«این روزها رد زخم جنگ کوبانی دوباره رنجی را که با خود حمل می‌کرد فریاد می‌زند»

هستی امیری، زندانی سیاسی سابق و همبندی پیشین وریشه مرادی، فعال حقوق زنان مطلبی در مورد تحولات اخیر در سوریه برای همبندی پیشین خود در صفحه‌ی اینستاگرامش منتشر کرده است.

مرکز خبر- روز سه‌شنبه ٢٧ آذرماه، هستی امیری، زندانی سیاسی سابق و همبندی پیشین وریشه مرادی، فعال حقوق زنان محکوم به اعدام و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، مطلبی در مورد تحولات اخیر در سوریه برای همبندی پیشین خود در حساب کاربری خود در اینستاگرام منتشر کرد.

 او در این مطلب وضعیت کنونی سوریه را با ایران در سال ۵٧ مقایسه کرده و نوشت: دوست داشتم ساعت‌ها با هم گفتگو کنیم. نگرانی‌های تو را بشنوم و تو از سوریه بگویی. از بنیادگرایی در سوریه، از ساختارهای رژیم اسد، از جامعه مدنی سوریه و احزاب سیاسی، از نیروهای مسلح در سوریه، از فمنیست‌های سوری، از دخالت‌های خارجی و از روژاوا. احتمالا این روزها رد زخم جنگ کوبانی دوباره رنجی را که با خود حمل می‌کرد فریاد می‌زند.

 

متن کامل نامه هستی امیری به شرح زیر است:

سلام خانوم جیم(جوانا سنه).

رژیم اسد ساقط شد. دنیا با سرعت درحال تغییر است. احتمالا امپریالیسم سرمایه‌داری بحران‌هایش را با همین دخالت‌ها و جنگ‌ها به خصوص در خاورمیانه به طور کوتاه مدت حل خواهد کرد. با پوشش جنگ دینی و پاکسازی اتنیکی.

وضعیت خیلی عجیب است. اتفاقات ۵۷ سال‌ها بعد و در مکانی دیگر تکرار می‌شود. البته که تفاوت‌هایی هم هست. در رویاهایم زنان سوری کاری که ما نتوانستیم بکنیم را خواهند کرد. بارها تصور کردم در جایی مردمانی کار را تمام می‌کنند. شاید این‌بار در منبج یا حمص. لحظه باز شدن درهای زندان شورانگیز بود. چه زندگی‌هایی، چه عمرهایی که هرگز باز نخواهند گشت. می‌دانم هر زندانی بارها روی تخت این لحظه را تصور می‌کند. لحظه شکسته شدن قفل‌ها و دیوارها به دست مردم. زندگی کردن این لحظه عجیب است. روز آتش سوزی اوین ۱۴۰۱، فکر می‌کردیم در لحظه باید چه‌کنیم. بلند بلند تصور کردیم و رویایی ساخته می‌شد که معتقدم همین رویا بسیار مهم است. آنانی که تخیل را از دست می‌دهند در ورطه محافظه‌کاری خواهند افتاد.

به سوریه بازگردیم، حالا سیل پناهندگان به سمت سوریه روانه شدند. برخی کشورها پناهندگی از سوریه را معلق کردند و حالا از نظر آنان دیگر سوریه برای زندگی امن شده! نمی‌خواهم با تشبیه، وضعیت را ساده و خودم را از پیچیدگی‌ها رها کنم. رژیم اسد با پهلوی به سختی قابل مقایسه است. وضعیت سوریه نیز خود تفاوت‌های اساسی با ایران دارد. از سوریه تقریبا چیزی نمی‌دانم. از نیروهای سیاسی و قدرت هریک تنها در حد اخبار روزهای اخیر شنیده‌ام!

دوست داشتم ساعت‌ها با هم گفتگو کنیم. نگرانی‌های تو را بشنوم و تو از سوریه بگویی. از بنیادگرایی در سوریه، از ساختارهای رژیم اسد، از جامعه مدنی سوریه و احزاب سیاسی، از نیروهای مسلح در سوریه، از فمنیست‌های سوری، از دخالت‌های خارجی و از روژاوا. احتمالا این روزها رد زخم جنگ کوبانی دوباره رنجی را که با خود حمل می‌کرد فریاد می‌زند.

رفیقی می‌گوید به مانند بعد ۵۷ اول سرکوب زنان و بعد هم کوردها در سوریه شروع می‌شود. اسفند ۵۷ و مرداد ۵۸ بار دیگر در مکانی دیگر.

کاش اینبار که درهای زندان شکسته می‌شود جهانی بسازیم بدون آن ساختمان‌ها و دیوارها.

سر خانوم پ (پخشان عزیزی)را ببوس.