مرکز خبر- بە گزارش خبرگزاری زن، آماری که از زنان شاغل ایران ثبت شده، تنها حدود ٣.۵ میلیون نفر است نیمی از زنان سرپرست خانوار در فقر مطلق و زنان کارگر فقیرتر شدەاند. براساس گزارش‌های منتشر شدە از مرکز آمار ایران  جمعیت مردان شاغل بیشتر از ٢٠ میلیون نفر ذکر شده است.

براساس این گزارش در پاییز سال گذشته جمعیت فعال ۱۵ ساله و بیشتر ۲۵ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده که از این تعداد ۲۳.۵ میلیون نفر شاغل و ۲.۳ میلیون نفر بیکار هستند.

گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که از بین جمعیت شاغل، بیش از ۲۰ میلیون نفر مرد هستند که تعدادشان در پاییز ١۴٠٠ نسبت به پاییز سال ٩٩ حدود ۳۱۷ هزار نفر اضافه شده است و سهم زنان از جمعیت شاغل نیز حدود ۳.۵ میلیون نفر است که از تعدادشان حدود ۱۹۵ هزار نفر کم شده است.

زهرا کریمی، اقتصاددان، در این رابطە گفتە است که کرونا و شرایط نامطلوب اقتصادی بیشترین آسیب را به زنان زده است، زیرا زنان بیشتر در بازار مشاغل خدماتی مشغول به کار هستند و در هتل‌ها و رستوران‌ها، در فروشگاه‌ها و... کار می‌کنند و کرونا بیشترین آسیب را به زنان شاغل در مشاغل خدماتی وارد کردە است.

 ‌از سوی دیگر سهم مزد کارگران در مشاغل خدماتی بسیار زیاد است و با افزایش هزینه‌ی بنگاه‌های اقتصادی و فشار بر اقتصاد ایران، بیشترین تعدیل نیرو و تعطیلی بنگاه‌ها در بخش خدمات رخ می‌دهد و زنان کارگر بیشترین آسیب‌ها را متحمل می‌شوند.

این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که براساس گزارشی که اسفند سال گذشته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر کرد، با شیوع کرونا در ایران ۶۸ هزار و ۳۶۰ زن به ‌واسطه‌ی فوت سرپرست خانوار سرپرست خانوار شده‌اند و در این میان تنها ۴۳ درصد زنان سرپرست خانوار دارای فرزند، از بیمه‌ی تأمین ‌اجتماعی برخوردار هستند.

همچنین نیمی از خانوارهای زن سرپرست آسیب‌دیده از کرونا، در سه دهک پایین اقتصادی قرار دارند و تنها یک‌سوم خانوارهای سه دهک پایین درآمدی دارای کودک یا دارای زن سرپرست خانوار جدید، تحت پوشش نهادهای حمایتی ایران قرار دارند.

در ارتباط با زنان سرپرست خانوار آسیب‌دیده از کرونا در سه دهک پایین درآمدی، نیمی از آنان بالای ۶۵ سال قرار دارند. دوسوم این خانوارها، یارانه دریافت می‌کنند، اما یک‌ سوم این خانوارها تحت پوشش بیمه‌ی اجتماعی قرار دارند بسیاری از زنان سرپرست خانوار با بالارفتن سن و به دلیل اینکه از حمایت‌های بیمه و مستمری بازنشستگی برخوردار نیستند، همچنان مجبور به کار هستند.

به‌علاوه حدود نیمی از زنان سرپرست خانوار، فاقد سواد هستند. یک‌سوم زنان سرپرست خانوار سنین ۱۸ تا ۴۹ تمایل به مشارکت اقتصادی دارند و بیش از یک‌سوم خانوارهای زن سرپرست در دهک‌های پایین درآمدی قرار دارند.

آسیب‌پذیرترین کارگران زن ایران، زنانی هستند که در خانوارهای دهک‌های پایین درآمدی زندگی می‌کنند، زیرا این زنان معمولا کم‌سواد هستند و در مشاغل خدماتی و مشاغل یدی کار می‌کنند و از دو جهت مشاغل آنها مورد تهدید جدی است. از یک جهت به ‌دلیل اینکه در ١٠سال گذشته وضعیت اقتصادی ایران بسیار نامطلوب بوده و خروج سرمایه از کشور سرعت گرفته است. همچنین تورم دو رقمی، کاهش قدرت خرید خانوار و رکود بازار موجب شده است که بسیاری از بنگاه‌ها و مشاغل تعطیل شوند. در این بین مشاغل خدماتی آسیب بیشتری دیده‌اند و زنان کارگر سهم بالایی در مشاغل خدماتی دارند و در نتیجه بیشتر در معرض تعدیل و بی‌کاری بوده‌اند.

از سمت دیگر بسیاری از مشاغلی که زنان کارهای دستی انجام می‌دادند و به‌عنوان مثال در مزارع کار می‌کردند یا در کارگاه‌های بسته‌بندی مشغول به کار بوده‌اند، با ماشین‌آلات صنعتی جایگزین شده‌اند و در نتیجه سهم زنان در مشاغل سنتی کاهش داشته است.

در مقابل زنان تحصیلکرده بیشتر به مشاغل مدرن روی آورده‌اند و هم‌زمان با اینکه سهم زنان در مشاغل سنتی کاهش داشته، سهم زنان در مشاغل مدرن‌تر افزایش داشته است. نتیجه اینکه زنان کارگر و زنانی کە در سطح سواد پایینی قرار دارند  دهک‌های پایین درآمدی بیشترین آسیب را از بازار کار متحمل شده و فقیرتر شده‌اند.

معصومه جوادی، رئیس کانون زنان شوراهای‌اسلامی کار نیز گفتە است: با نامساعدشدن اوضاع اقتصادی زنان بیشتری ناچار هستند برای مخارج خانواده‌های خود کار کنند، در حالی کە این زنان در بازار کار غالبا با عنوان جنس دوم تلقی می‌شوند و ناچار هستند با دستمزدهای پایین‌تر و مزایای کمتر کار کنند و در عین حال به دلیل نگاه‌های مردسالارانه، کار خانه هم به‌عنوان وظایف زنان تلقی می‌شود و این زنان مجبور هستند بعد از ساعات طولانی کار بیرون از خانه، ساعات زیادی در خانه کار کنند و نقش غالب را در نگهداری فرزندانشان هم ایفا کنند که مجموع این شرایط فشار مضاعفی به زنان شاغل ایران و به ‌ویژه زنان کارگر تحمیل می‌کند.

این فعال کارگری زن تأکید کردە است که دوسوم کارگران کارگاه‌های زیرزمینی ایران، زنان هستند و شرایط دشوار اقتصادی موجب شده است که زنان زیادتری به مشاغل کاذب مانند دست‌فروشی در مترو و اتوبوس و پیاده‌روها یا مسافرکشی  روی آورند.