راوا: خشم و انزجار خود را به سلاح مبارزه علیه فاشیزم مذهبی مبدل سازیم

جمعیت انقلابی زنان افغانستان(راوا) در دومین سالگرد تسلط طالبان بر افغانستان بیانیەای را منتشر کردە و نوشتە است: آنچه بر زنان دردمند کشور ما از دو سال اخیر رفته است، مصایب چندلایه و چندباره سنگین‌تری‌اند که روزگار آنان را مانند تیره و تار ساخته است.

مرکز خبر- امروز سەشنبە ‌۱۵ آگوست و در دومین سالروز تسلط طالبان بر افغانستان راوا بیانیەای را منتشر کرد. در بخشی از این بیانیە آمدە است: گروه عصر حجری طالب به زور شلاق امربالمعروف افغانستان را به جهنمی برای مردمش مبدل ساخته و ناامیدترین و غمگین‌ترین و بدبخت‌ترین ملت جهان را فاجعه‌آمیزتر از پیش غرق سیهروزی‌ کرد.

 

متن بیانیە بە شرح زیر می‌باشد:

دو سال قبل، کابوس برگشت طالبان مردمی از چندین دهه بدین‌سو خیانت‌زده و اخوان‌گزیده ما را فرا گرفت. افغانستان در این روز دوباره با دستان خونپر امپریالیزم آمریکا و غرب از چنگ پلشت نوکران جهادی و تکنوکرات‌اش گرفته شده و بر دهان درندگان طالبی گذاشته شد. دقیقا همان اتفاقی افتاد که جمعیت انقلابی زنان افغانستان(راوا) سال‌ها قبل در اعلامیه‌ای (۶ ثور ۱۳۹۸) نگاشته بود: وقتی طالبان به صورت مشترک یا مستقل به حکومت برسند، چنانچه سیاف در سال‌های خون و خیانت جهادی‌ها گفت کابل کافر باید بسوزد، با تکیه بر امربالمعروف و سایر نهادها و فرامین خود از زنان و مردان پیر و جوان به سختی انتقام خواهند گرفت.

گروه عصر حجری طالب به زور شلاق امربالمعروف افغانستان را به جهنمی برای مردمش مبدل ساخته و ناامیدترین، غمگین‌ترین و بدبخت‌ترین ملت جهان را فاجعه‌آمیزتر از پیش غرق سیهروزی‌ کرد، حمله بر همه مظاهر انسانیت و آزادی و دموکراسی، اوج گرفتن وحشتناک گرسنگی و بیکاری و بدامنی؛ کشتار و سرکوب برنامه‌ریزی شده اقلیت‌های مذهبی و ملیتی به منظور تشدید این تضادها، اختطاف، شکنجه، اعتراف‌های اجباری و ترور چهره‌های مخالف و معترضان به سبک بادارشان آی‌اس‌آی، محاکمات صحرایی با مجازات سنگسار و شلاق و قصاص، سانسور و فشار بی‌سابقه بر رسانه‌ها که به بسته شدن اکثر آنها انجامید، منع موسیقی و هنر و فعالیت‌ آریشگاه‌ها بە عنوان تازه‌ترین فرمان، فساد و رشوه که سران طالب را همانند برادران جهادی‌شان صاحب سومین و چهارمین زن و مالک دو، سه باب خانه در کابل و ولایات ساخته است، چور و چاپیدنی که مردم دیگر به جمهوریت کلپتوکراتیک «کفن ‌کش قدیم» ‌می‌نامند و....

و اما آنچه بر زنان دردمند کشور ما از دو سال اخیر رفته است، مصایب چندلایه و چندباره سنگین‌تری‌اند که روزگار آنان را مانند تیره و تار ساخته است: حجاب اجباری، ممانعت و حذف کامل از حق کار و آموزش، اهانت‌های شنیع روزمره از جانب «محتسبان امربالمعروف» بە خاطر پوشش، آمار بلند خشونت‌های خانوادگی و معافیت متخلفان و مجرمان، افزایش ازدواج‌های زیر سن، خودکشی‌ها و قتل‌های ناموسی در کنج و کنار کشور، تهدید و فشار و تجاوز بر زنان معترض در زندان‌ها، اعمال شکنجه بر اندام‌های جنسی (تا نتوانند آثار شکنجه را از طریق رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی مستند سازند) و رذالت‌های جهادی‌ مانند بر آنان جهت اعتراف‌گیری اجباری وغیره،‌ دیگر کارد را از استخوان زنان گذشتانده است.

گرچه اکنون کودکان وطن ما هم می‌دانند فاشیزمی که در عصر هوش ‌مصنوعی و تسخیر مریخ، در صدد باز داشتن دختران بالاتر از صنف سوم و «قدبلند» از رفتن به مکتب باشد، عمر طویلی نخواهد داشت اما آمریکا و متحدین تا امروز هم پنجال‌های خونین‌شان را در خاک افغانستان و منطقه فرو برده ‌و بە خاطر رقابت اقتصادی و نظامی با چین و روسیه نیز فکر از دست دادن این کشور را ندارد. بدین منظور با دمیدن بسته‌های علنی ۴۰ میلیون دالری و مبالغ بی‌حساب پنهان دیگر بر نعش گندیده مولودش، از فروپاشی کامل آن جلو گرفته و زیرنام حکومت «همه‌شمول» در تقلای ایجاد دولت «خاین‌شمول» و «جاسوس‌شمول» و ضامن منافع درازمدت خود است تا نسل جدیدی از تولیدات «سیا» را بر مردم به ‌جان‌ رسیده ما تحمیل کند. تکنوکرات‌ها و روشنفکران جهادی و خودفروخته همچو لاشخواران بی‌قرارند تا هرچه روزدتر بر سر پنجه اربابان، به بهشت خرمستی‌های ملا-مافیایی‌شان بازگشته و با «حمایت» قبله دیرین خود و روی کار آمدن دم ‌ودستگاه عجیب‌الخلقه‌ی دیگر، دوباره بر سرنوشت سرزمین نگون‌بخت ما تسلط یابند.

نیروها و شخصیت‌های آگاه و بە خصوص زنان پیشرو و جانباز ما با وجود تحمل تمامی عذاب‌های روان‌فرسا، پرمایه‌ترین سلاح یک جنبش انقلابی را از دست نداده‌اند:  امیدوار بودن به افغانستانی آزاد از سیطره امپریالیزم و عاری از لوث بنیادگرایی. توده‌های افغانستان، چه در دورافتاده‌ترین دهات و کوهستان‌ها و چه در شهرها و مراکز، دیگر به این شعور و آگاهی سیاسی بنیادی رسیده‌اند که سوای رجوع به شهادت تاریخ نه چندان دور افغانستان و محتومیت شکست نیروهای پوشالی، هیچ نیرویی قادر نخواهد بود ملت محروم و خسته ما را تا دیر از قافله ترقی و انسانیت دور نگهدارد. طالب نیز به مثابه نیرویی مزدور و استخباراتی ریشه‌ در جامعه نداشته و صرفا به زور تفنگ و دالر صاحبان خارجی‌اش حاکمیت می‌چلاند که این ماه عسل‌شان با موج اعتراضات مردمی به پایان رسیدنیست. همچنان لحظه‌ای نباید فراموش کرد که مبارزه علیه طالبان خونریز و جاهل بدون مبارزه علیه جهادی‌های خاین و روشنفکران وجدان‌باخته و شیاد که به اشاره باداران ایرانی و پاکستانی‌شان فقط بر طبل اختلاقات قومی و سمتی و مذهبی می‌کوبند، ناقص و دم‌بریده خواهد بود.

چنانچه از نخستین روزهای نصب دوباره کفتاران طالبان به قدرت، این زنان افغان بودند که به پا خاسته و بدون هول از ددخویی‌های طالبی دست به اعتراضات شکوهمند و شجاعانه زدند و با وجود شلاق و تحقیر و تهدید و شکنجه‌، تا آخر خاموش ننشستند، به تازگی در اعتراض به بستن آرایشگاه‌های زنانه هم اشک‌ها را به نیرو مبدل ساخته و اکسیون‌هایی به راه انداختند که به یقین چنین موج‌های اعتراض و خشم توده‌ها روزتاروز وسیع‌تر و خشماگین‌ترخواهد گشت.

خواهران در بند، برای گسیختن غل و زنجیر بنیادگرایان نوکر امپریالیزم و هر فاشیزم و ارتجاع ضدزن دیگر سلاحی جز آگاهی،‌ انسجام، و تشکل‌یابی و مبارزه نداریم. با راندن لابی‌گران مونث طالب از جنس مدینه محبوبی، رینا امیری، محبوبه سراج، فاطمه گیلانی، فوزیه‌کوفی، حبیبه سرابی و... از صفوف زنان و سازمان ‌دادن هسته‌های ضدامپریالیستی و ضدبنیادگرایی که ضد زهر فجایع چندین دهه‌ای در آن نهفته است، باید خروش پیکار ضد بنیادگرایی را برای ایجاد یک جامعه آزاد و دموکراتیک مبتنی بر سکیولریزم، زنده نگهداشته و گسترده‌تر ساخت.

جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) راه‌حل را فقط یکی می‌داند و همانی که مینای شهید به ما آموخته: مبارزه و تا آخر مبارزه!

خروشان ‌باد موج مبارزات زنان برای افغانستان آزاد، دموکرات و سکیولر!

برافراشته ‌باد درفش پرافتخار زنان انقلابی جهان که مایه مباهات و الهام مااند!