«هر ایتالیایی بازتابی از خانواده‌اش را در این فیلم می‌بیند»: فیلمی تاثیرگذار در مورد آزار زنان

پائولا کورتلزی، کارگردان این اثر، در اولین فیلمش از موفقیت فیلمش، There’s Still Tomorrow ابراز شگفتی و خوشحالی می‌کند.

در یک سینمای مملو از مردم در شهر رم، یک سیلی، تمامی تماشاگران را در سکوتی ناآرام فرو برد.

این صحنه، افتتاحیه‌ی فیلم C’è ancora domani (هنوز فردا هست)، نخستین کارگردانی پائولا کورتلزی، بازیگر کمیک بود که به تازگی در افتتاحیه‌ی جشنواره‌ی فیلم رم اکران شده بود.

 ایوانو و همسرش روی تختخواب دراز کشیده بودند و یک سیلی به صورت زن، پاسخ ایوانو به همسرش دلیا بود که فقط به او گفته بود: «صبح بخیر».

سبک ساخت این اثر، فیلم‌های سیاه و سفید دهه‌ی ۱۹۴۰ را تداعی کرده و فقر، خشونت‌خانگی، حقوق زنان و عزم یک مادر برای شکستن چرخه‌ی سوء‌استفاده در رم، پس از جنگ جهانی دوم، را به تصویر می‌کشد.

تماشاگران با فیلم کورتلزی (نویسنده و کارگردان) ارتباط عمیقی برقرار کردند. او به جای اینکه کل مدت فیلم با مضامینی سخت به مخاطبان فشار بیاورد، آنها را در مواجهه با مصائب اجتماعی به خنده وا می‌دارد. همین رویکرد باعث موفقیت خارق‌العاده‌ی C'è ancora domani در باکس آفیس شد. این فیلم در میان ۱۰ فیلم برتر ایتالیا قرار گرفت.

پائولا کورتلسی: «زندگی پس از جنگ بسیار سخت بود، اما امید هنوز نمرده بود.»

کورتلزی در مصاحبه‌های پیش از اکران فیلم گفت : «هنوز در تلاشم با خودم کنار بیایم. میگویند از حال لذت ببر! اما من نمی‌توانم... انگار دارم درون طوفانی می‌چرخم که مرا با خودش همه جا می‌برد. این موفقیت ممکن است هرگز در طول زندگی یک کارگردان اتفاق نیفتد، اما برای من با اولین فیلمم اتفاق برای من افتاد... .»

امید او قطعا محقق شد: C’è ancora domani موفق شد سه جایزه از جشنواره‌ی فیلم رم از جمله جایزه‌ی ویژه هیئت داوران را از آن خود کند و تاکنون توسط بیش از ۵.۳ میلیون نفر در سینماهای ایتالیا دیده شده است. این فیلم علاقه‌مندان را از نسل‌های مختلف جذب خود کرده است و نکته‌ی جالب‌توجه آن این است که بیش از ۴۵ درصد از تماشاگران مرد بوده‌اند. فیلم قرار است پس از فرانسه، در بیش از ۱۷ کشور دیگر از جمله بریتانیا منتشر شود. جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا، کورتلزی را به خاطر فیلم «شجاعانه‌اش» تحسین کرد. مدیران بسیاری به او نامه نوشته‌اند که می‌خواهند آن را برای دانش‌آموزانشان پخش کنند.

فیلم در سال ۱۹۴۶ اتفاق می‌افتد، سالی که زنان ایتالیایی توانستند برای اولین بار از حق رای خود، در یک انتخابات ملی و یک همه‌پرسی همزمان برای لغو سلطنت در ۲ ژوئن، استفاده کنند.

کورتلزی گفت که فیلم را  از داستان‌های مادربزرگ‌هایش در آن دوره الهام کرفته است. او معتقد است که این فیلم موفق بوده است. زیرا توانسته است احساسات ایتالیایی‌ها را تحت تأثیر قرار دهد، و افزود که عطش مناظره در خلال صحبت‌هایش با تماشاگران در روزهای ابتدایی اکرانش در سینماها کاملا قابل‌لمس بود.

او گفت: «من به این نتیجه رسیدم که هر ایتالیایی، جوان یا مسن، در فیلم بخشی کوچک از خانواده‌ی خود را می‌بیند. نه لزوماً خشونت، بلکه نگرش‌های خاص خانواده‌ها نسبت به دختران و زنان.»

چیزی که بیش از همه او را تحت تأثیر قرار داد تعداد زنانی بود که پس از فیلم شهامت پیدا کردند و داستان‌های خود را به اشتراک گذاشتند.

«یکی گفت: «من دلیا بودم، اما دیگر نیستم.» بیان این جملات در حضور حدود ۴۰۰ غریبه در یک سینما بسیار تاثیرگذار بود... انگار سینما تبدیل به محیطی محافظت‌شده برای به اشتراک‌گذاشتن داستان‌های زنان شد. فیلم یک تجربه‌ی خاص را رقم زد.»

مضامین فیلم پس از قتل جولیا سکتین، دانشجوی ۲۲ ساله در نوامبر، که گفته می‌شود توسط دوست‌پسر سابقش مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، طنین‌انداز شد. هزاران نفر در سراسر ایتالیا در ۲۵ نوامبر، که روز جهانی منع خشونت علیه زنان بود، برای قتل این زن تظاهرات کردند.

کورتلزی می‌گوید در سال ۲۰۲۳، پیش از مرگ جکتین، بیش از ۱۰۰ زن کشی در ایتالیا رخ داده بود و چندین مورد دیگر نیز تا پایان سال رخ داد.

به طور متوسط در ایتالیا، هر سه روز یک زن توسط مردان اطرافش به قتل می‌رسد، و این قتل‌ها معمولاً توسط کسانی صورت می‌گیرد که نمی‌توانند پایان یک رابطه را بپذیرند.

روزنامه‌های ایتالیایی اغلب این مرگ‌ها را شرح می‌دهند، اما مورد جکتین برجسته‌تر بود، تا حدی به این دلیل که او و دوست‌پسر سابقش از خانواده‌های مرفه ایتالیا بودند و همچنین به این دلیل که پدر و خواهرش ایتالیایی‌ها را وادار کردند تا نسبت به «جامعه‌‌ی پدرسالار» که از حسادت‌های «مرد ناسالم» حمایت می‌کند واکنش نشان دهند.

کورتلزی می‌گوید: «نمی‌دانم چگونه این خانواده قدرت پیدا کردند که مردم را به واکنش نشان‌دادن تشویق کنند. آنهم در شرایطی که چنین رنج بزرگی داشتند، اما هر کاری که کردند تفاوت بزرگی ایجاد کرد. شاید این باور وجود داشته باشد که زن‌کشی فقط در خانواده‌های فقیر و ناامید اتفاق می‌افتد، اما این که این اتفاق در یک محیط کاملا عادی و استاندارد رخ داد، مردم را نگران امنیت دختران خود و برخوردهایی که با آن‌ها می‌کنند، کرد.»

پس از قتل جکتین، پارلمان ایتالیا مجموعه‌ای از اقدامات را برای سرکوب خشونت علیه زنان تصویب کرده بود، از جمله گسترش حمایت‌ از زنان در معرض خطر و تشدید احکام بازدارنده و مجازات‌ برای مردان مجرم خشونت خانگی. این تصمیمات یک نمایش نادر از اتحاد بین احزاب حاکم و مخالف بود.

کورتلزی گفت: «تشدید قوانین تصمیم خوبی است، اما باید همزمان با منشأ شر نیز مقابله کنید تا پیش از ایجاد تغییر منتظر وقوع تراژدی نباشید. تغییر قانون یک چیز است، اما تغییر ذهنیت فرهنگی یک نسل کامل، حداقل ۳۰ تا ۴۰ سال طول می کشد و برای انجام آن نیاز به آموزش گسترده دارید.»

 فیلم کورتلزی روی موضوع پیچیده‌ای تمرکز می‌کند، اما شامل لحظاتی کمیک است و با یک نکته‌ی شگفت‌انگیز خوش‌بینانه و قدرتمند به پایان می‌رسد، عنصری از فیلم که تماشاگران را نیز غافلگیر کرد و شاید در موفقیت آن نقش پررنگی داشت.

او در نهایت افزود: «من می‌خواستم لحن واقع‌گرایانه‌ای داشته باشم و استفاده از طنز حتی در غم‌انگیزترین موقعیت‌ها یک برخورد کاملا ایتالیایی است. زندگی پس از جنگ بسیار سخت بود، اما داستان‌های امیدبخش بسیاری نیز اتفاق افتاد.»

منبع: the Guardian