لیلا گون: همزمان با قتل‌عام و کشتار زنان، خشم ما نیز افزایش می‌یابد

لیلا گوون درباره‌ی شهادت ناگهان آکارسل، روزنامه‌نگار و مدیر مجله‌ی ژنولوژی گفت: ناگهان آکارسل همانند خواهرانش هیپیتیا، سکینه، کلارا و روزا قربانی ذهنیت مردسالاری بوده است. بنابراین درد و خشم ما در برابر این حملات و قتل‌ها افزایش می‌یابد.

لیلا گوون

آمد- لیلا گوون، ریاست مشترک کنگره‌ی جامعه‌ی دموکراتیک و نماینده‌ی سابق شهر جولمرگ در باکور کوردستان، سیاست‌مدار کورد محبوس در بند E زندان خارپت در نامه‌ای ارسالی به خبرگزاری زن درباره‌ی ناگهان آکارسل، روزنامه‌نگار، عضو آکادمی ژنولوژی و نویسنده که در روز سه‌شنبه ۴ اکتبر( ١٢ مهرماه) در سلیمانی ترور شد، نوشت: این کشتار و قتل بر علیه هویت آزاد زنان کورد انجام شده است. وی همچنین اعلام کرد که هرچقدر قتل‌عام و کشتار بر علیه زنان صورت گیرد و هر اتفاقی که بیفتد، ما دست از قیام و مبارزه بر نخواهیم داشت و به مبارزه‌ی خود افزوده و زندگی را زنانەای خواهند ساخت.

 

نامه‌ی لیلا گوون به شرح زیر است:

رازهایی وجود دارد. آن‌ها در زمان و سرنوشت سرزمین پنهان هستند. کسانی که به پرتوهای خورشید وصل هستند و از رنج مورچەها آگاهند، دارای این راز هستند. این راز عاشق تغییر دادن کویر است. قسم خورده و در چهره‌هایی پنهان است که در هر سطر فریاد درد را در سکوت فریاد می‌زنند. درد این چهره‌ها صدهزار بار تکرار می‌شود. چشم کجا را می‌نگرد نگاه کن در هر نگاهی دردی نهفته است... برای هر زنی که دلش گرم است تبدیل بە نور می‌شود... در هر نوری یک خنده باز می‌شود. پرتوهای پر از درد جزئی از خنده می‌شوند...

زن دانا و شجاع  ناگهان عزیز بلە، ما در دنیای مردسالار زندگی می‌کنیم که دانش و حقیقت به مرگ می‌انجامد. زن در دنیایی کە با درد دوستی پیدا کردە  با راز و درد مقاومت می‌کند و پر از راز است. در آستانه‌ی توطئه‌ی بین‌المللی در ٩ اکتبر بر علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان، همه‌ی زنان جهان به دادخواهی ژینا امینی به خیابان آمده و به کابوس فاشیسم و امید جوامع تبدیل شده‌اند. در میان این روزهای امیدبخش خبر دردناکی منتشر شد. ناگهان آکارسل، روزنامه‌نگار و عضو آکادمی ژنولوژی در شهر سلیمانی در مقابل خانه‌اش ترور شد. در جریان اخبار، کلمات، عبارات، احتمالات، پیام‌های تسلیت جعلی یکی پس از دیگری ارسال شد. چقدر این وضعیت برای همه‌ی ما آشناست. مطمئنم همه به ویژه زنان همین احساس را داشتند. سه زن سیاستمدار کورد در پاریس و در اسلوپی ٣ عضو جنبش زنان کورد( TJA) به قتل رسیدند. یکی از مادران منحصر به فرد در مقابل خانه‌اش توسط تک تیراندازها کشته شد و قتل بسیاری از زنان مانند ستاره از جلوی چشمان ما گذشت. دنیا کوچک است؟ یا ما بزرگ شدیم؟

در واقع پاسخ بسیار واضح است. اما جنبش زنان کورد بزرگ بود. به ویژه ژنولوژی، ریاست مشترک، نمایندگی برابر و بسیاری از عناصر دیگر را که می‌توان گفت اولین آن‌ها در جهان است، ایجاد کرد. یکی از زنان آزادی‌خواه و عاشق حقیقت دوست عزیزمان ناگهان آکارسل بود. چند سال پیش که ناگهان آکارسل مقاومت را آغاز کرد، می‌دانست که مبارزه‌ی زنان آسان نیست. چرا که او مدعی بود که سابقه‌ی غلط- کاذب در جامعه پذیرفته شده و از زنان گرفته شده است تا حقایقی را که برعکس انجام شده باز پس گیرد و بار دیگر از طریق ژنولوژی به جامعه برسد. اکنون مردم می‌آموزند که در قرون وسطی زنان را به دلیل کهولت سن، به دلیل دانش در آتش می‌سوزاندند.

ناگهان، دوست عزیز

یک زن اهل قونیه در سلیمانی به دنبال چیست؟ یا، یک زن کورد در قونیه به دنبال چیست؟ آیا کوردها در قونیه هستند؟ بله، از ما به عنوان کوردهای آناتولی مرکزی یاد می‌شود و اغلب این سؤالات از ما پرسیده می‌شود. به همین دلیل سعی کردیم به راز مهاجرت مخفیانه‌ای که صدها سال در جریان است برسیم. اگرچه ما سال‌هاست که حقیقت را می‌دانیم اما در مرحله‌ی کنونی به خوبی می‌دانیم که دلیل این امر جذب و ترک کردن کوردها است. سخنان بولنت اجویت، نخست وزیر وقت ترکیه که می‌گفت: مشکل کورد نیست، بیکاری و مشکلات اقتصادی است. اگر مشکلی با کوردها وجود داشت، کوردهای آناتولی مرکزی نیز شورش می‌کردند. چون واقعاً مشکل اقتصادی نداشتیم، برعکس ما مشکلات زبان و فرهنگ و هویت داشتیم.

ناگهان گرانبها، شما در اعتراض به این سخنان با هزاران نفر از دوستانتان به مناطق آزاد که از آنجا آواره شده بودید، رفتید. وقتی به زمینی رسید که آرزویش را داشتی، او تحت تأثیر قرار گرفت. او هم همین سؤال را در ذهنش داشت. چرا ما این سرزمین‌های قدیمی را ترک کردیم و در سرزمین‌های وحشی قونیه ماندیم؟ وقتی دلایل را یاد می‌گیرید، عصبانیت افزایش می‌یابد و عصیان شما بیشتر می‌شود. همه‌ی ما بعد از کسانی که رفتند همین سؤال را از خود پرسیدیم، رفتن یا ماندن سخت است؟ چون هر کدام از دوستانمان که می‌روند، بخشی از دل ما را با خود می‌برند. زمانی که در ٩ ژانویه ٢٠١٣ در زندان آمد بودیم، خبر دردناک سکینه، فیدان و رفیق لیلا مانند آتش دل ما را سوزاند. اکنون تاریخ ۴ اکتبر ٢٠٢٢ است و این بار خبر شهادت رفیق ناگهان مانند گلوله دیوارهای زندان خارپت را سوراخ کرده و به ما اصابت می‌کند.

به گفته‌ی پیرسلطان عبدل: «سنگ دشمن من را آزار نمی‌دهد، گلی که دوست پرتاب می‌کند مرا آزار می‌دهد». دقیقاً با این وضعیت مطابقت دارد. ما دوست و برادر و خواهر نیستیم. نه زمانی که صدام مستبد لیلا قاسم را اعدام کرد، نه زمانی که رژیم فاشیستی ایران شیرین علم‌هولی را اعدام کرد و نه زمانی که دولت ترکیه سیوه، پاکیزه، فاطما را کشت، ما این تأثیر را نداشتیم. زیرا دولت‌ها به دنیا اعلام کردند که دشمن کوردها هستند. آن‌ها در مورد شکنجه جسد کوردهای مرده و زنده رقابت کردند. اما آمدن خبر آبیاری شدن زمین به خون چهار بخش کوردستان از کوردهای باشور کوردستان که تحت کنترل اقلیم کوردستان هستند، همه‌ی کوردها را به شدت متأثر کرد. اما دوست ما ناگهان در کشورش در باشور کوردستان به قتل رسید. در این راستا از مسئولین باشور این سؤالات را می‌پرسیم. چرا دشمنان کوردها به دنبال سرزمین شما هستند؟ چه برخورد دوستانه‌ای پیدا کردید که تا آخر زمین خود را به روی این جلادان باز کردید؟ مردم ما هرگز رویکرد باکور- باشور را که سال‌هاست به ما تحمیل کرده‌اند، نپذیرفته‌اند. ما مردم کورد می‌دانیم که مناطق ما یکی است و ما با هم هستیم. اما چه دردناک است که؛ از یک سو مبارزه دستی به رهبری زنان و جوانان برای توسعه‌ی علم، حقیقت، روشنگری و ارزش‌های دموکراتیک در سرزمین ما جریان دارد، از سوی دیگر سبک سنتی و فئودالی وجود دارد که درک علایق، خانواده و قبیله است.

می‌دانیم که مردم مقاوم و قهرمان باشور نیز از این دولت‌های متجاوز و دشمنان کوردها را مجبور پاسخ‌گویی خواهند کرد. ما به عنوان خلق کورد می‌دانیم که مردمی هستیم که جغرافیای سختی داریم. غم و اندوهی که زندگی می‌کنیم هم قابل وصف نیست! ما می‌گوییم کشور ما را نباید با تصاویر خون، اشک، کشتار و هرج و مرج یاد کرد، باید با وجدان و عدالت زنان شسته شود.

دقیقاً به همین دلیل است که زنان چنین نگرش و هدف خوبی دارند. آن‌ها به ما می‌گویند که می‌توان از برده‌داری، جزم‌گرایی، مذهب، سبک زندگی زیست محیطی، از جامعه‌ی سیاسی اخلاقی به یک سیستم برابر و عادلانه حرکت کرد. زیرا تاریخ خاورمیانه، تاریخ زنان نیز هست. زنان هستند که به این سرزمین‌ها شخصیت بخشیده‌اند.

 

 بله، البته، همه‌ی ما می‌بینیم که در قرن بیست‌و‌یکم، خشونت و نظامی‌گری که همچنان در حال افزایش است، در واقع تفاوتی با تقسیم‌بندی بین زن و مرد ندارد. در این روزهایی که زنان به هر نوع ظلم و تبعیض «نه» می‌گویند، مقاومت جانانه‌ی آنان در برابر جامعه اولین نفسی است که البته افزایش جدی مرگ‌های معمصومانە است. زنانی که مدرنیته‌ی سرمایه داری آن را کشف کرده و از آن‌ها می‌ترسد، نه تنها قدرتمند، بلکه خلاق، سازنده، شریک و غیره نیز هستند.

ناگهان گرانبهایم

در جغرافیای انقلاب می‌تواند «خود بودن» باشد، به لطف ژنولوژی ، نگاهی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی یعنی آزادی زن ایجاد کرد و نشان داد که رهایی زن، رهایی جامعه را به همراه خواهد داشت. از پارادایم این جامعه، مانند خواهرانش در جهان، هیپتیا، سکینه، کلارا و رزا، او را به جایگاه هدف ادراک مردانه رساند. درد و خشم ما در برابر همه‌ی کشتار زنان بسیار زیاد است. ما قطعاً از ناگهان و ژینا پاسخگوی تمام قتل‌های زنان خواهیم بود. پاسخ ما به مردسالاری، توسعه‌ی بیشتر زنان، علم زنان، رسیدن به همه‌ی زنان و ادامه‌ی راه خود با پاسخ‌گو کردن مقامات فاشیست است. ما به عنوان زنان کورد با شعارهای ایجاد وحدت ملی خلق کورد در یک خاورمیانەی دموکراتیک و یک جهان سوسیالیستی، این امکان وجود دارد که شورش خود را افزایش دهیم و قطعاً یک زندگی زنانه داشته باشیم. این هم عقل، قدرت و شهامت زنان را دارد.

 

ما به عنوان زندانیان سیاسی زن، قبل از هر چیز به خانواده‌ی دردمند رفیقمان ناگهان، به جنبش زنان کورد (TJA) و خلق خود، تسلیت می‌گوییم و بر شما درود می‌فرستیم.