روز جهانی مهاجران؛ مهاجرت بی‌پایان ایرانیان از فرار مغزها تا فرار جان‌ها

مهاجرت گسترده تحصیل‌کردگان، دانشگاهیان و دانشمندان که اصطلاحاً به آن فرار مغزها گفته می‌شود، در ایران بیشترین نرخ مهاجرت را داشته است که معمولاً به خاطر کمبود موقعیت‌های شغلی، درگیری‌های سیاسی و نظامی و خطرات جانی رخ می‌دهد.

 

مرکز خبر- مجمع عمومی سازمان ملل نخستین بار در ۴ دسامبر سال ۲۰۰۰، با رای اکثریت کشورهای عضو تصمیم گرفت که ۱۸ دسامبر را «روز جهانی مهاجران» اعلام کند. این روز، همان روزی بود که مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۰ «کنوانسیون‌ بین‌المللی پاسداشت حقوق تمام کارگران مهاجر و اعضای خانواده‌ آن‌ها»‌ را تصویب کرده بود.

با این حال، در طول چندین سالی که از تصویب این کنوانسیون می‌گذرد، وضع مهاجران لزوما بهتر نشده است.

مهاجران دلایل بسیاری برای اقدام خود دارند. برخی به دلیل بلایای طبیعی یا خطرات ناشی از جنگ و برخی برای تحصیل یا به دلیل چالش‌های اقتصادی و فقر شدید، مهاجرت می‌کنند.

ایران سال‌هاست با این پدیده روبه‌رو بوده و در ده‌های اخیر مردم ایران، مهاجرت و خروج از ایران را بیش از پیش در اولویت قرار داده‌اند.

شاید مهم ترین انگیزه‌ی مهاجران، ساختن یک آینده بهتر برای زندگی است. در واقع مهاجران بابت فشارهایی که باعث می‌شود از ابتدایی‌ترین نیاز‌های زندگی محروم شوند، دست به مهاجرت می‌زنند. آنان مجبور هستند از تمام وابستگی‌هایی که نسبت به دیار و اقوام خود داشته‌اند دست بکشند و به زندگی جدید خود را عادت دهند.

مهاجرت گسترده تحصیل‌کردگان، دانشگاهیان و دانشمندان که اصطلاحاً به آن فرار مغزها گفته می‌شود، در ایران بیشترین نرخ مهاجرت را داشته است که معمولاً به خاطر کمبود موقعیت‌های شغلی، درگیری‌های سیاسی و نظامی و خطرات جانی رخ می‌دهد.

خروج گسترده هزاران پزشک متخصص و فوق تخصص در چند سال اخیر از جمله‌ی این نوع مهاجرت‌ها در ایران است.

بی‌ثباتی‌های اقتصادی و کاهش ارزش پول داخلی، تلاش برای کسب درآمد بیشتر و حفظ ارزش دارایی‌ها، در دسترس نبودن چشم‌اندازهای روشن به خصوص در زمینه بهبود وضعیت معیشتی، حرکت به سمت تضمین آینده فرزندان و ایجاد رفاه برای آنان، فعالیت چشمگیر بنگاه‌های مهاجرتی از طریق رسانه‌های جدید، جست‌وجوی راه‌های دسترسی به سبک زندگی‌های جدید و ... در کنار انگیزه‌های تحصیلی، شغلی و ... از دلایلی است که در زمینه دگرگونی‌های تازه مربوط به حوزه و پدیده مهاجرت در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی در ایران باعث شده تا شکل و شمایل، انگیزه‌ها و نیز مقاصد مهاجرتی برای صدها هزار متقاضی مهاجرت نیز تغییر یابد.

مهاجرت بی‌پایان ایرانیان، تنها محدود به افراد تحصیل کرده، فعالان اجتماعی، سیاسی و امثال آنها محدود نمی‌شود. شرایط اسفبار اسفباری در سال‌های اخیر، منجر به فرار بسیاری از مردم و شهروندان با هر تخصص و شغلی شده است و ایران را به سرزمینی بدل کرده  که از هر نوع متخصصی خالی شده و می‌شود.

مهاجرت ایرانیان از آغاز حکومت جمهوری اسلامی بر ایران، آغاز تا حوادث و اعتراضات ٨٨، اعتراضات گسترده در آبان ٩٨ و پس از آن را نیز شامل می‌شود که بیشتر جنبه‌ی اقتصادی داشته است و به دلیل فشارهای اقتصادی شدید، بیشتر شده است.

بر اساس داده‌های سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۱، جمعیت ایرانیان در همه مقاصد اصلی یعنی آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، استرالیا و ترکیه به جز ایالات متحده در سال‌های اخیر روندی صعودی داشته است.

براساس همین دادە و با تفکیک جنسیتی دادە‌ها، سهم زنان از مهاجرت افزایش یافتە و بیشتر زنانی کە مهاجرت می‌کنند تحصیل‌کردە و دستکم دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند.

نکته قابل توجه اینکه، پس از قتل حکومتی ژینا امینی و آغاز اعتراضات گسترده‌ی خلق‌های ایران که به شکل‌گیری انقلاب «ژن ژیان ئازادی» منجر شد، مهاجرت ایرانیان به دلیل مسائل سیاسی بیش از پیش صورت گرفته است.

در جريان انقلاب «ژن ژیان ئازادی»، خلق‌های ایران به مقاومت و ایستادگی در برابر دولت ایران برخواستند و مدت قابل توجهی با امید به پیروزی، به مبارزات خود ادامه دادند اما سرکوب‌های گسترده و شدید دولت ایران علیه معترضان و مخالفان حکومت در داخل و برخی سیاست‌های نادرست در خارج منجر به کم‌رنگ شدن حضور مردم در خیابان‌ها شد که در نتیجه‌ی آن، دولت ایران توانست تا حدی اوضاع را مجدد تحت کنترل خود درآورد.

دولت ایران با افزایش بازداشت‌ها، شکنجه‌ها، اعدام‌ها و... رعب و وحشت شدیدی در جامعه ایجاد کرد که منجر به فرار بسیاری از معترضان و فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و... از ایران شد تا از ترس جان، به عنوان پناهنده سیاسی به کشورهای دیگر از جمله کشورهای اروپایی پناهنده شوند.

این در حالی است که بسیاری از مهاجران ایرانی که به دلیل مسائل سیاسی نمی‌توانند به ایران بازگردند، در جریان انقلاب «ژن ژیان ئازادی»، امید داشتند که بتوانند به ایران بازگردند و البته با در جریان بودن این انقلاب و تداوم مقاومت مردم با نافرمانی‌های مدنی و تاکید بر مطالبات خود، همچنان این امید وجود دارد.