خانوادههایی که عزیزانشان در جنگ مفقودند، منتظر گرفتن اطلاعی از آنها هستند
بحران سوریه و جنگ خسارات زیادی به جان غیرنظامیان وارد کرده است. زنانی که فرزندان و همسرانشان در جنگ سوریه بینام و نشان بوده، بیصبرانه منتظر بازگشت آنها یا کسب اطلاعات در مورد زندگی آنها هستند.
شیرین علی
شهباء- جنگهایی که به طور کلی در سوریه رخ داده است، خسارات مادی و معنوی زیادی به مردم وارد کرده است. بسیاری از خانوادهها در اثر جنگ خانههایشان ویران شده است. در جریان جنگ در سوریه، بسیاری از گروهها و مزدوران با نامهای مختلف جنایات وحشیانهای را علیه مردم انجام دادند. بسیاری از خانوادهها بدون پدر، زن بدون همسر و مادر محروم از فرزندان باقی ماندند. آن خانوادههایی که عزیزانشان گم شدهاند و سالها از لحاظ روحی برای ناپدید شدن آنها صرف شده است، هنوز امیدوارند که روزی به خانههای خود بازگردند. هنوز هم در تضاد و امید از زنده بودن یا نبودن آنها بسر میبرند، به این ترتیب بسیاری از خانوادهها به زندگی خود ادامه میدهند. با از دست دادن یکی از اعضای خانواده، بیشتر موانع و سختیها برای زنان پیش میآید، زیرا مادران اساس خانواده هستند. زنانی که فامیلهایشان را در نتیجهی جنگ از دست دادهاند، امید و غم خود را با ما در میان گذاشتند.
"من هنوز هم باور نمیکنم"
عایشه محمد، ۵۰ ساله، از روستای نیرَبیه از کانتون شهباء، مادر ۷ فرزند است. عایشه عبیدو، همسرش، توسط داعش ربوده شده است و از او اطلاعاتی در دست نیست. عایشه در این مورد میگوید: "همسرم ۸ سال است که مفقود شده است و من هیچ اطلاعاتی از او ندارم. نمیدانم آیا او زنده است یا جان خود را از دست داده است. وقتی او ناپدید شد من مراقبت از خانه و فرزندانم را بر عهده گرفتم. من هم مادر بودم و هم پدر. با سختی فرزندانم را بزرگ کردم. وقتی داعش وارد روستای ما شد، همسرم را به دلیل این که اصالتا کورد بود، او را ربودند. پس از آزادسازی روستای ما سه بار مهاجرت کردم و من و فرزندانم به زندگی در ولسوالی فافین ادامه دادیم. اکنون من در خانهی زنان جای خود را میگیرم تا بتوانم آیندهای برای فرزندانم بسازم. هنگامی که داعش همسرم را ربودند ما با مشکلات زیادی روبرو شدیم و من هنوز آن موانع را میبینم. آرزوی من این است که از همسرم اطلاعاتی کسب کنم. من تا به حال از همه و هر جایی برای کسب اطلاعاتی در مورد همسرم تحقیق کردهام و هرگز امید خود را از دست نمیدهم."
"زمانی که پسرم و سرزمینم آزاد شوند، آنزمان خوشحالی من چندین برابر میشود"
مادر جمیله مراد علی اهل روستای کوریکا از منطقهی مابات عفرین است و دارای ۸ فرزند است. جمیله که پسرش خبات مراد را در جنگ عفرین از دست داد، گفت: "۴ سال از زمانی که پسرم مفقود شده میگذرد و من منتظر کسب اطلاعی از پسرم هستم. من همیشه امیدوارم که روزی پسرم را ببینم. نمیدانم کجاست، اما تنها آرزوی من در زندگی این است که پسرم را در آغوش بگیرم. خوشحالی من زمانی افزایش مییابد که پسرم و سرزمینم با هم آزاد شوند. ما در روستای خود زندگی میکردیم و پس از اینکه اردوغان عفرین را اشغال کرد، ما به شهباء مهاجرت کردیم. ما هنوز هم از بمبارانهای دولت اشغالگر ترکیه در امان نیستیم. سازمانهای بینالمللی نیز از وضعیت ما مطلعند، اما همچنان سکوت کردهاند. ما با فشار و سختیهای زیادی در اردوگاهها روبرو هستیم. برای اینکه با افتخار به سرزمینمان برگردیم، همهی موانع را تحمل میکنیم."
"فرزندان من بدون پدر بزرگ شدند"
شامیرا خلیل اهل روستای شیخاُرزه در منطقهی بلبله در عفرین است و مادر ۳ فرزند است. شامیرا همسرش (عمر بیرو) را در جنگ از دست داده است، میگوید: "همسرم، بعنوان یک غیرنظامی در عفرین، میخواست برای محافظت از سرزمینش در برابر اشغالگری مقاومت کند. او ۴ سال است که مفقود شده است و من تاکنون هیچ اطلاعاتی از وی دریافت نکردهام. وظیفهی خانه بر دوش من قرار گرفته است. نمیدانم کجا بدنبال همسرم بگردم. من اکنون در اردوگاه سَردم تنها با فرزندانم زندگی میکنم. خانوادهی همسرم پیر هستند و سلامتی آنها خوب نیست آنها نمیتوانند به من کمک کنند، بنابراین مجبور شدم فرزندانم را به تنهایی بزرگ کنم. امیدوارم که از همسرم اطلاعاتی کسب کنم."