سقف‌های شیشه‌ای ارتقای خبرنگاران زن در تهران

گرچه فعالیت روزنامه نگاری و حوزه رسانه برای خبرنگاران زن چالش های بسیاری دارد اما روزنامه نگاران زن بنا بر حرفه و آنچه رسالت حرفه ای خود می دانند با تمام مسائل، مشکلات و تبعیضات رفتاری در تحریریه ها همچنان به فعالیت خود مشغول هستند.

رعنا حکیم

تهران - ١٠٠ خبرنگار، گزارشگر و عکاس خبری در خیزش زن زندگی آزادی بازداشت و زندانی شدند و دو خبرنگاری که اولین عکس و گزارش را درباره قتل ژینا امینی نوشتند ۴٠٠ روز زندانی و با احکام سنگین روبرو شدند. هم اکنون خبرنگاران بسیاری در دل زندان در رویای آزادی خود، زندانیان دربند و ملت دربند به سر می برند. فعالیت خبرنگاران و روزنامه نگارن در ایران همواره با چالش ها و مسائلی روبرو است؛ چالش های حوزه روزنامه نگاری هر سال در ١٧ مرداد روزی که بنام روز خبرنگار نامگذاری شده مورد بررسی قرار می گیرد که البته هر ساله با وعده و وعیدهای بی اساس مسئولان و مدیران برای بهبود اوضاع نابسامان خبرنگاران چنین روزی گرامی داشته می شود در این شرایط خبرنگاران و روزنامه نگاران زن مشکلات و چالش های دوچندانی دارند که قصد داریم در گفت‌وگو با دو تن از خبرنگاران و فعال حوزه رسانه در تهران به کنکاش بپردازیم.

 

کورسوی چراغ روزنامه نگاری در تهران

شهرزاد.س که ١۵ سال در حوزه روزنامه نگاری اجتماعی مشغول به فعالیت در یکی از روزنامه های رسمی تهران است، می گوید: چراغ روزنامه نگاری در شرایط فعلی در تهران رو به خاموشی است در این میان اگر می توانم بنویسم تنها عشق و علاقه به کار و گره گشایی از مشکلات مردم است.

او می گوید: اوضاع تهران این روزها آنقدر نابسامان است که نمی توان از مسائل و مشکلات و آسیب های اجتماعی در این کلان شهر ننوشت.

او می گوید: نوشتن و تهیه گزارش های مختلف تنها یک روی سکه است و روی دیگر تلاش برای خط نکشیدن پاراگراف هایی است که ممکنه خوشایند مدیران رسانه ای نباشد و حاضر به انتشارش نباشند و تو همواره ترس و دلهره ناقص شدن مطلبت را داری و با این حال باز هم می نویسی چون عشق به نوشتن است که تو را سرپا نگه می دارد.

شهرزاد درباره سقف شیشه ای زنان در دنیای روزنامه نگاری می گوید: واقعیت این است که هر چقدر تلاش و واکاوی کنی و بنویسی و پرده از درد و فقر جامعه برداری و سال ها خاک تحریره بخوری باز هم نمی توانی جایگاه برابر با مردان در تحریریه داشته باشی و شاید بالاترین جایگاه در نهایت دبیر یکی از بخش ها باشد که  در آن منصب هم همواره با چالش هایی روبرو می شوی.

در تهران مدیرمسئول و سردبیر روزنامه های رسمی و سراسری را به ندرت به زنان خبرنگار می سپارند این در حالی است که هیچ کدام از این مردان منکر توانایی و مدیریتی زنان خبرنگار نمی شوند.

وی درباره امنیت شغلی خبرنگاران می گوید: معمولا در ابتدای کار در هر روزنامه‌ای پس از شش ماه تا یک سال فرد را بیمه می‌کنند و این روند به عرف تبدیل شده است این در حالیست که هرکس در هر شغلی باید از روز اول کاری خود بیمه شود اما چنین قانون من‌درآوردی اعمال می‌شود.

او تاکید می کند: تبعیض جنسیتی در رسانه های ایران به گونه ای است که حتی برخی نهادها، هنگام دعوت از خبرنگاران، تاکید بر الزام اعزام خبرنگار مرد از سوی رسانه را دارند و این بدون هیچ دلیل قانع کننده ای از آنان سر می زند.

شهرزاد می گوید: شرایط جامعه رسانه ای ایران به گونه ای است که همچنان که در جامعه خطاهای زنان نسبت به مردان کمتر بخشیده می شد اگر یک خبرنگار زن اشتباهی در کار حرفه‌ای ازش سر بزند آن را به جنسیت‌اش ربط می‌دهند در حالی این چنین قیاسی اصلا منطقی نیست.

او با اشاره به تفاوت خبرنگاران زن و مرد در تحریریه‌ها می‌گوید: مردان به دلیل جنسیت خود هموراه یکی دو قدم از ما جلوتر هستند و ما در یک رقابت نابرابر با آنها کار می کنیم و بعضی وقت ها شرایط به گونه ای است که انگار آنان تلاش دارند زنان را از تحریریه ها به در کنند. در برخی از رسانه‌ها حضور زنان در شورای تیتر هم ممانعت دارند در واقع سقف شیشه‌ای برای ارتقای زنان همچنان وجود دارد.

 

تلاش خبرنگاران زن تابوشکن

مستانه.الف ٢٠ سال سابقه فعالیت در رسانه‌های محلی، روزنامه‌های سراسری و روابط عمومی دارد او که پس از سال‌ها فعالیت در نشریات محلی برای توسعه کارش به تهران مهاجرت کرده است، می‌گوید: من ١٠ سال در مهمترین نشریه شهر محل زندگی ام فعالیت رسانه‌ای داشتم به عنوان خبرنگار، گزارشگر و در نهایت دبیر سرویس یکی از بخش‌های نشریه ؛ اما این چیزی نبود که من را اقناع کند و به ناچار به تهران مهاجرت کردم.

او تاکید می‌کند: فضای تحریریه‌ها در تهران به نسبت شهرستان‌ها به ویژه از لحاظ روزنامه نگاری تخصصی متفاوت است و خبرنگاران بر خلاف کار در نشریات محلی که در همه حوزه‌ها فعالیت می کنند در تهران به سمت و سوی حوزه‌های تخصصی سوق داده می‌شوند.

مستانه می‌گوید: جدای از تفاوت در حوزه تخصصی روزنامه‌نگاری در تهران به وضوح تبعیض بین خبرنگاران زن و مرد را دیده‌ام در تهران هم همان فضای تبعیض جنسیتی به گونه‌ای دیگر حاکم است ما کمتر مدیرعامل سازمان رسانه‌ای، سردبیر و مدیر مسئول زن می‌بینیم و بیشتر نیروهای خبرگیر و خبررسان در میان زنان دیده می‌شود.

او با ابراز تاسف از رویکرد روزنامه نگاران مرد می‌گوید: انگار مردان در تحریریه‌ها از فرهنگ مردسالار جامعه تبعیت می کنند و زنان خبرنگار را موجوداتی آسیب پذیرتر می‌پندارند و بر همین اساس رویکرد و دیدگاه‌های خود را بر آنها تحمیل می‌کنند این در حالی است که در همین خیزش ١۴٠١ و اعتراضات خیزش انقلابی ژن ژیان آزادی را ابتدا زنان خبرنگار رسانه‌ای کردند.

به گفته وی در واقع این رویکرد مردان است که چنین وضعیتی را بر اذهان و انظار تحمیل می کند چنانچه هم اکنون زنان خبرنگار زیادی  را در سراسر جهان می بینیم که برای پوشش رویدادهای جدی خبری بحران‌هایی مثل جنگ و سیل فعالیت می کنند و زنان خبرنگار در ایران نیز در شرایط مشابه قرار بگیرند قطعا توانایی و قدرت لازم را دارند.

این روزنامه نگار می‌گوید: از آنجایی که زنان خبرنگار با وجود تلاش بسیار امکان رسیدن به مناصب بالای خبری را ندارند و از طرفی آزادی بیان هم در ایران و به ویژه در شرایط فعلی وجود ندارد بسیاری از خبرنگاران زن یا مجبور به ترک کار می شوند و یا مهاجرت می کنند و یا به دلایلی راهی زندان و تحت تعقیب و فشارهای نیروهای حکومتی قرار می گیرند و این مسائلی است که هر روزه زنان خبرنگار در ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند.

او می گوید: از طرفی فرهنگ حاکم به جامعه زنان را به ازدواج و فرزندآوری توصیه می کند در حالی که زنان خبرنگار دارای فرزند خردسال کمتر به مهدکودک دسترسی دارند و نمی‌توانند مانند مادران فعال سایر حوزه‌های کاری از حق  شیر و ... استفاده کنند و حتی بارها شاهد بوده‌ایم که مادران پس از بازگشت از مرخصی زایمان می‌بینند که فرد دیگری در حوزه کاری‌شان مشغول به کار شده است.

مستانه یکی دیگر از دغدغه‌های خبرنگاران زن را در مشارکت در نشست‌های خبری عنوان می‌کند و می گوید: زنان خبرنگار برای حضور در مراسم رسمی و یا نشست‌های خبری همواره نگرانند که فقط خبرنگاران مرد به نشست دعوت شده باشند و یا حتی برخی نهاد و ارگان اجبار به پوشیدن چادر می کنند و از طرفی با توجه به اینکه خبرنگاران مرد و محافظان معمولا مسئولان را احاطه می‌کنند، خبرنگاران زن به دلیل آنچه که رعایت شئون اسلامی نامیده می شود موفق به پرسیدن سوال‌های خود نمی‌شوند و نه مسئولان و نه خبرنگاران مرد رعایت شرایط خبرنگاران زن را نمی‌کند.

گرچه فعالیت روزنامه نگاری و حوزه رسانه برای خبرنگاران زن چالش های بسیاری دارد اما روزنامه نگاران زن بنا بر حرفه و آنچه رسالت حرفه ای خود می دانند با تمام مسائل، مشکلات و تبعیضات رفتاری در تحریریه ها همچنان به فعالیت خود مشغول هستند چنانچه در خیزش زن زندگی آزادی حضور خبرنگاران زن به مراتب بیشترازخبرنگاران مرد بود این بیانگر آن است که خبرنگاران زن حرفه روزنامه نگاری را تنها شغلی برای امرار معاش تلقی نمی کنند و اهدافی فراتر از فروریختن سقف شیشه ای تبعیض مدیریتی در حوزه رسانه دارند اهداف والای انسانی و تلاش برای برابری و آزادی .

بر اساس آمارهای منتشر شده ١٠٠ خبرنگار در خیزش زن زندگی آزادی بازداشت شدند از جمله نخستین بازداشت شدگان نیلوفر حامدی و الهه محمدی بودند که نخستین عکس ها و گزارش ها را از قتل حکومتی ژینا امینی رسانه ای کردند و ماه ها در زندان بسر بردند. حکومت جمهوری اسلامی به گونه ای بازداشت انتقام جویانه زنان از آغاز خیزش انقلابی ژن ژیان آزادی تشدید کرده و همچنان بر آن اصرار می وزد که انگار انتقام تمام ناکامی های این حکومت خودکامه را باید از زنان بگیرد.

از اینروست که سازمان گزارشگران بدون مرز درجریان خیزش زن زندگی آزادی در ۱۴۰۱ اعلام کرد که ایران با «بازداشت انتقام‌جویانه روزنامه‌نگاران در جریان اعتراض‌های تکان‌دهنده‌ای که از ماه سپتامبر آغاز شده» به سومین زندان بزرگ روزنامه‌نگاران در جهان بدل شده است.