برگزاری نمایشگاه پریسا تقیپور با عنوان «گفتوگوهای من و آن دیگری»
پریسا تقیپور میگوید: کارهای من ترکیب گل و اندامهای زن است و سعی میکنم غم، خشم و شادیهایم را در کارهایم فریاد بزنم. به عنوان یک زن ما نباید نقش یک قربانی را بپذیریم و قربانی نیستیم، ما خیلی قوی هستیم و جنسیت چیزی نیست غیر از گمراه کردن بشر.
نفس جاویدان
تهران- نمایشگاه پریسا تقیپور با نام «گفتوگوهای من و آن دیگری» از ٢۴ فروردین تا ٧ اردیبهشت ١۴٠٣ در پروژههای آران برگزار شد.
پریسا تقیپور متولد ١٣۶٢ از تهران، کارشناسی ارشد نقاشی است. او عضو پیوسته انجمن نقاشان ایران و انجمن علمی هنرهای تجسمی میباشد. او در نقاشی و حجمهای پارچهای خود درد و رنج و زنانگی را بیشتر به نمایش میگذارد.
پریسا دربارهی نمایشگاه میگوید: تمام کارهایم خودم هستم اول به عنوان یک انسان و بعد به عنوان یک زن و نقشها، دردها و شادیهایی که از طرف جامعه به من وارد میشود، همه در کارهایم خودشان را نشان دادهاند. گفتوگوهای من و آن دیگری صحبتهای من با خودم است. به دلیل شرایطی که برایم پیش آمد و در پنج سال گذشته دو نفر از عزیزانم پدر و مادرم را بخاطر سرطان از دست دادم، همین باعث شد ارتباطم با بیرون بسیار کم شود و این درد و رنج را من در کارهایم پیاده و آن را تبدیل به هنر کردم. بازدیدکنندگان خیلی از کارهایم در نمایشگاه استقبال کردند به نحوی که حتی بعضیها حسشان را با در آغوش گرفتنم نشان دادند. کارهای من ترکیب گل و اندامهای زن است و سعی میکنم غم، خشم و شادیهایم را در کارهایم فریاد بزنم. به نظرم به عنوان یک زن ما نباید نقش یک قربانی را بپذیریم و قربانی نیستیم، ما خیلی قوی هستیم و جنسیت چیزی نیست غیر از گمراه کردن بشر. همهی ما انسان هستیم و باید همدیگر را بپذیریم، درک کنیم و به همدیگر کمک کنیم.
نازیلا نوع بشری در رابطه با نمایشگاه میگوید: پریسا تقیپور با هر ضربه سوزن بر پارچه، رد پایی از یک خاطره، یک کلمه، یک خراش، را آشکار میکند. هر ضربه، بخوانیم هر بخیه، نشانی از نگرانیها، عصبانیتها و شادیهای هنرمند هستند. اضطرابها و همچنین رویاها و خواستههای هنرمند بخشی از مجسمههای پارچهای او هستند که همزمان نرم و سخت هستند ولی رسا. آثاری که تماماً در دستان هنرمند شکل میگیرند در هر منحنی خود احساسات او را منتقل میکنند. غنا و شدت عواطف او، گفتوگوی درونی و گفتوگو با آن دیگری در لایههای مختلف این آثار «همزمان آشنا و در عین حال عجیب و غریب» به هم میرسند و جهان منحصر به فرد او را ظاهر میکنند.
هنرمند با تخیل غریب و جسورانهاش صحبت میکند. فرمها شبیه قطعات مبلمان هستند اما سطوح رنگ شده همه پوست هستند، نرم و آسیبپذیر و در عین حال شاید مقاوم در برابر خشونتی که بخشی از زندگی روزمره در سرزمین ما شده و بهرهی زنان از آن بیشترین و پلیدترین بخشاش.
هنرمند با سوزن و نخ خود «این ابزار اساسی و آشنا در تاریخ بشریت» با دوخت بخیهها در حرکتی نمادین و تسل گرایانه، با مسائل اساسی انسانی درگیر میشود: عشق، ترس، درد، امنیت و امید.