«همەی بنیادگرایان زنان را دشمن اصلی خود میدانند»
زنان افغان در واکنش بە صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، با بیان اینکە بین بنیادگرایان فرقی وجود ندارد، تاکید کردند «ما زنان فقط زمانی از این غده سرطانی طالبی و اخوندی نجات پیدا میکنیم که در سنگر مشترک به سرنگویی آنان بپردازیم.»
بهاران لهیب
کابل - زنان افغان با خواهران ایرانی و کورد شان درد مشترک دارند. چون همه از حاکمیت بنیادگرایان مذهبی، اخوندی، طالبی و جهادی رنج میبرند. وقتی اخبار ایران و افغانستان روزانه ورق زده شود، از قتلهای ناموسی گرفته تا مجبور ساختن زنان به خودکشی، ناپدید ساختنها و ترور زنان در جادهها توسط دولتهای ضد زن درهر دو کشور به امر طبیعی مبدل نمودهاند.
اما درد آورتر از همه آنست که در افغانستان زنان را به بهانه «اخلاقی» به شلاق میبندند و در زندانهای طالبان به آنان تجاوز و تعرضات جنسی صورت میگیرد و بعد آزادی تعداد این دختران دست به خودکشی میزنند، در ایران جنایت دولت آخوندی بالاتر از برادران طالبی شان است در کنار کشتن زنان دست به اتهامات زنان فعال زده و در دادگاههای نمایشی آنان را محکوم به اعدام میکنند.
به همین منظور ما با زنان افغان هم صحبت شدیم، تا نظر آنان در مورد صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفە محمدی را داشته باشیم. همه در سخنان شان گفتند: «بین بنیادگرایان و اسلامگرایان فرق وجود ندارد. آنان دشمن اصلی خود زنان را میدانند به همین خاطر به سرکوب متوسل میشوند.»
شازیه صفا یکی از زنان معترض افغان در رابطه به اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی و زنان دیگر که در زندان به سرمیبرند سخن میگوید: «ما زنان افغان و ایران فقط زمانی از این غده سرطانی طالبی و اخوندی نجات پیدا میکنیم که در سنگر مشترک کنار هم به سرنگویی آنان بپردازیم.»
شازیه ادامه داد: «وقتی در مورد حکم اعدامهای خواهران ایرانم شنیدم آن هم در دادگاه نمایشی اخواند محکوم شدهاند قلبم گرفته شد. درد و نفرت تمام وجود را فرا گرفته و اشک در چشمانم جاری شد. بعد مدت به خود گفتم نباید اشک بریزم و با خود تعهد نمودم به هر قیمت شده باید ما زنان دست به دست هم داده انتقام همجنسان خود را بگیرم و این اشکها را به نیرو مبدل نمایم.»
فوزیه جلال یکی از فعالان حقوق کودک در افغانستان میباشد که در راهپیماییها شرکت نموده است تا برای تامین ابتداییترین حقوق زنان و کودکان افغان مبارزه نماید. وی به ما گفت: «قبلم را درد فرا گرفته بود که اخوندهای جنایتکار خواهران زیبا، مبارز و شجاع ما را در یک چشم زدن از ما میگیرند. بعد سوگند یاد کردم. خواهران نازم آرام بخوابید روز فرا رسیدنی است که انتقام خونهای ریخته شده شما از اخوندان غدار گرفتنی هستیم. آن روز رسیدنی است که از خود گذری تمام زنان مبارز ایران به ثمر برسد.»
با مادری هم صحبت شدیم که خودش دو دختر دارد. یکی از دخترانش از زنان معترض افغانستان میباشد و تحت تعقیب قرار دارد. مجبور به ترک افغانستان شده است. زمانی با وی هم صحبت شدیم به ما گفت: «من از درد دل مادران، نزدیک و حتا تمام زنان مبارز ایران آگاهم. دختر من فقط تحت تعقیب طالبان قرار دارد شب و روز خواب ندارم. وای به آن مادری که دخترش دست این وحشیها افتاده و محکوم به اعدام است. ما مادران درد مشترک داریم.»
وی ادامه داد: «وقت از شجاعت گوهر عشقی مادر داغدار ستار بهشتی شنیدم، بیشتر نیرو گرفتم، فهمیدم وی هم داغ فرزند جوان خود را بر دل دارد که دولت اخوندی ایران به قتل رسانده است. اما فقط به گریه اکتفا نکرده برای انتقام فرزند خود و هزاران فرزند دیگر آستین بالا زده و در صف مبارزه در کنار آنان ایستاده است. همه ما مادران باید از وی یاد بگیرم فرزندان خود را حمایت کنم تا جلو این همه جنایات دولت طالبی و اخوندی را گرفته باشیم.»
در آخر همه مصاحبه شوندهها پیام داشتند: «خون ریخته شدهای عزیزان خود را به نیرو مبدل کنیم و به فکر سرنگونی دولتهای مستبد اخوندی و طالبی باید متحد شویم. دیگر اجازه ندهیم که فرزندان، خواهران، برادران و همسران ما را از ما بگیرند و این روز فرا رسیدنی است که این دو دولت سرنگون شود و زنان با طالب و آخوند تصفیه حساب نمایند.»