به اسم زن، به قلم دانشجو، به جسارت دانشآموز، به شرف کارگر ...
جامعهای معترض به حاکمیت، فارغ از سن، جنس، ملیت، طبقه اجتماعی و هر نوع تفکر و دین و آیین.

هیما راد
سنە-بیشتر از یک ماه است شاهد جنبشی از درون مردم و با رهبری و هدایت خود مردم هستیم. شروع انقلابی که تولدش به یک ماه قبل برمیگردد و هر لحظه در حال بزرگ شدن است و امید به تکاملش در دل تک تک اعضای جامعه زنده است.
بعد از کشته شدن ژینا امینی این جنبش از زنان شروع و به تمام جامعه تزریق شد به این معنی که بار سنگین مبارزه بر دوش زنان هر روز کمتر و کمتر شد و ابعاد اعتراضات گستردهتر شد و در هر مرحله قسمتی دیگر از جامعه به معترضان پیوستند و تا اینکه کل جامعه را دربرگرفت. زیرا کشتن دختری نوجوان را نه تنها جنبشی فمنیستی بلکه جنبشی انسانی دانستند.
جنبشی برای زن و به امید آزادی زن با شعار ژن،ژیان،ئازادی(زن،زندگی،آزادی) شکل گرفت. شعاری که از عبدالله اوجالان رهبر خلقها نشات گرفتە است زیرا او آزادی جامعه را در آزادی زن میداند و اکنون با مرگ ژینا و تولد این انقلابِ زنانه جامعه ایران نیز به این سطح از آگاهی رسید که در جامعهای که زن سانسور شود تمام معادلات از بیخ و بن اشتباه است بنابراین با این تفکر پوسیده که در ایران نشات گرفته از حکومت استبدادی جمهوری اسلامی است به مبارزه برخاست و امروز شعار و تفکر ژن، ژیان، ئازادی تمام دنیا را فراگرفت.
بعضی از مدیران خود عامل دستگیری دانشآموزان بودهاند
به دنبال اعتراضاتِ مردم از تمام شهرهای ایران اتحادی از تمام تشکلها و با حضور دانشجویان و دانشآموزان شکل گرفت و تا امروز که بیشتر از یک ماە از اعتراضات میگذرد این اتحاد هر لحظه گستردهتر میشود.
اعتراضات از آمدن به خیابانها شروع شد وبا اعتصاب بازاریان، اعتصاب کارگران تا اعتصاب و اعتراض دانشجویان و دانشآموزان و معلمان ادامه داشته و هر لحظه به اعتصاب دیگر کارگران از شرکتهای بزرگ ایران اضافه میشود.
در این میان دانشآموزان نیز از سرکوبهای شدید جمهوری اسلامی مانند کشتن و زندانی کردن مستثنا نبودند و با وجود اینکه جانشان در خطر است اما با شجاعت به شعار دادن در مدارس و برداشتن حجاب خود به نشان اعتراض ادامه میدهند.
در گفتوگو با یکی از دانشآموزان ن.م از دبیرستانهای سنندج آگاه شدیم که معلمان از همان ابتدا به حمایت از آنان بر خاستهاند و به آنها درس شجاعت و ایستادگی در برابر خواستههایشان را دادهاند.
اما مدیران بعضی از مدارس به دلیل ترس از توبیخ و یا بازداشت بچهها از تجمع آنها جلوگیری میکنند. و حتی بعضی از مدیران خود عامل دستگیری دانشآموزان بودهاند.
به گفتەی این دانشآموز مدیران برخی از مدارس از جمله دبیرستان آنها برای جلوگیری از تجمع دانشآموزان در خیابانها آنها را گروه گروه به خانه میفرستند و از فرستادن همگی آنها باهم مبادرت میورزند.
وی میگوید اما این کارها جلوی اعتراضشان را نمیگیرد و هر روز بعد از خروج از مدرسه حجابشان را به نشان اعتراض برمیدارند و کسی نمیتواند جلوی عظم راسخ آنها را بگیرد.