افزایش فقر در ایران/ مراکز کاهش آسیب پناهی برای خانوادەها
با افزایش فقر، چرخەی آسیبهای اجتماعی در ایران در حال تکمیل شدن است. خانوادە بە جای پناە دادن بە فرد آسیبدیدە اکنون خود در معرض آسیب است.

مرکز خبر- چرخەی آسیبهای اجتماعی در ایران در حال تکمیل شدن است. با گسترش فقر و بحران اقتصادی، خانوادەها نیز از هم متلاشی شدە و زندگی خانوادەگی در معرض نابودی قرار میگیرد. خانوادە بە جای پناە دادن بە فرد آسیبدیدە اکنون خود در معرض آسیب است.
خانوادەها از سر ناچاری بە مراکز کاهش آسیب پناە میبرند. مرد خانوادە در یک سو و مادر و فرزند در سوی دیگر این مراکز نگەداری خواهند شد. این گزارشی است کە خبرگزاری تحلیلی ایران، خبر آنلاین منتشر کردە است، گزارشی کە خبر از فاجعەی اقتصادی-اجتماعی ایران دارد و مسئولین بە جای یافتن راە چارە، خانوادەها را تهدید میکنند "اگر مردم با زبان خوش بچەدار نشوند بچەدارشان میکنیم"!
با نگاهی بە آمارهای منتشر شدە طی ماەهای گذشتە، عمق فاجعە بیشتر نمایان میشود. براساس آماری کە توسط وزارت کار و رفاە اجتماعی منتشر شد از هر سە ایرانی یک نفر زیر خط فقر زندگی میکند. در واقع بیش از ٢۶ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی میکنند.
ناگفتە نماند تورم و افزایش روزانەی قیمتها باعث شدە هیچگاە خط فقر مشخص نباشد و این وزارت تنها براساس حقوق کارمندان حکومتی و آنچە دولت در آغاز سال مطرح میکند آمار را منتشر میکند. پس میتوان گفت آمار واقعی بسیار بیشتر از آن چیزی است کە خود وزارت منتشر کردە است.
کاهش درآمد خانوادەها، افزایش فقر و بحران اقتصادی آسیبهای اجتماعی بسیاری از جملە افزایش بزهکاری، کودکان کار، کودکهمسری، طلاق، خودکشی و اکنون نیز خانوادەهای بی سرپناە ایجاد کردە است. خانوادەهایی کە با افزایش فقر و نداشتن راهی مناسب یا کارتنخواب میشوند و یا بە مراکز کاهش آسیب پناە میبرند و مجبور بە زندگی در چنین مراکزی هستند.
در حالی کە این مراکز نە برای خانوادە بلکە برای افراد آسیبدیدە (افراد معتاد، قربانیان خشونت خانگی) ایجاد شدە است، اما اکنون خود خانوادە آسیب میبیند و بە جای پناە دادن بە فرد آسیبدیدە خود بە مراکز کاهش آسیب پناە میبرد. این خانوادەها در نتیجەی فقر و مشکلات اقتصادی دارایی خود را از دست دادە و آوارەی کوچە و خیابان میشوند.
مسئول یکی از این مراکز در گفتوگو با "خبر آنلاین"گفتە است: خانوادەهای بسیاری در این مدت بە ما مراجعە کردەاند. خانوادەهایی کە معتاد نیستند اما آسیبهای جدیای تجربە میکنند. وی فقر مالی و بیکاری را از عوامل بیسرپناە بودن این خانوادە خواندە است.
همچنین بخشی از خانوادەهایی کە در این مراکز اسکان دادە شدەاند تنها شامل کودکان و مادر هستند، چرا کە پدر خانوادە در نتیجەی فشارهای مالی مضاعف، فقر و بیکاری ناچار بە ترک خانە و یا خودکشی شدە است و مادر نیز ناچار بە مراجعە بە این مرکز میشود.
بی سرپناهی خانوادەها و اسکان آنها در این مراکز باعث میشود خانوادە دور از هم باشند چرا کە مرد خانوادە در بخش مردان و همچنین زنان و کودکان نیز در بخش زنان اسکان دادە میشوند. از سوی دیگر خانوادەهایی کە پسر نوجوان دارند مشکلات آنان دو چندان خواهد بود چرا کە این نوجوانان نە در کنار مادر جایی دارند و نە در کنار پدر، پس ناچارا بە مراکز کاهش آسیب نوجوانان معرفی شدە و در آن اسکان خواهد یافت.
البتە اسکان این خانوادەها در چنین مراکزی شاید موقتا باری از دوش آنها بردارد، اما در طولانی مدت میتواند آسیبهای جدی در پی داشتە باشد.از آنجا کە کیفیت ارائەی خدمات در این مراکز از جملە مسائلی است کە شاید کمتر مورد توجە قرار گیرد پس نمیتوان از دسترسی خانوادەها بە بهداشت، خوراک و پوشاک مطمئن بود.
از سوی دیگر این مراکز برای افراد آسیبدیدە ایجاد شدە است و نمیتوان خانوادەهایی کە نە مشکل اعتیاد دارند و نە در معرض خشونت قرار گرفتند را در چنین مکانی اسکان داد. هر چند شماری از مسئولین مراکز تاکید کردەاند کە مکان اسکان چنین افرادی تفکیک شدە است با وجود این نمیتوان گفت همەی مراکز محل اسکان خانوادەهایی کە تنها بە دلیل فقر بیخانمان شدەاند را تفکیک کردەاند.
مسائلی کە کودکان در چنین مکانهایی تجربە میکنند از دیگر موضوعاتی است کە باید عمیقا بە آن پرداخت. دسترسی کودکان بە آموزش از جملە مهمترین آن است. از سوی دیگر آنچە کودک در چنین محیطی بر زندگی فردی و اجتماعی وی در آیندە تاثیر خواهد گذاشت و با این وجود چنین سوالی مطرح میشود، این مکان تا چە حد میتواند برای کودکان مناسب باشد؟