از کابل تا تهران؛ خواهران ایرانیم! «الگویی ما شما بودید، اکنون زمان ایستادگی برای آزادیست!»
در حالیکه جنگ پنهان میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به رویارویی مستقیم نظامی و ترور کشیده شده، زنان افغان با یادآوری تجربهی تلخ چهار دهه جنگ و اشغال، خواهران ایرانی خود را به مقاومت مستقل در برابر بنیادگرایی و امپریالیسم فرامیخوانند.

بهاران لهیب
کابل- روابط میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسراییل وارد مرحلهای تازه و خطرناک شده است؛ مرحلهای که از تهدیدهای لفظی فراتر رفته و به عملیات نظامی مستقیم و خرابکاریهای امنیتی کشیده شده است. رژیم اسرائیل با حملات هوایی در داخل خاک ایران را آغاز نمود و اقدامات سایبری و ترور دانشمندان هستهای ایرانی، تأسیسات حیاتی نظامی را هدف قرار دادند. این حملات که بارها توسط ملت ایران به عنوان نقض آشکار حقوق بینالملل محکوم شده، در سکوت و یا حتی حمایت آشکار امریکا و متحدان غربی آن صورت گرفته است.
در این میان، نقش امریکا بهعنوان پشتیبان اصلی اسراییل و عامل بیثباتی در منطقه مورد بحث است. سیاستهای اعمال شده نهتنها موجب تخریب زیربناهای فرهنگی و تاریخی ملتهای کشورهایی چون ایران، سوریه، عراق و افغانستان شدهاند، بلکه با شعلهور ساختن جنگهایی، امید به صلح و ثبات را از مردم این کشورها گرفتهاند. در فلسطین نیز اشغال، محاصره، و سرکوب مداوم مردم بیدفاع ادامه دارد. به همین منظور ما با دو زن افغان در رابطه به جنگ جاری در ایران را صحبت کردیم.
مادر هفتاد ساله مدینه رفا که در جریان جنگ ضد روسها همسر خود را از دست داده و با خون دل پنج فرزند قد و نیم قد خود را بزرگ ساخته میگوید: «من به عنوان مادر افغان میدانم که مردم ایران به خصوص مادرانش با جنگ جاری چه سرنوشت بدی را پیشرو دارند با ایجاد دولتی دستنشاندی روس در (۱۳۵۷) ما افغانها دیگر به آرامش سر به بالشت نگذاشتیم. هر روز به نامهای مختلف عزیزان خود را از دست دادیم و روزگار بدتر و بدتری را تجربه کردم. من مادران ایران را درک میکنم که در طول بیشتر از چهل سال چطور فرزندانشان را دولت طالبی مانند کشت. حالا هم اسراییل نازنینهای شان را میخواهد از آنان بگیرند مثل که ما در طول بیست سال با دولت امریکایی تجربه کردیم.
با وجود این تهدیدها و فشارها، ملت ایران بارها نشان داده است که تسلیم ظلم نمیشود. در میان این مقاومت، زنان و مردان آزاده و مبارز ایرانی نقش تاریخی و برجستهای ایفا کردهاند؛ چه در میدان علم و دانش و چه در مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود خطرات سنگین ایستادهاند. زنان و مردان مبارزه ایران، حضور فعال در صحنههای اجتماعی و سیاسی در مقابل دولت مستبد خود داشتند و همیشه تاریخ را با خونهای شان رنگین ساختهاند و روزی آنان به پیروزی میرسند که جمهوری اسلامی و اسراییل و امریکایی را شكست دهند.
در چنین فضای باید گفت که فقط بار مسولیت مبارزین زن و مرد ایران سنگین شده است که حالا باید در دو جبهه برزمند. در کنار مبارزه با جمهوری اسلامی، اسراییل و امریکا و متحدین غربیاش را افشا بسازند و علیهشان مبارزه نمایند که دستشان به خون هزاران فلسطینی، سوریهای، لبنانی، عراقی و افغانستانی آلوده است. با وجود که خودشان ایجادگران بنیادگرایان به نام القاعده، جهادی، طالبی و داعشی در همین کشورها هستند و هر روز آنان را با حمایت مالی و نظامیشان فربهتر ساختند تا از طریق آنان خون ملت آزاد و افراد مبارز این سرزمینها را بمکند. اما امروز بر چهرههایشان ماسک مبارزین ضد بنیادگرایی را کشیدند.»
وحیده ولی یکی از زنان فعال حقوق زن و سیاسی در رابطه به جنگ جاری در ایران گفت: «ما زنان افغان درد مشترک با زنان ایرانی داریم که از یک غده چرکین رنج میبریم. بنا به تجربه ما، راه حل، به دست آوردن آزادی، حقوق انسانی و رهایی از چنگ این زنکشان اخوندی حمله اسراییل به همکاری امریکا نیست. خواهران گرامیم! فقط مبارزه درخشانتان مانند همیشه نقش بسزایی دارد که از چنگ آخوندها، امپرياليسمها آزاد شوید تا به معنایی واقعی طعم و آزادی، تامین حقوق انسانی و برابر را بچشید و ما زنان افغان همیشه چشم امید و الگویی ما شما بودید، بنا اجازه ندهید که بازیچه این خاینان شوید.»