نفسِ ایران در محاصره دود
شماری از شهرهای ایران این روزها با افزایش بیسابقه آلایندهها روبهرو هستند. سازمان هواشناسی هشدار داده است که آلودگی هوا تا پایان هفته پابرجا خواهد ماند و مدارس، دانشگاهها و ادارات در چند استان بهدلیل خطر برای سلامت مردم تعطیل یا غیرحضوری شدهاند.
مرکز خبر- تهران این روزها در وضعیت قرمز قرار دارد؛ شاخص کیفیت هوا (AQI) به ۱۸۰ رسیده است که برای «همه گروهها» ناسالم ارزیابی میشود. برخی گزارشها شاخص پایتخت را حتی ۲۳۳ اعلام کردهاند؛ وضعیتی بسیار ناسالم و بحرانی که تهران را برای چندمینبار در صدر آلودهترین شهرهای جهان نشانده است.
این بحران فقط به تهران محدود نیست: اصفهان، کرج، مشهد، تبریز، اهواز و اراک نیز در وضعیت «ناسالم برای گروههای حساس» یا حتی شدیدتر قرار دارند.
تحلیلگران جوی هشدار دادهاند که پایداری وضع هوا، سکون جوی (thermal inversion)، سوخت کثیف مانند مازوت در نیروگاهها و صنایع، و تردد گسترده خودروهای فرسوده، ترکیب خطرناکی ساختهاند که ورود ذرات ریز (PM۲.۵) را به ریهها و خون تسهیل میکند.
براساس اعلام مسئولان بهداشتی، سال گذشته حدود ۵۸٬۹۷۵ نفر، یعنی حدود هفت نفر در ساعت، در سراسر ایران بر اثر تنفس هوای آلوده جان باختهاند. عمده این مرگها به بیماریهای قلبی، سرطان ریه، بیماریهای مزمن تنفسی و سکته ارتباط داشته است.
در پی این شرایط، مدارس، دانشگاهها و بسیاری از ادارات دولتی و خصوصی در چند استان تعطیل یا غیرحضوری شدهاند. تردد کامیونها محدود و فعالیت برخی صنایع پرآلاینده نیز متوقف شده است.
با این حال، کارشناسان تأکید میکنند که این اقدامات مقطعی، «پانسمانی بر زخم عمیق» است و تا زمانی که اصلاحات ساختاری در حوزه انرژی، حملونقل، سوخت و استانداردهای زیستمحیطی انجام نشود، تأثیر پایدار نخواهد داشت. آنان میگویند بیتوجهی مزمن نهادهای مسئول به اجرای قانون هوای پاک، این بحران را از یک مسئله فصلی به یک تهدید دائمی سلامت عمومی تبدیل کرده است.
یکی از اصلیترین عوامل بحران کنونی، استفاده گسترده از بنزین بیکیفیت و مازوت در نیروگاهها و صنایع است؛ سوختهایی که ذرات ریز و گازهای سمی را مستقیماً وارد جو میکنند. پدیده «وارونگی دما» نیز با حبس آلایندهها در سطح زمین، غلظت ذرات معلق را بهشکل خطرناکی افزایش میدهد. افزون بر این، خشکی گسترده و بحران آب موجب شده بارشها نتوانند مانند گذشته هوا را «بشویند» و آلودگی در جو برای مدت طولانیتری باقی بماند.
بحران آلودگی هوا در ایران چیزی فراتر از یک «مشکل زمستانی» است: ترکیب سوخت کثیف، شهرنشینی بیرویه، ناوگان فرسوده، صنایع آلاینده و مدیریت ناکارآمد محیطزیست، زنجیرهای از عوامل ساختهاند که هوا را برای میلیونها نفر به «بغض گلوگیر» تبدیل کرده است.
کارشناسان هشدار میدهند تا زمانی که تغییراتی جدی و ساختاری در سیاست انرژی، حملونقل و نظارت محیطزیستی رخ ندهد، تعطیلی مدارس و ادارات تنها وقوع فاجعه را به تعویق میاندازد؛ نه اینکه آن را حل کند.