عادیسازی درد زنان در مراقبتهای بهداشتی هزینههای جانی به بار میآرود
«زنان نیمی از جمعیت زمین را تشکیل میدهند. درد و رنج را نباید برای آنها عادی تلقی کرد.»
کریس هاینز و الی گاسلی
طبق تحقیقات جدید، زنان بسیاری به علت عادیشدن دردهای جسمی خود به دنبال درمان و مراقبتهای بهداشتی نیستند. دلیت جول در مناظره ای در مورد سلامت زنان، گفت: «دردی که زنان در طول مراقبتهای بهداشتی متحمل میشوند، خواه جسمی باشد خواه روانی؛ غیرقابلقبول است و به قیمت جان آنها تمام میشود... زنان نیمی از جمعیت زمین را تشکیل میدهند. درد و رنج را نباید برای آنها عادی تلقی کرد.»
خانم جول توقع از زنان برای تحمل درد ناشی از روشهایی مانند آزمایش پاپ اسمیر و هیستروسکوپی را به چالش کشید و خواستار اجرای تعهدات مربوط به سلامت زنان شد. او همچنین عادیسازی درد پریود را بسیار بیرحمانه توصیف کرد، زیرا معتقد است این مسئله از سنین بسیار پایین به دختران میآموزد که درد بخشی اجتنابناپذیر از زندگی آنهاست. او همچنین آمار مربوط به سرطانهای زنان را «بهشدت تلخ» توصیف کرد و آن را تا حد زیادی به زنانی نسبت داد که احساس میکنند کسی آنها را باور نمیکند. او به مطالعهای اشاره کرد که نشان میداد یک چهارم زنان انگلیس سه بار یا بیشتر از ارجاع به پزشک، به بیمارستان مراجعه کردهاند و یک سوم از آنها بیش از یک ماه برای ویریت پزشک منتظر بودهاند.
او همچنین از دولت ولز خواست تا انتظارات هیئتهای بهداشتی را در بیانیهی کیفیت سلامت زنان و دختران تقویت کند. خانم جول از وزرا خواسته است تا ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی را موظف کنند بازخورد بیماران را جمعآوری کنند، به ویژه در زمینههایی مانند زنان، مامایی، مراقبتهای پس از زایمان، سلامت روان، و خدمات یائسگی.
او نسبت به تحقیقات ناکافی و درک ناکافی درد شدیدی که زنان را در طول پروسههای مراقبتی تحت تأثیر قرار میدهد، مانند آندومتریوز، ابراز نگرانی کرد.
او میگوید: «زنان اغلب یا نادیده گرفته میشوند یا به آنها گفته میشود نگران نباشند، منتظر بمانند و ببینند که آیا اوضاع بدتر میشود یا خیر. یا از آنها سؤال میشود که آیا از اضطراب رنج میبرند. در بسیاری پروسههای درمانی، دردی که به زنان وارد میشود طبیعی در نظر گرفته میشود یا کماهمیت تلقی میشود.»
خانم جول همچنین به نرخ «هشداردهنده» پایبن بودن آمار تست پاپ اسمیر اشاره کرد و آن را به ناهنجاری و ناراحتی مرتبط با این روش نسبت داد.
وی با اشاره به نمونههای موفقی از نروژ، سوئد، کانادا و اسکاتلند، اشاره کرد که فقدان یک طرح اختصاصی سلامت زنان در انگلیس و ولز بدون شک به این موضوع دامن میزند.
کارولین توماس، هشدار داد که معمولا تحمل ناراحتی و درد برای زنان عادی تلقی میشود و توصیههای معمول این است که «خنده بزنند و آن را تحمل کنند».
توماس مدتی است که توجه خود را به کمپین کلیر معطوف کرده است. کمپینی که به دنبال تشخیص منظم سرطانهای زنان است.
خانم توماس از مبارزه و تلاشهای این کمپین برای ایجاد یک تغییر فرهنگی در خدمات بهداشتی تمجید کرد.
Sioned Williams از Plaid Cymru نیز در مورد نیاز به افزایش خدمات یائسگی و آموزش با هدف از بینبردن تابوهای دیرینه صحبت کرد. به گفتهی او زنان اغلب از این تبعیضها احساس ناراحتی میکنند و همین باعث میشود که دنبال درمان خود را رها کنند.
ناتاشا اصغر، یک پزشک محافظهکار ام اس، موضوع سرطان سینه را برجسته کرد و هشدار داد که زنان ممکن است برای جراحی ترمیمی با سالها انتظار روبرو شوند، که میتواند به شدت بر سلامت روان تأثیر بگذارد.
جویس واتسون، نماینده مید و وست ولز، اظهار داشت که تجارب زنان در زمینهی مسائل جسمی و درد برای مدت طولانی به دلیل شکست سیستماتیک بیاهمیت تلقی شده یا نادیده گرفته شده است.
سارا مورفی، به نمایندگی از دولت ولز، تأیید کرد که سلامت زنان باید همچنان یک اولویت باشد. وزیر بهداشت روان که در تابستان این مسئولیت را بر عهده گرفته بود، به سنند اطلاع داد که ۱۰ دسامبر مهلتی برای ارائهی طرح تعیین کرده است.
او تاکید کرد که صدای زنان و تجربیات آنها در این طرح، محور مطالعه خواهد بود. خانم مورفی نگرانیهای خود را در مورد عادیسازی دردهای جسمی و عاطفی زنان ابراز کرد و از اصول زیربنای این حرکت حمایت کرد.
با اینحال، نکتهی مهم این است که وزیر با نیاز به تغییر قانون موافق نیست. این پیشنهاد غیرالزامآور به اتفاق آرا، پس از بحث در ۲ اکتبر به تصویب رسید.