«به اعتصاب غذایت پایان ده، باشد که کنار هم رؤیای جمعیمان را جانی دوباره ببخشیم»
شماری از همبندیهای بهارە هدایت با انتشار نامهای خواستار پایان دادن به اعتصاب غذایش شدند و نوشتەاند: هر جانی که خیال آزادی در ضمیر خود بپروراند خود پارهی تن آزادی است تو پارهی تن آزادی هستی.
مرکز خبر- روز سهشنبه ٢١ شهریورماه، در پی وخامت حال و انتقال بهاره هدایت، فعال سیاسی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به بیمارستان در سیزدهمین روز اعتصاب غذا، جمعی از همبندیهای این زندانی سیاسی با انتشار نامهای از وی خواستند که به اعتصاب غذایش پایان دهد تا در کنار هم رؤیای آزادی و برابریشان در ایران را جانی دوباره ببخشند.
الهه محمدی، سپیده کاشانی، سپیده کشاورز، سپیده قلیان، سروناز احمدی، شکیلا منفرد، زهرا توحیدی، فریبا کمالآبادی، فائزه هاشمی، حوریه ضیایی، گلرخ ایرایی، نسرین جوادی، ناهید تقوی، نیلوفر بیانی، نیلوفر حامدی، نرگس محمدی، مهوش ثابت، مهوش عدالتی، محبوبه رضایی، ویدا ربانی و هدی توحیدی از امضا کنندگان این نامه هستند.
لازم به ذکر است، بهاره هدایت از روز پنجشنبه ٩ شهریورماه، در اعتراض به قتل جواد روحی از بازداشت شدگان خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی»، بازداشت فعالان زن به بهانههای واهی، سرکوب مضاعف جمهوری اسلامی در آستانهی سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی و برای آزادی نیلوفر حامدی و الهه محمدی دو روزنامهنگار بازداشت شده که خبر قتل حکومتی ژینا امینی را منتشر کردند، دست به اعتصاب غذا زده است.
متن کامل نامهی زندانیان سیاسی زندان اوین به شرح زیر است:
بهاره جان، از تو میخواهیم به اعتصاب غذایت پایان دهی، باشد که کنار هم رؤیای جمعیمان را جانی دوباره ببخشیم. ما دورهای را زندگی میکنیم که حقیقت را وارونه مینمایانند و ارزشهایی که سیاست را سامان میدهد فرو ریخته است. در این شرایط برای آن کسی که عمری در تکاپوی آزادی برای همگان و برای ایران بوده شاید جز میانجی کردن جان خود چارهای باقی نمانده باشد تا انذار دهد که آنچه به تاراج میرود زندگی یک انسان و هستی و آیندهی یک سرزمین است. در این شرایط روزهاست بهاره هدایت در اعتراض به «محاق رفتن وجدان» که هر روز جانی را میگیرد و دستی را به بند میکشد دست به اعتصاب غذا زده است و ما زنان زندان اوین شاهد رنج و تکیده شدن جان و تنش هستیم. آری بهاره، فضیلتهای بنیادین رنگ باخته است و اخلاق و وجدان میتواند آن ریسمان نجاتبخش باشد. بهاره اما هر جانی که خیال آزادی در ضمیر خود بپروراند خود پارهی تن آزادی است و تو پارهی تن آزادی هستی. بهاره، آری ابتنا به وجدان راهگشاست اما در پیشگاه هر وجدانی جان هر انسانی شریفترین است و آنگونه که جنبش «زن زندگی آزادی» عیان کرد، بازستاندن این زندگی ربوده شده عنصر پیوند ماست. بر این مبنا، ما جمعی از همبندیانت اعلام میداریم که بیش از این به خطر افتادن جان و سلامتیات را تاب نداریم و با اتکا به دعوت مادر و پدر زندهیاد جواد روحی از تو درخواست میکنیم برای حفاظت از نفس خود و خویشتن خود به مثابه وجدانی نگران و در تقلا برای آزادی، به اعتصاب غذایت پایان دهی. باشد که در کنار هم رؤیای جمعیمان را جانی دوباره ببخشیم.