«حاکمان سرمایه جهت بقا نیاز به احکام سنگین اعدام و سرکوب خونین دارند»

ناهید خداجو، فعال کارگری محبوس در زندان اوین، با انتشار نامەای ضمن محکوم کردن حکم اعدام برای پخشان عزیزی، اعلام کرد: حاکمان سرمایه انسان‌های آزادی‌خواه را آگاهانه از زندگی ساقط و آنها را به کام مرگ می‌کشانند. اعدام انسان‌ها انسانیت را جریحه‌دار می‌کند.

مرکز خبر - امروز یکشنبە ۲۱ مردادماە، ناهید خداجو، فعال کارگری محبوس در بند زنان زندان اوین به حکم اعدام صادر شده برای پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی کورد، واکنش نشان داده و حکم اعدام را «قتل عمد حکومتی و جنایت علیه بشریت» توصیف کرد.

وی تاکید کرد: حاکمان سرمایه انسان‌های آزادی‌خواه و حق‌طلب را آگاهانه با پرونده‌سازی‌ها زنده زنده از زندگی ساقط و آنها را به کام مرگ می‌کشانند. اعدام انسان‌ها انسانیت را زخمی و جریحه‌دار می‌کند و زخم چنین جنایت‌هایی با هیچ آلامی التیام نمی‌یابد.

 

متن کامل نامە بە شرح زیر است:

صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و هر انسان دیگری را محکوم می‌کنم چرا که اعدام قتل عمد حکومتی و خیانت علیه بشریت است. پخشان عزیزی زندانی سیاسی هم بندی عزیزم انسانی مصمم مقاوم و با روحیه‌ای عالی اهل مهاباد کوردستان و مددکار اجتماعی است پخشان در ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ همراه خانواده‌اش در به دست نیروهای اطلاعات بازداشت شد. او در اعتراض به بازداشت خانواده‌اش دست به اعتصاب غذا زد و بعد از ۱۵ روز اعتصاب خانواده‌اش را تا اعاده دادرسی به طور موقت از زندان آزاد کردند در نهایت در تاریخ دوم مرداد ۱۴۰۳ پس از یک سال بازداشت و بلاتکلیفی حکم اعدام پخشان از سوی وکیلش شفاهاً به او اعلام شد و همزمان برای هر یک از سه تن از اعضای خانواده‌اش یک سال حبس تعزیری صادر کردند، در زمان بازداشت بازجویان پخشان را زیر فشار روانی بی امان و بازجویی‌های پی‌در‌پی قرار دادند.

آنها با وجود اعتصاب غذای دوماهه پخشان در اعتراض به توهین به اعتقادات و تحقیر کردنش با وجود بیماری‌اش و ایجاد فضای رعب و وحشت و جهت گرفتن اعتراف علیه خود و دیگران و کارهای نکرده او را تحت فشارهای بسیار قرار دادند. اما پخشان ماه‌ها در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ و تحمل فشار و شرایط سنگین هرگز حاضر به برآوردن خواسته‌های شوم عوامل حکومتی نشد.

به طور معمول اتهامات و پرونده سازی‌های نخ‌نمایی که در این ۴۶ سال به انسان‌های آزادی خواه و برابری طلب نیز منتسب کرده‌اند اقدام همیشگی و دروغین نیروهای حکومتی قوه قضاییه بوده و بر کسی پوشیده نیست که با توسل به چنین پروژه‌هایی شریف ترین انسان‌های جامعه را به چوبه‌های دار سپرده و یا تیربارانشان کردند.

در پرونده پخشان عزیزی هیچ نکته موضوع و مدرکی وجود ندارد که با استناد به آن او را محکوم به اعدام کنند من خواهان آنم که پرونده پخشان را به مردم و افکار عمومی که بهترین قضاوت‌کنندگان جامعه‌اند بسپارند تا بدانند پخشان‌ها، شریفه‌ها و دیگر محکومین به اعدام و عزیزان‌مان چگونه و با استناد به چه مدارکی به اعدام محکوم می‌شوند.

بازجویان، بازپرس و قاضی پرونده طی یک سال اخیر بارها و بارها حکم اعدام را به پخشان اعلام کرده‌اند و دو نفر دیگر از همبندی‌های عزیزم به نام‌های وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری از زمان بازداشت‌شان تاکنون بارها به اعدام تهدید شده‌اند و تا همین لحظه آنها را به شیوه‌های مختلف تحت فشار جهت اعتراف اجباری علیه خودشان قرار داده‌اند تا بتوانند احکام مورد نظرشان را موجه جلوه دهند. متاسفانه وریشه و نسیم همچون پخشان عزیزی در انتظار حکم قرون وسطایی به سر می‌برند و این بزرگترین شکنجه و جنایت است.

من به عنوان همبندی این عزیزان و کسی که زخم اعدام پدر عزیزتر از جانم را بر تن دارم زندگی توام با مرگ را در کنار و همراه‌شان زندگی می‌کنم. حاکمان سرمایه انسان‌های آزادی‌خواه و حق‌طلب را آگاهانه با پرونده‌سازی‌ها زنده زنده از زندگی ساقط و آنها را به کام مرگ می‌کشانند. اعدام انسان‌ها انسانیت را زخمی و جریحه‌دار می‌کند و زخم چنین جنایت‌هایی با هیچ آلامی التیام نمی‌یابد.

طی ۴۶ سال اخیر هزاران هزار انسان آزادی‌خواه و برابری‌طلب به صرف مخالفت با سیاست اعمال شده حکومتیان به چوبه‌های دار آویخته شدند. از بدو گماردن حاکمان سرمایه به قدرت برای تثبیت قدرتشان به سرکوب خونین و اعدام‌های وسیع در شهرهای مختلف متوسل شدند تا هر اعتراضی را در نطفه خفه کنند.

استارت چنین جنایت‌هایی را با اعدام ۱۱ نفر در سنندج و دیگر شهرهای کوردستان و ترکمن صحرا شروع کردند و سپس به سرکوب و اعدام معترضان در شهرهای دیگر ایران اقدام کردند این مدت بهترین انسان‌های متعهد و انقلابی را به نام ضدیت با انقلاب و جمهوری اسلامی را به مسلخ کشیدند به بیان دیگر، به نام انقلاب، انقلاب و انقلابیون را سر بریدند این روند همچنان با سرعت‌های متفاوت که شرایط عینی و واقعی جامعه تعیین میکند ادامه دارد. اعتراضات، اعتصابات و تظاهرات طی ۴۶ سال هرگز پایانی نداشته و نخواهد داشت و سرکوب‌گران حکومتی هرگاه اوضاع جامعه را ملتهب و ناپایدار می‌بینند ماشین کشتار و اعدام سرعت می‌گیرد در این شرایط حاکمان سرمایه جهت بقا و استمرار حکومتشان نیاز به احکام سنگین اعدام و سرکوب خونین دارند؛ هر چند اوضاع جامعه و شرایط پر التهاب بیش از پیش را با هیچ سرکوب و کشتاری نمیتوان عقب راند.

حکومتیان اعدام انسان‌های مبارز را کاراترین گزینه برای عقب‌راندن آزادی‌خواهان و معترضان به شرایط موجود ارزیابی می‌کنند اما طی ۴۶ سال کشتار و سرکوب‌های خونین و وحشیانه و اعدام‌های جنایت‌کارانه کارشان به جایی رسیده که مردم تمام قد در مقابلش ایستاده و سرنگونی آنان را فریاد میزنند

صدور حکم اعدام و انسان‌کشی برای هر انسان آزادی‌خواه و حق‌طلب و افکار عمومی به جز کینه و انزجار نسبت به حاکمان چیز دیگری را به همراه نخواهد داشت و نمی‌تواند عامل بازدارنده‌ای باشد که بتواند توسط آن مانع از هرگونه اعتراضی شد. بدون شک حکومت‌یان نخواهند توانست با توسل به اعدام و کشتار ادامه قدرتشان را تضمین کنند.