شهرهای ایران است، نشان دادند.

کارشناسان محیط‌زیست این پدیده را زنگ خطری جدی برای شمال ایران می‌دانند و می‌گویند هشدارها درباره بحران آب، سال‌هاست که نادیده گرفته شده‌اند. به گفته‌ی آنان، ریشه‌ی این بحران نه تنها در تغییرات اقلیمی، بلکه بیش از هر چیز در سوءمدیریت، سیاست‌های ناکارآمد و بی‌کفایتی حاکمیت جمهوری اسلامی است؛ جایی که تصمیم‌گیری‌های غیراصولی، پروژه‌های انتقال آب بدون ارزیابی‌های زیست‌محیطی، تخریب جنگل‌ها، و نبود برنامه‌ای جامع برای مدیریت منابع آبی، وضعیت را بحرانی‌تر کرده است.

خشک شدن رودخانه‌ها در گیلان، استانی که همواره به بارش‌های فراوان و منابع آبی غنی‌اش شناخته می‌شد، نشانه‌ی واضحی‌ست از آنکه بحران آب دیگر محدود به مناطق خشک ایران نیست. درواقع، امروز بحران آب در ایران نه صرفاً نتیجه‌ی کاهش بارندگی، بلکه محصول مستقیم دهه‌ها بی‌تدبیری و بی‌توجهی حاکمان است.

از سدسازی‌های بی‌برنامه در دهه‌های گذشته، تا نابودی تالاب‌ها، تخریب پوشش گیاهی و انتقال غیرعلمی آب از یک حوضه به حوضه‌ی دیگر، همه گواه بی‌کفایتی ساختار تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی است؛ ساختاری که بیشتر از آن‌که به کارشناسان گوش دهد، به منافع گروه‌های خاص و امنیتی وفادار است.

در چنین شرایطی، حتی شهرهایی مانند صومعه‌سرا و رودبار و آستارا که روزی انبوهی از آب روان در دل خود داشتند، نیز به سرنوشتی دچار می‌شوند که پیش‌تر گریبان خوزستان و سیستان‌ و بلوچستان را گرفت: بی‌آبی، مهاجرت، نارضایتی اجتماعی و فروپاشی زیست‌محیطی.

و اگر روند فعلی ادامه یابد، بی‌گمان خشک‌سالی و نابودی منابع آب، نه‌فقط مسئله‌ای محیط‌زیستی، بلکه تهدیدی برای ثبات اجتماعی، امنیت ملی و آینده‌ی زندگی در ایران خواهد بود.