فاجعه در جاده مشهد–فریمان؛ مرگ کودکان کار بلوچ در مسیر «طلای سرخ»

در جاده مشهد–فریمان، خودرو حامل گروهی از کودکان کار و کارگران بلوچ دچار سانحه شد. پنج کودک در دم جان باختند، چند تن زخمی شدند. قربانیان، کودکانی بودند که از فقر و حاشیه، برای چیدن زعفران رفته بودند.

مرکز خبر- صبح امروز دوشنبه ۲۱ مهرماه، در پی برخورد خودروی حامل کودکان کار و کارگران بلوچ با ستون‌های بتنی در عوارضی باغچه مشهد دست کم پنج نفر از سرنشینان جان خود را از دست دادند و چند نفر دیگر به شدت زخمی شدند.

بر اساس گزارشات منتشر شده از سوی سازمان‌های حقوق بشری بلوچ در این خودرو ۱۴ کودک کار از روستاهای شهرآباد و سالارآباد مشهد حضور داشته‌اند که برای چیدن زعفران به سمت فریمان حرکت می کردند. براساس ویدئوهای منتشر شده، بیشتر سرنشینان خودرو کودک کار بوده‌اند و در میان قربانیان کودکان کار نیز حضور داشته‌اند. برخی از آنان بین ۷ تا ۱۲ سال سن داشته و برای کمک به مخارج زندگی خانواده‌هایشان در برداشت زعفران شرکت می‌کردند. شماری از این کودکان فاقد شناسنامه یا مدارک هویتی بوده‌اند که از فرصت تحصیل ورفتن به مدرسه محروم شده اند.

این حادثه بار دیگر پرده از چهره تلخ نابرابری و بی‌توجهی به مناطق به‌حاشیه‌رانده‌شده برداشت. این حادثه تلخ وضعیت دردناک کودکان کار بلوچ را در خراسان رضوی و سایر مناطق کشور به تصویر می‌کشد؛ کودکانی که به جای نشستن بر نیمکت مدرسه ناچارند برای گذران زندگی در سختترین و ناامن ترین شرایط کار کنند.

 

بلوچستان؛ سرزمین فراموش‌شده در حاشیه‌ی توسعه

سیستان و بلوچستان، با همه‌ی گستره‌ی جغرافیایی، منابع طبیعی و موقعیت استراتژیکش، سال‌هاست که در نقشه‌ی توسعه‌ی ایران، در حاشیه مانده است. آنچه امروز در چهره‌ی مردم این سرزمین دیده می‌شود، فقر، بیکاری، بی‌ثباتی معیشت و مهاجرت‌های اجباری، نه محصول یک بحران موقت، بلکه نتیجه‌ی دهه‌ها بی‌توجهی ساختاری و سیاست‌های نابرابر توسعه است.

در بسیاری از روستاها و شهرهای بلوچستان، درآمد خانواده‌ها به مشاغل فصلی، کارگری روزمزد و سوخت‌بری وابسته است. نبود فرصت‌های پایدار اقتصادی، باعث شده بسیاری از خانواده‌ها در تنگنای معیشتی، کودکان خود را به کار در مزارع، کارگاه‌ها یا خیابان‌ها بفرستند. کودکانی که نه‌تنها نان‌آور خانه‌اند، بلکه قربانیان چرخه‌ای از فقر و بی‌عدالتی‌اند.

در مناطق شرق خراسان و شمال سیستان‌و‌بلوچستان، حتی «طلای سرخ»، زعفران که نماد ثروت و صادرات است، برای بسیاری از کارگران بلوچ، تنها منبع درآمدی ناچیز و ناپایدار است. مزد یک روز کار در مزرعه زعفران، گاهی کمتر از هزینه‌ی رفت‌و‌آمد و غذاست. در بلوچستان، هزاران کودک هنوز شناسنامه ندارند؛ مسئله‌ای که ریشه در فقر، تبعیض و سیاست‌های ناکارآمد ثبت هویت دارد. بی‌شناسنامه بودن، به معنای نداشتن حق تحصیل، درمان و حتی وجود رسمی است.

این کودکان، اغلب ناچارند از همان سنین پایین، وارد بازار کار شوند. مدرسه برایشان رؤیاست، کودکی‌شان ناتمام، و آینده‌شان مبهم.

همچنین زیرساخت‌های حیاتی در بلوچستان، از جاده و آب و برق تا آموزش و بهداشت، همچنان عقب‌مانده است. بسیاری از روستاها از جاده‌ی آسفالت، آب آشامیدنی سالم یا مرکز درمانی محروم‌اند..

الگوی توسعه در ایران، همواره متمرکز بر مناطق مرکزی و شمالی بوده است. در حالی‌که تهران، اصفهان و مشهد سهم عمده‌ای از بودجه‌های عمرانی و صنعتی را جذب کرده‌اند، استان‌هایی مانند سیستان‌و‌بلوچستان با بالاترین نرخ بیکاری، بی‌سوادی و فقر دست‌به‌گریبان‌اند و از نبود عدالت در نگاه توسعه رنج می‌برند.